توحيد صفات


مهمترين و عالي ترين عاملي كه مي تواند يك انسان را به شناخت خداوند متعال موفق بدارد، شناخت خداوند از طريق صفات و اسماء حسني او مي باشد. اگر كسي بتواند تمام صفات حضرت باري تعالي را آن چنان كه هست، مورد شناسايي قرار دهد، به شناخت بسيار عظيمي رسيده است.

مطالعه آثار صفات خداوند متعال در جهان خلقت، شناخت عميقي در ذهن دانشمندان ايجاد مي كند و اگر كسي به حقيقت قوانين حاكم بر خلقت، آگاهي كامل داشته باشد و صفات خداوند متعال را بر همين اساس مورد بررسي قرار دهد، خواهد فهميد كه آثار صفات خداوند متعال به طور تجربي در سيماي خلقت جلوه گر است.

براي رسيدن به اين هدف بسيار عالي، ياري گر ما رواياتي هستند كه از ائمه معصومين (عليه السلام) در اختيار ما قرار گرفته است. كلام غني و پر بار آن بزرگواران، مي تواند در اين زمينه ما را به شناخت والايي برساند.

شناخت و بررسي عميق و مطالعه صفات حضرت باري تعالي در سوره توحيد جلوه بيشتري دارد. مطالعه دقيق مفاهيم اين سوره، ما را با شناخت توحيد خداوند متعال آشنا مي سازد.



[ صفحه 69]



مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) در اهميت اين سوره مي فرمايند:

هر كس سوره توحيد را بخواند و به آن ايمان آورد، توحيد را شناخته است. [1] .

سوره توحيد، مفهوم عميق توحيد شناخت خداي تعالي مي باشد. كسي كه با ايمان قلبي به مفهوم آن پي ببرد، به مفهوم توحيد پي برده است و شناخت توحيد از والاترين وظيفه يك مؤمن نمازگزار مي باشد. اگر كسي بخواهد توحيد را بشناسد، بهتر است سوره توحيد را بر اساس تفسيري كه از سوي ائمه معصومين (عليهماالسلام) بيان گرديده است، به خوبي فراگيرد.

اين سوره همانند سوره هاي ديگر قرآن (به جز يك سوره) با عبارت بسم الله الرحمن الرحيم آغاز مي گردد كه داراي مفهومي بس عميق مي باشد. براي فهم بهتر اين عبارت، بررسي و مطالعه روايتي از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) مي تواند ما را در شناخت آن ياري نمايد.

امام بزرگوار (عليه السلام) مي فرمايند:

الله معبود هر موجود، و رحمن يعني رحم كننده به تمامي مخلوقات، و رحيم يعني رحم كننده مخصوص مؤمنين است. [2] .



[ صفحه 70]



در اين تفسير، امام بزرگوار (عليه السلام) سه واژه مهم را كه در عبارت بسم الله الرحمن الرحيم به كار رفته است، به طور معناداري تفسير فرموده اند.

بر اساس كلام مولاي بزرگوار (عليه السلام)، الله كلمه اي است كه به معبود تمام موجودات عالم اطلاق مي شود زيرا كه تمام موجودات عالم، خداوند متعال را عبادت مي كنند.

نبايد تصور كرد كه عبادت موجودات عالم، همانند عبادت انسانها مي باشد. عبادت موجودات و پديده هاي جهان هستي، بر اساس اجراي دستور و فرماني است كه خداوند متعال به آنها مقرر فرموده است و آنها با اجراي دقيق و منظم آن قوانين، در حقيقت خداوند متعال را عبادت مي كنند.

مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) در يك مناظره با فردي به نام ابوشاكر، مي فرمايند:

نقش خداپرستي در زندگي، آن قدر ضروري است كه در زندگي جانوران نيز پرستش وجود دارد و آنها هم از پرستش خداوند بي نياز نيستند و اگر ما زبان آنها را مي فهميديم مي توانستيم درك كنيم كه آنها نيز خدا را مي پرستند.

من نمي گويم كه جانوران از لحاظ پرستش خداوند، عقيده اي همانند ما دارند. ولي ترديد ندارم كه آنها مطيع قواعد و



[ صفحه 71]



قوانين يك مبدأ هستند و از آنها صميمانه اطاعت مي كنند. [3] .

بر اساس رهنمود امام بزرگوار (عليه السلام)، جانوران نيز كه بخش عظيمي از موجودات روي زمين را تشكيل مي دهند، با اجراي قوانيني كه خداوند متعال براي آنان مقرر فرموده است، خداوند را عبادت مي كنند.

نه تنها جانوران، بلكه گياهان و جامدات نيز بر همين اساس، با اجراي مقررات و قوانين خداوند متعال، به پرستش خداوند متعال مشغولند.

مولاي بزرگوار (عليه السلام) در كلامي ديگر در همين مناظره مي فرمايند:

من مي گويم نه فقط جانوران و گياهان با شعور حيواني و گياهي خود، خداوند را مي پرستند، بلكه جامدات هم با شعور جمادي خود خدا را مي پرستند، و اگر چنين نبود زندگي جمادي آنان مختل مي شد و ذرات جماد از هم مي پاشيد. [4] .

بنابراين هر موجودي با اجراي قوانيني كه خداوند متعال بر آنان مقرر فرموده است، خداي تعالي را عبادت مي كند. مطالعه قوانيني كه بر زندگي همه موجودات عالم حاكم است، درستي اين عقيده را به اثبات مي رساند



[ صفحه 72]



زيرا همه موجودات بر اساس قانوني، به حيات خود ادامه مي دهند و قانون خداوند متعال بر همه آنان حاكم است و اگر لحظه اي قانون حاكم بر آنان مختل گردد، زندگي آنها متلاشي مي شود.

مولاي بزرگوار (عليه السلام) در ادامه مناظره، به قانون تشكيل خورشيد اشاره نموده و مي فرمايند:

اين روشنايي كه مبدأ آن خورشيد است، نيز خدا را مي پرستد چون از قواعدي كه خداوند متعال بر او مقرر فرموده است، اطاعت مي نمايد.

اطاعت خورشيد از قانون خداوند متعال آنقدر دقيق و منظم است كه از دو عامل متضاد به وجود مي آيد كه هيچ يك از آن دو عامل، روشنايي ندارند ولي بعد از آنكه به هم جفت شدند، (تركيب شدند) روشنايي به وجود مي آيد. [5] .

منبع نور و انرژي خورشيد يكي از معماهاي بزرگ جهان خلقت بود و هميشه اين پرسش براي دانشمندان مطرح بود كه خورشيد چگونه توانسته است بدون آنكه سرد شود، اين همه نور و گرما توليد كند.

در سال 1945 دانشمندان توانستند پاسخي بر اين سؤال پيدا كنند. انرژي خورشيد بر اثر تبديل ئيدروژن به هليوم توليد مي شود. 4 اتم ئيدروژن پس از طي چند مرحله، با يكديگر تركيب مي شوند و يك اتم



[ صفحه 73]



هليوم را تشكيل مي دهند. اما يك اتم هليوم كمي از چهار اتم ئيدروژن سبكتر است. بنابراين در ضمن اين تبديل، مقداري از جرم ماده كاهش مي يابد و در همان زمان، مقدار قابل ملاحظه اي انرژي ظاهر مي شود. در اثر تركيب مقداري ئيدروژن، كه يك گرم هليوم تشكيل شود، كمتر از يك صدم گرم از ماده ناپديد مي شود و در مقابل در حدود 200000 كيلووات ساعت انرژي آزاد مي شود كه اگر اين مقدار انرژي به صورت الكتريكي درآيد، مي تواند مصرف انرژي الكتريكي خانواده اي را كه روزانه به طور متوسط 5 كيلووات ساعت مصرف مي كند، به مدت بيش از 100 سال تأمين كند. براي توليد چنين گرمايي بيشتر از 20 تن زغال سنگ لازم است.

در خورشيد در هر ثانيه، در حدود 5 / 4 ميليون تن ماده به انرژي تبديل مي شود كه مقدار انرژي آزاد شده 5 ضربدر 10 به توان 23 (پانصد هزار ميليون ميليون ميليون) اسب بخار مي باشد.

تشكيل قانون نور و گرماي خورشيد نمونه اي از اجراي قانون الهي، توسط موجودات جهان مي باشد. خورشيد با اجراي قوانيني كه خداوند متعال بر آن حاكم فرموده است، او را عبادت مي كند.

نكته جالب توجه اين است كه قانون تشكيل نور و گرماي خورشيد در سالهاي اخير، توسط دانشمندان ارائه گرديده است در حاليكه قانون آن توسط مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) در سالهايي كه هنوز انسان به قانون حاكم بر ستارگان پي نبرده بود، ارائه شده است. اين موضوع خاستگاه علم ولايت را كه از جانب وحي مي باشد به اثبات مي رساند.

با توجه به مطلب ارائه شده، مي توان استدلال كرد كه همه موجودات از قانوني كه خداوند متعال بر آنها حاكم گردانيده است، پيروي مي كنند و



[ صفحه 74]



اين پيروي كردن، عبادت آنان محسوب مي گردد.

بررسي قوانين حاكم بر خلقت كه بر اساس آن همه موجودات عالم خداوند متعال را عبادت مي كنند، مفهوم كلام مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) را در تفسير كلمه الله به خوبي ثابت مي كند كه فرموده اند:

الله به مفهوم معبود همه موجودات است.

مفهوم اين عبارت آن است كه خداوند متعال، معبود همه جهان است يعني همه جهان از قوانيني كه خداوند متعال بر آنان حاكم گردانيده است، پيروي مي نمايند.

صفات ديگر خداوند متعال در عبارت بسم الله الرحمن الرحيم، صفت رحمن و رحيم مي باشد.

بر اساس كلام مولاي بزرگوار (عليه السلام)، رحمن به مفهوم بخشنده اي است كه بخشندگيش تمام انسانها را چه مؤمن و چه كافر دربرمي گيرد. ولي صفت رحيم اشاره به بخشنده بودن خداوند متعال به افرادي است كه به او ايمان قلبي دارند و او را پرستش مي كنند.

بررسي صفات ويژه خداوند متعال در سوره توحيد بسيار جالب است. خداوند متعال در اين سوره مبارك، صفات خود را به جهانيان شناسانده است.

مهمترين صفتي كه از ذات حضرت باري تعالي در جهان خلقت جلوه گر است، صفت احد مي باشد.



[ صفحه 75]



مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:

اولين گام در عبادت خدا، شناخت اوست و پايه و اساس شناخت خداوند، به وحدانيت شناختن او مي باشد. [6] .

مولاي بزرگوار (عليه السلام) در اين روايت، پايه و شناخت خداوند متعال را اعتقاد به يگانگي او بيان مي فرمايند، يگانه دانستن خداوند و اعتقاد قلبي داشتن به اين مفهوم، از موضوعات بسيار مهم توحيد صفات مي باشد.

وحدانيت خداوند متعال به طور آشكار در خلقت جلوه گر است.

از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) پرسيدند: دليل يگانگي خداوند متعال چيست؟

امام بزرگوار (عليه السلام) فرمودند:

(دليل يگانگي خداوند متعال) پيوستگي تدبير و كامل بودن آفرينش او مي باشد. چنانچه خداي عزوجل مي فرمايد:

لو كان فيهما الهة الا الله لفسدتا (انبياء 22)

اگر در جهان خلقت خداياني جز خداوند متعال مي بود جهان خلقت تباه مي شد. [7] .



[ صفحه 76]



منظور امام بزرگوار (عليه السلام)، در اين روايت اين است كه جهان خلقت از يك انسجام كامل در اجراي قوانين، برخوردار است. اگر خدايان متعددي بر جهان حكومت مي كردند اين نظم و انسجام در خلقت از بين مي رفت و جهان تباه مي شد.

مطالعه پديده هاي هستي ثابت مي كند كه قانون واحدي بر تمام پديده هاي جهان حاكم مي باشد كه آن قانون، در تمام كره زمين ثابت است. به طور مثال وقتي پديده اي مانند آب را مورد مطالعه علمي قرار دهيم، متوجه مي شويم كه يك قانون در تمام كره زمين بر آن حاكم است و آن عبارت از اين است كه از يك اتم اكسيژن و دو اتم ئيدروژن تشكيل يافته است. در تمام كره زمين اگر آب را مورد آزمايش قرار دهيم به همين قانون خواهيم رسيد.

بررسي يگانه بودن قانون پديده هاي موجود در خلقت، بر يگانگي خداوند متعال دلالت مي كند.

مطالعه پديده هاي خلقت ثابت مي كند كه يك قانون گذار آن پديده ها را خلق فرموده است و اگر خدايان متعددي در خلقت آن ها دست اندركار بودند، به طور يقين پديده هاي متعددي با فرمول ها و قوانين متعددي به وجود آمده بود.

در زمينه انسجام پديده هاي هستي و در يگانه شناختن خداوند متعال روايتي از مولاي بزرگوار، امام جواد (عليه السلام) بيان گرديده است كه مي تواند ما را در شناخت اين موضوع ياري كند.

ابوهاشم جعفري مي گويد: از مولاي بزرگوار، امام جواد (عليه السلام) پرسيدم: مقصود از صفت واحد چيست؟



[ صفحه 77]



امام بزرگوار (عليه السلام) فرمودند:

(مفهوم واحد) آنست كه همه پديده هاي جهان هستي، يك زبان بر يگانگي خداوند متعال گواهي مي دهند. [8] .

قوانيني كه بر پديده هاي خلقت حاكم است بر اساس يگانه بودن خداوند متعال استوار است و اگر قانون تشكيل دهنده آن ها را مورد مطالعه قرار دهيم، متوجه خواهيم شد كه از قانون يك قانونگذار تبعيت مي كنند و آن قانون خداي يگانه مي باشد.

همه موجودات روي زمين اعم از موجودات زنده، و غيره زنده همگي بر اساس يك قانون به زندگي خود ادامه مي دهند و يك قانون بر زندگي آنها حاكم است و اگر قانون قانونگذاران ديگري بر زندگي آنها حاكم مي گشت، بدون ترديد زندگي همه آنها تباه مي شد.

منسجم بودن قوانين حاكم بر خلقت، بيانگر تكامل خلقت نيز مي باشد زيرا كه بر اساس تكامل خلقت، هيچ نقصي در جهان هستي قابل مشاهده نيست. هيچ پديده اي از جهان خلقت را نمي توان مشاهده كرد كه قانون خداي يگانه بر آن حاكم نباشد و آن پديده بر اساس قوانين حاكم بر آن به كمال نرسيده باشد. مطالعه و مشاهده تمام پديده هاي جهان خلقت، درستي اين موضوع را ثابت مي كند.

صفت واحد بودن خداوند متعال در كلامي از مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين (عليه السلام) قابل مطالعه مي باشد.



[ صفحه 78]



مولاي بزرگوار (عليه السلام) در وصاياي خود به فرزندشان، امام حسن (عليه السلام) مي فرمايند:

پسرم آگاه باش، اگر پروردگار ترا شريكي بود، فرستادگان او براي تو مي آمدند و نشانه هاي ملك او و پادشاهيش را مي ديدي و كارها و صفتهايش را مي شناختي، وليكن خداي متعال يگانه است، همانطوري كه خودش را توصيف كرده و كسي با او در پادشاهيش مخالفت نمي كند و هميشه ثابت است. [9] .

مولاي بزرگوار (عليه السلام)، در كلام دلنشين خود، با استدلال جالبي، يگانه بودن خداوند متعال را اثبات مي كنند.

بر اساس كلام مولاي بزرگوار (عليه السلام)، اگر بر جهان، خدايان متعددي حكومت مي كردند، بدون ترديد ما از وجود آنان آگاهي پيدا مي كرديم زيرا كه هر كدام از آن خدايان، براي راهنمايي مخلوقات خود، پيامبران و كتابهايي مي فرستادند و ما از وجود آنان باخبر مي شديم.

اما مشاهده مي كنيم كه تنها از جانب خداي يگانه است كه پيامبران و كتابهاي او در اختيار بندگانش قرار گرفته است. اين موضوع خود دليل بر وحدانيت و يگانه بودن خداوند متعال مي باشد.

دومين صفتي كه در سوره توحيد مورد مطالعه مي باشد، صفت صمد



[ صفحه 79]



مي باشد.

مولاي بزرگوار، امام جواد (عليه السلام)، مفهوم كلمه صمد را اينگونه بيان مي فرمايند:

صمد به مفهوم سيد مصمود اليه است و آن يعني بزرگي كه تمام موجودات عالم در حوائج كوچك و بزرگ به او مراجعه مي كنند و محتاج او هستند. [10] .

مفهوم كلمه صمد بر اساس تفسير امام بزرگوار (عليه السلام)، عبارت از نيازمند بودن تمام مخلوقات به خداوند متعال مي باشد. خداوند، قادر متعالي است كه همه پديده هاي هستي به او نيازمند مي باشند و او هيچگونه نيازي به مخلوقات خود ندارد.

تفسير ديگري از كلمه صمد توسط مولاي بزرگوار امام حسين (عليه السلام) بيان گرديده است كه مطالعه آن مي تواند ما را در بهتر شناختن اين صفت خداي تعالي ياري نمايد.

وهب بن قرشي از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) از پدران بزرگوارشان (عليهماالسلام) روايت نموده كه اهل بصره به مولاي بزرگوار، امام حسين بن علي (عليه السلام) نامه اي نوشته و در آن از كلمه صمد پرسيدند.



[ صفحه 80]



امام بزرگوار (عليه السلام) در پاسخ آنها اين نامه را نوشتند:

بسم الله الرحمن الرحيم اما بعد، در قرآن خوض مكنيد و در آن به مجادله نپردازيد و در آن بدون علم سخن مگوئيد، زيرا از جدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه فرمودند:

هر كس درباره قرآن چيزي و (سخني) بدون علم بگويد جايگاهش در آتش است. و خداي سبحان خود الصمد را تفسير كرده و مي فرمايد: الله احد، الله الصمد و سپس در تفسير الصمد فرموده است: لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد (نه زاده و نه زاييده شده است و هيچكس همتاي او نيست). [11] .

تفسير امام بزرگوار (عليه السلام) و پيامبر بزرگوار (صلي الله عليه و آله و سلم) از مفهوم صمد، همان مفهومي است كه قبلا توسط مولاي بزرگوار، امام جواد (عليه السلام) بيان گرديد. در اين تفسير، صمد با عبارات قرآن كريم تفسير شده است كه خداوند متعال خود آنرا بيان فرموده است. مفهوم بي نياز بودن در اين عبارات، به طور تلويحي مشخص مي باشد. زيرا خداوند متعال بي نيازي است كه نياز به متولد شدن ندارد و نيز نيازي به فرزنددار شدن در او نيست، زيرا كه اين ويژگيها، از نيازهاي مخلوقات مي باشد و چنين



[ صفحه 81]



نيازهايي در خداوند متعال وجود ندارد.

نكته قابل توجه در اين روايت، هشدار امام بزرگوار (عليه السلام) به كساني است كه بدون علم در كتاب خدا غور و بررسي مي كنند. نهي از خوض در قرآن، به مفهوم عدم تفكر و تدبر در قرآن نمي باشد زيرا خداوند متعال، انسانها را به تفكر و تدبر در قرآن دعوت فرموده است. اما بايد دانست كه قرآن بر اساس علمي كامل استوار است كه انسانها آن علم كامل را ندارند كه بتوانند بر اساس آن، مفاهيم عميق قرآن را درك و تفسير نمايند.

تفسيرهايي كه توسط افراد مختلف از قرآن شده است صحت اين موضوع را ثابت مي كند. تفسيرهاي مفسرين گذشته، مورد اشكال مفسرين بعدي واقع مي شود زيرا كه علم همواره سير تكاملي خود را مي پيمايد و بر اين اساس تفسيرهايي كه با نظر فردي صورت مي گيرد، اصالت خود را از دست مي دهند زيرا ممكن است تفسير فردي مورد قبول دانشمندان عصر خود قرار گيرد، اما پس از مدتي دانشمندان عصر ديگر، آن تفسير را قبول نداشته باشند. اما تفسيري كه از سوي ائمه معصومين (عليهماالسلام) بيان گرديده است به لحاظ اينكه از علم كامل نشأت گرفته است از خطا و اشتباه مصون است و در هر زماني، واقعيت را بيان مي كند.

از صفات ديگر خداي متعال كه در جهان خلقت به خوبي قابل مطالعه و مشاهده مي باشد صفت سميع (شنوا) بودن خداي يگانه مي باشد.

شنوايي خداوند متعال با قدرت شنوايي انسان ها كاملا متفاوت است. انسان ها به وسيله ابزارهاي صوتي خود كه شامل گوش و اعصاب حسي و مغز است قادر به شنيدن اصوات مي باشند. محركات صوتي پس از عبور از هوا كه عامل اصلي انتقال صوت مي باشد، به اندام شنوايي مي رسد و به



[ صفحه 82]



وسيله اعصاب حسي، به بخشي از مغز كه مخصوص شنوايي است، منتقل مي گردد و سپس ما به وسيله روح خود آن صدا را درك مي كنيم. اما شنوا بودن خداوند متعال نياز به ابزار ندارد، و خداوند متعال هم چنان كه بينا است شنوا نيز مي باشد. زيرا نياز به ابزار، از مشخصات نيازمند بودن است.

مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) در اين زمينه مي فرمايند:

... و پروردگار ما شنواست ولي نه با عضوي از بدنش كه با آن بشنود ولي نتواند ببيند آنچنانكه ما با آن عضوي كه مي شنويم نمي توانيم ببينيم ولي خداوند عزوجل فرموده است كه هيچ صدايي بر او پوشيده نيست و (شنوائي اش) مثل ما نيست. [12] .

صداهايي كه در محيط زندگي، ما وجود دارند بسيار زياد است ولي ما بخشي از آن صداها را مي توانيم بشنويم و از شنيدن بقيه صداها كه قابل ادراك شنوايي ما نيست، ناتوانيم.

گوش انسان به بخش محدودي از امواج صوتي كه بين 20 الي 20000 دور بر ثانيه (هرتز) است، حساس است و قادر است صداهاي محدودي را بشنود و از شنيدن صداهاي مادون صوت و ماوراي صوت



[ صفحه 83]



ناتوان است. اما شنوا بودن خداوند متعال به اين معني است كه او قادر است تمام اصواتي را كه در جهان با هر شدتي كه باشد، بشنود.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايند:

خداوند به آواز و ناله حيوانات وحشي در بيابانها و گناهان پنهاني بندگان خود در خلوتها آگاه است، خداوند به آمد و شد ماهيها در درياهاي بزرگ و به تلاطم امواج آنها كه بر اثر وزش بادهاي سخت پديد مي آيد، عالم است. [13] .

گوش انسان قادر است صداهايي را كه داراي فركانس محدودي باشد، بشنود. اگر صداهايي داراي فركانس پائين تر باشند، گوش انسان قادر به شنيدن آنها نمي باشد و اگر صداهايي با فركانس بالاتر به گوش انسان برسد، گوش انسان تحمل شنوايي آن را نخواهد داشت، اما خداوند متعال قادر است تمام اصوات جهان را بشنود.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايند:

هر شنوايي غير از خداوند متعال نمي تواند صداهاي ظريف را بشنود و صوتهاي قوي گوش او را كر مي سازد. [14] .



[ صفحه 84]



مولاي بزرگوار (عليه السلام) در اين كلام، ضمن اينكه قانون علمي صوت را به زباني ساده بيان مي فرمايند، محدود بودن قدرت شنوايي انسان را مورد توجه قرار داده و نامحدود بودن شنوايي خداوند متعال را نيز مورد تأكيد قرار مي دهند. زيرا شنوايي خداوند متعال حد و مرزي ندارد. خداوند متعال حتي قادر است آنچه را كه در ضمير قلبي انسان ها پنهان است و خود انسانها قادر به شنيدن آنها نيستند، آگاهي داشته باشد.

خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:

و ان تجهر بالقول فانه يعلم السر و اخفي (طه 7)

«اگر سخن به آشكارا گويي، خداوند از سخنان مخفي و مخفي تر تو آگاه است»

سخنان بسيار نهفته، كه كسي قادر به شنيدن آن نمي باشد و حتي گاهي خود فرد نيز از شنيدن آن عاجز است، براي خداوند متعال، كاملا قابل شنيدن است و خداوند متعال همه آن صداهايي كه در قلب هاي انسانها وجود دارد، مي شنود.

محمد بن مسلم گويد: از مولاي بزرگوار، امام صادق (عليه السلام) معني يعلم السر و اخفي را سوال كردم.

مولاي بزرگوار (عليه السلام) فرمودند:

سر، آن چيزي است كه در نفس خود آن را پنهان نگاه مي داري و اخفي، آن چيزي است كه زماني به ذهنت خطور



[ صفحه 85]



كرده و سپس آن را فراموش كرده اي. [15] .

همه مفاهيمي كه در ذهن انسان وجود دارد و بر اساس آن سخن مي گويد، ابتدا در ضمير او موجود است. انسانها به تمام آن اطلاعات كه در ضمير آنها نهفته است آگاهي ندارند. قوانيني وجود دارد كه بر اساس آن، بعضي از آن اطلاعات از ضمير به ذهنشان مي رسد و آنچه را كه به ذهنشان رسيده است بازگو مي نمايند (مانند قانون تداعي معاني).

آنچه كه به ذهن انسانها خطور كرده است تمام آن اطلاعاتي نيست كه در ضمير قلب انسان وجود دارد، زيرا اطلاعات ضمير انسان بيش از آن است كه انسان بتواند آنها را بازگو نمايد. [16] .

خداوند متعال به تمام آن اطلاعاتي كه در ضمير انسانها وجود دارد، آگاهي دارد بدون آنكه خود انسانها به آن آگاهي داشته باشند.

آنچه كه بيان گرديد گوشه اي از سميع بودن خداوند را بيان مي دارد در حاليكه وسعت سميع بودن خداوند متعال خيلي بالاتر است.

يكي ديگر از صفات بارز پروردگار متعال، صفت بصير (بينا) بودن است. انسانها براي مشاهده اجسام، نياز به ابزار بينايي دارند و بدون ابزار بينايي قادر به مشاهده اجسام نيستند. براي مشاهده اجسام بايد محركي كه به وسيله نور قابل رؤيت باشد، وجود داشته باشد و سپس آن محرك به وسيله اندام بينايي (چشم) و به وسيله اعصاب حسي به بخشي از مغز كه مخصوص بينايي مي باشد، منتقل شود و سپس روح ما بتواند آن محركات



[ صفحه 86]



را مورد مشاهده و ادراك خود قرار دهد.

اما بصير بودن خداوند متعال همانند انسان ها نيست زيرا كه خداوند براي ديدن، نياز به هيچ گونه ابزاري ندارد، خداوند متعال هم چنان كه شنواست، بينا نيز مي باشد.

مولاي بزرگوار، امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:

و همچنين (خداوند متعال) بيناست ولي نه با عضو بينايي. برعكس ما كه با چشم مي بينيم و استفاده ديگري از آن نمي توانيم ببريم ولي خداوند بينا است و به هيچ چيز قابل مشاهده جهلي ندارد. [17] .

علت ديده شدن اجسام به چشم انسان، دو عامل نور و رنگ مي باشد، اگر دو عامل فوق وجود نداشته باشند چشم انسان قادر به مشاهده آنها نمي باشد.

وقتي كه در فضاي تاريكي قرار گرفته باشيم به دليل اين كه نوري بر اجسام آن محيط تابش ندارد، اجسام آنجا را نمي توانيم مشاهده كنيم و نيز اگر جسمي داراي رنگ نباشد به چشم ما قابل مشاهده نمي باشد.

اما خداوند متعال تمام آن اشيائي را كه به چشم انسان قابل مشاهده نيستند، نيز مي تواند ببيند.



[ صفحه 87]



اشياء غير قابل مشاهده به چشم انسان بسيار زياد است. مانند هوا.

موجودات بسيار ريزي كه در هوا وجود دارند، مانند (ميكربها) و ملائكه و جن و عالم هاي ماوراء اين جهان، مانند عالم برزخ و انسانهايي كه در آن عالم وجود دارند و آسمانهاي هفتگانه و عالم عرش و كرسي كه هيچكدام از اين ها براي انسانها قابل مشاهده نيستند، اما تمام آنها در حضور حضرت باري تعالي هستند و خداوند متعال لحظه اي از آنها غافل نيست.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايند:

هر بيناي دقيقي غير از خداوند متعال، از ديدن رنگهاي مخفي و اجسام لطيف ناتوان و كور است. [18] .

كلام گهربار امام بزرگوار (عليه السلام)، بيانگر يك حقيقت علمي بسيار جالبي مي باشد. همانگونه كه اشاره گرديد، اگر اجسام داراي رنگ نباشند به چشم انسان قابل مشاهده نيستند. از نظر علم فيزيك چشم انسان قادر است رنگهايي را كه طيف آنها از 700 ميلي كرون تا 400 ميلي كرون باشد، مورد مشاهده قرار دهد. [19] و كمتر و بيشتر از اين طيف، به چشم او قابل مشاهده نمي باشد. اگر نور سفيدي مانند نور خورشيد را از منشوري عبور دهيم، هفت رنگ قابل مشاهده به چشم انسان پديد مي آيد كه از



[ صفحه 88]



قرمز شروع و به بنفش خاتمه پيدا مي كند. چنين پديده اي زماني كه رنگين كمان در آسمان پديدار مي گردد، قابل رؤيت است. علاوه بر رنگهاي مرئي قرمز تا بنفش، امواج غيرقابل مشاهده نيز وجود دارند كه به پايين تر از قرمز (امواج مادون قرمز) و بالاي رنگ بنفش (امواج ماوراي بنفش) گويند. اين امواج كه به چشم انسان قابل مشاهده نمي باشند ولي به وسيله آزمايش هايي مي توان وجود آنها را ثابت كرد.

رنگهايي كه حد وسط اين دو طيف باشند، به چشم انسان قابل مشاهده نيستند.

همچنين چشم غير مسلح انسان قادر به مشاهده اجسام لطيفي چون ميكروبها و ديگر موجودات ميكروسكپي نمي باشد. انسان با توسل به ابزاري چون ميكروسكوپ توانسته است اين موجودات بسيار ريز را براي خود قابل مشاهده كند.

امواج ماوراء بنفش، امواج راديويي و تلويزيوني و موجودات بسيار كوچكي كه به چشم ما قابل مشاهده نمي باشند، همه در حضور حضرت باري تعالي هستند.

چيزي در جهان خلقت بر خداوند متعال پوشيده نيست، او تمام اعمال و رفتار بندگان، و حتي به تمام افكاري كه در ضمير آنها مي گذرد، آگاه و بيناست.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايند:

آنچه را كه بندگان در شب و روزشان به جاي مي آورند، بر خداي سبحان پوشيده نيست. او به كوچكترين كار بندگان خود آگاه و به كردارشان دانا و محيط است.



[ صفحه 89]



اعضاي بدن شما گواهان، و اندامتان لشگرها و فرمانبرداران، و ضميرهاي شما ديده بانان او هستند و نهاني هاي شما نزد او آشكار است. [20] .

هر گونه آگاهي كه از ذهن انسانها مي گذرد و هر آنچه كه در ضمير قلبي آنان وجود دارد، خداوند متعال بر همه آنها واقف است و بر آنها احاطه كامل دارد. هيچ حركتي در هر نقطه جهان نمي تواند از نظر خداوند متعال مخفي بماند زيرا كه او بصير و بيناست.


پاورقي

[1] كل من قرأ قل هو الله احد و امن بها فقد عرف التوحيد (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 270).

[2] والله اله كل شي ء، الرحمن بجميع خلقه، الرحيم بالمؤمنين خاصة (تفسير الميزان، ج 1، ص 42).

[3] مناظره، ص 41، (به نقل از كتاب مغز متفكر جهان شيعه).

[4] مناظره، ص 41 (به نقل از كتاب مغز متفكر جهان شيعه).

[5] مناظره، ص 41، (به نقل از كتاب مغز متفكر جهان شيعه).

[6] اول عبادة الله تعالي معرفته و اصل معرفت الله توحيده (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 303).

[7] اتصال التدبير و تمام الصنع كما قال عزوجل: (آيه 22 سوره انبياء) (اصول وافي، ج 1، ص 123- محجة البيضاء، ج 1، ص 213).

[8] المجتمع عليه جميع الالسن بالواحدانية (معاني الاخبار، ج 1، ص 12).

[9] و اعلم يا بني أنه لو كان لربك شريك اتتك رسله و لرأيت آثار ملكه و لعرفت افعاله و صفاته. ولكنه اله واحد كما وصف نفسه، لا يضاد في ملكه احد و لا يزال ابدا. (اصول وافي، ج 1، ص 123).

[10] السيد المصمود اليه في القليل و الكثير. (اسماء الحسني، ص 22).

[11] بسم الله الرحمن الرحيم، اما بعد فلا تخوضوا في القرآن و لا تجادلوا فيه و لا تتكلموا فيه بغير علم فقد سمعت جدي رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) يقول: من قال في القرآن بغير علم فليتبوأ مقعده من النار و انه سبحانه قد فسر الصمد فقال: الله احد، الله الصمد، ثم فسره فقال: لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد. (تفسير الميزان، ج 40، ص 454).

[12] و سمي ربنا سميعا لا بجزء فيه يسمع به الصوت و لا يبصر به، كما ان جزءنا الذي نسمع به تقوي علي النظر به، ولكنه عزوجل اخبر انه لا تخفي عليه الاصوات. (عيون اخبار الرضا، ج 71 ص 297).

[13] يعلم عجيج الوحوش في الفلوات، و معاصي العباد في الخلوات، و اختلاف النينان في البحار الغامرات و تلاطم الماء بالرياح العاصفات. (نهج البلاغه، ص 635 - خطبه 189).

[14] و كل سميع غيره يصم عن لطيف الاصوات و يصمه كبيرها. (نهج البلاغه، ص 155 - خطبه 64).

[15] السر ما كتمته في نفسك و اخفي ما خطر ببالك ثم انسيته. (اسماء الحسني، ص 83).

[16] براي مطالعه بيشتر به كتاب روانشناسي از ديدگاه اسلام، تأليف نگارنده مراجعه شود.

[17] و هكذا البصير لا بجزء به ابصر كما انا نبصر بجزء منا لا ننتفع به في غيره ولكن الله بصير لا يجهل شخصا منظورا اليه. (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 297).

[18] و كل بصير غيره يعمي عن خفي الالوان و لطيف الاجسام. (نهج البلاغه، ص 155، خطبه 64).

[19] يك ميلي كرون برابر يك يك هزارم كرون است و يك كرون برابر يك هزارم ميلي متر است در نتيجه يك ميلي كرون معادل يك ميليونيم ميلي متر است.

[20] ان الله سبحانه و تعالي لا يخفي عليه ما العباد معترفون في ليلهم و نهارهم لطف به خبرا و احاط به علما. اعضاءكم شهوده و جوارحكم جنوده و ضمائركم عيونه و خلواتكم عيانه. (نهج البلاغه، ص 645، خطبه 190).


بازگشت