در وجوب نماز


در وجوب نماز، و اين كه مرز بين اسلام و كفر نماز است، و نماز ستون دين است.

عن أبي عبدالله عليه السلام:ان الله فرض الزكاة كما فرض الصلاة [1] .

امام صادق - عليه السلام - فرمودند، به درستي كه خدا زكات را واجب كرد همچنان كه نماز را واجب كرد.

عن أبي جعفر عليه السلام: ان رجلاً ذكر له رجلاً فقال: انهتك و ارتكب المحارم و استخف بالفرايض حتي انه ترك الصلوة و كان متكئاً فاستوي جالساً و قال: سبحان الله ترك الصلوة المكتوبة؟ ان ترك الصلوة المكتوبة عند الله عظيم [2] .

مردي در محضر حضرت امام باقر - عليه السلام - از مردي اين گونه ياد كرد:



[ صفحه 10]



مردي است بي پروا، مرتكب محارم مي شود و واجباتش را سبك مي شمارد، حتي نمازش را ترك مي كند.

حضرت در حالي كه تكيه داده بود، نشست و فرمود: سبحان الله، نماز واجب را ترك كرد؟! به درستي كه ترك نماز واجب پيش خدا بزرگ است (يعني از گناهان كبيره بشمار مي رود).

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: من ترك صلاته حتي تفوته من غير عذر، فقد حبط عمله، ثم قال: بين العبد و بين الكفر ترك الصلوة [3] .

رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود: كسي كه نمازش را به جا نياورد تا اين كه بدون عذر از او فوت شود، پس به تحقيق عمل خود را هدر داده است. سپس فرمود: مرز بين كفر و اسلام ترك نماز است.

عن أبي عبدالله عليه السلام قال: جاء رجل الي النبي صلي الله عليه و آله فقال: يا رسول الله اوصني فقال: لا تدع الصلاة متعمداً فان من تركها متعمداً فقد برئت منه ملة الاسلام [4] .

حضرت امام صادق - عليه السلام - فرمودند: مردي خدمت رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - آمد عرض كرد: يا رسول الله مرا سفارشي بفرماييد.

حضرت فرمودند، نماز را عمداً رها مكن، كسي كه عمداً نماز



[ صفحه 11]



را ترك كند ملت اسلام از او بيزار است.

عن أبي جعفر عليه السلام في قول الله عزوجل: «ان الصلاة كانت علي المؤمنين كتاباً موقوتاً» أي موجوباً [5] .

حضرت امام باقر - عليه السلام - در مورد اين آيه ي كريمه كه فرموده: «بر پا داريد نماز را، به درستي كه نماز بر مؤمنين در وقت معين است»، يعني واجب است.

عن أبي جعفر عليه السلام قال: ان تارك الفريضة كافر [6] .

حضرت امام باقر - عليه السلام - فرمودند: به درستي كه تارك نماز واجب كافر است.

عن عبيد بن زرارة قال: سئلت أبا عبدالله عليه السلام عن الكبائر، فقال هن في كتاب علي عليه السلام سبع: الكفر بالله، و قتل النفس، و عقوق الوالدين، و أكل الربوا بعد البينة، و أكل مال اليتيم ظلماً، و الفرار من الزحف، والتعرب بعد الهجرة، قال: قلت: فهذا أكبر المعاصي؟ قال: نعم، قلت: فأكل درهم من مال اليتيم ظلماً اكبر أم ترك الصلوة؟ قال: ترك الصلوة، قلت فما عددت ترك الصلوة في الكبائر؟ فقال: أي شي ء أول ما قلت لك؟ قلت: الكفر، قال: فان تارك الصلوة كافر يعني من غير علة [7] .

عبيد بن زراره گفت: از امام صادق - عليه السلام - در مورد گناهان كبيره سؤال كردم، حضرت فرمودند: گناهان كبيره در كتاب



[ صفحه 12]



علي - عليه السلام - هفتاست:

كفر به خدا، قتل نفس، عقوق والدين، خوردن ربا با اطلاع و آگاهي، خوردن مال يتيم از روي ظلم، فرار از لشكر و جهاد و كفر بعد از اسلام.

عرض كردم: اينها گناهان كبيره است؟

حضرت فرمودند: بلي.

عرض كردم: خوردن يك درهم از مال يتيم روي ظلم بدتر است يا ترك نماز؟

حضرت فرمودند: ترك نماز.

عرض كردم: پس چرا ترك نماز را جزء كبائر نياورديد؟

حضرت فرمودند: چه چيز را در اول جزء كبائر شمردم؟

عرض كردم: كفر به خدا را.

حضرت فرمودند: به درستي كه كسي كه بدون علت، نماز را ترك كند كافر است.

عن علي عليه السلام: ان الفاختة [8] تقول: سبحان من يري و لا يري و هو بالمنظر الاعلي اللهم العن من ترك الصلوة متعمداً، ان تارك الفريضة كافر [9] .

حضرت علي - عليه السلام - فرمودند: فاخته مي گويد: منزه



[ صفحه 13]



است خدايي كه مي بيند و ديده نمي شود و او در جايگاه رفيعي است. خدا لعنت كند كسي را كه عمداً نماز را ترك كند، به درستي كه تارك واجب كافر است.

قال النبي صلي الله عليه و آله: من ترك الصلاة لا يرجوا ثوابها و لا يخاف عقابها فلا ابالي أيموت يهودياً أو نصرانياً أو مجوسياً [10] .

رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود: كسي كه نمازش را ترك كند در حالي كه اميد به ثوابش و ترسي از عقابش نداشته باشد، پس باكي نيست بر اين كه يهودي يا نصراني يا مجوسي از دنيا برود.

دخل عمرو بن عبيد علي أبي عبدالله عليه السلام فلما سلم و جلس تلا هذه الآية: «الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش» ثم أمسك، فقال له أبو عبدالله عليه السلام: ما اسكتك؟ قال: أحب ان اعرف الكبائر من كتاب الله عزوجل فقال: نعم يا عمرو، اكبر الكبائر الاشراك بالله، (الي أن قال...) و ترك الصلوة متعمداً او شيئاً مما فرض الله عزوجل، لأن رسول الله صلي الله عليه و آله قال: من ترك الصلوة متعمداً من غير علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله [11] .

عمرو بن عبيد خدمت حضرت امام صادق - عليه السلام - پس از عرض سلام نشست و شروع كرد به تلاوت اين آيه ي كريمه: «آنان كه اجتناب مي كنند از گناهان كبيره و فواحش»، سپس ساكت شد و



[ صفحه 14]



آيه را ادامه نداد.

حضرت به او فرمود: چرا ساكت شدي؟

عرض كرد: دوست دارم گناهان كبيره را از كتاب خدا بدانم.

حضرت فرمود: بسيار خوب يا عمرو! بزرگترين گناهان كبيره شريك قرار دادن براي خداست (حضرت سخنش را ادامه داد تا اين كه فرمود) عمداً نماز، يا يكي از واجبات خدا را ترك كردن، به علت اين كه رسول گرامي فرمودند: هر كس نماز را عمداً و بدون علت ترك كند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: لا تضيعوا صلاتكم فان من ضيع صلاته حشره الله مع قارون و فرعون و هامان، لعنهم الله و أخزاهم و كان حقاً علي الله ان يدخله النار مع المنافقين فالويل لمن لم يحافظ صلاته [12] .

رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز خود را ضايع نكنيد، پس به درستي كسي كه ضايع كند نماز خود را، خداوند او را با قارون، فرعون و هامان محشور مي نمايد. و بر خداست يك چنين كسي را با منافقين داخل آتش جهنم نمايد، پس واي بر كسي كه نمازش را محافظت نكند!

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: حافظوا علي الصلوات فان الله تبارك و تعالي اذا كان يوم القيامة يأتي بالعبد فأول شي ء يسأله عنه الصلاة فان جاء بها تامة و الا زخ في النار [13] .



[ صفحه 15]



رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود: نمازها را محافظت كنيد، پس به درستي كه خداوند تبارك و تعالي روز قيامت كه بر پا شود، بنده را مي آورند، اول چيزي كه از او سؤال مي كند نماز است؛ اگر بنده نماز را كامل بجا آورده باشد (چه خوب) و الا به شدت در آتش انداخته مي شود.

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: الصلاة عماد الدين فمن ترك صلاته متعمداً فقد هدم دينه و من ترك اوقاتها يدخل الويل، والويل واد في جهنم كما قال الله تعالي: «ويل للمصلين الذين عن صلاتهم ساهون» [14] .

رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود، نماز ستون دين است، كسي كه نمازش را عمداً ترك كند دينش را منهدم كرده است، و كسي كه اوقات نماز را ترك كند داخل در «ويل» مي شود، و ويل وادي است در جهنم چنان كه خدا فرمود: «ويل جاي نمازگزاران است، آن نمازگزاراني كه در نماز خود سهو كننده و غافلند».

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ما بين الكفر و الايمان الا ترك الصلاة [15] .

رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود: ميان كفر و ايمان فاصله اي جز ترك نماز نيست.

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ما بين المسلم و بين الكافر الا ان



[ صفحه 16]



يترك الصلاة الفريضة متعمداً أو يتهاون بها فلا يصليها [16] .

رسول گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود: فرق بين مسلمان و كافر، جز ترك نماز واجب نيست، كه مسلمان عمداً آن را ترك كند يا آن قدر او را سبك بشمارد كه بجا نياورد.

عن مسعدة بن صدقة انه قال: سئل ابو عبدالله عليه السلام ما بال الزاني لا تسميه كافراً و تارك الصلاة تسميه كافراً و ما الحجة في ذلك؟ فقال: لأن الزاني و ما اشبهه انما يفعل ذلك لمكان الشهوة لأنها تغلبه و تارك الصلاة لا يتركها الا استخفافاً بها و ذلك لانك لا تجد الزاني يأتي المرأة الا و هو مستلذ لأتيانه اياها قاصداً اليها و كل من ترك الصلاة قاصداً لتركها فليس يكون قصده لتركها اللذة فاذا نفيت اللذة وقع الاستخفاف و اذا وقع الاستخفاف وقع الكفر [17] .

مسعده از حضرت امام صادق - عليه السلام - پرسيد: چرا زاني را كافر نمي دانيد و تارك نماز را كافر مي دانيد؟

حضرت در پاسخ فرمودند: چون شخص زناكار و شبيه آن (شارب خمر، قمارباز و...) از جهت لذتي كه در آن عمل است و آن لذت غالب مي گردد بر نفسشان آن عمل را انجام مي دهند، ولي تارك نماز، نماز را ترك نمي كند مگر از جهت سبك شمردن و بي اعتنايي كردن به آن. و نيز هر زاني از عمل خود لذت مي برد و به خاطر قصد لذت آن عمل را انجام مي دهد، ولي هيچ تارك نمازي



[ صفحه 17]



از ترك نماز لذت نمي برد، بنابراين، فقط به عنوان سبك شمردن نماز، نماز را ترك مي نمايد، وقتي نماز سبك شمرده شد كفر مي آيد.

عن أميرالمؤمنين عليه السلام: انه قال في كلام يوصي أصحابه: تعاهدوا أمر الصلاة، و حافظوا عليها، و استكثروا منها، و تقربوا بها، فانها كانت علي المؤمنين كتاباً موقوتاً، الا تسمعون الي جواب اهل النار حين سألوا: «ما سلككم في سقر - قالوا لم نك من المصلين»، و انها لتحط الذنوب حط الورق، و تطلقها اطلاق الربق، و شبهها رسول الله صلي الله عليه و آله بالحمة تكون علي باب الرجل فهو يغتسل منها في اليوم و الليلة خمس مرات، فما عسي ان يبقي عليه من الدرن، و قد عرف حقها رجال من المؤمنين الذين لا تشغلهم عنها زينة متاع و لا قرة عين من ولد و لا مال، يقول الله سبحانه: «رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و أقام الصلاة و ايتاء الزكاة» و كان رسول الله صلي الله عليه و آله نصباً بالصلاة بعد التبشير له بالجنة لقول الله سبحانه: «و امر أهلك بالصلاة واصطبر عليها» و كان يأمر أهله و يصبر عليها نفسه [18] .

حضرت علي - عليه السلام - در سخناني اصحابش را اين گونه وصيت فرمودند: امر نماز را رعايت كنيد، و آن را محافظت نماييد، و بسيار نماز را بجا آوريد و به وسيله آن (به خدا) نزديك شويد؛ زيرا نماز (همان طور كه قرآن فرموده) بر مؤمنين واجب نوشته شده است و وقت آن تعيين گرديده. آيا گوش (دل) به پاسخ اهل



[ صفحه 18]



دوزخ نمي دهيد؟ آنگاه كه از آنها مي پرسند: «چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟».

مي گويند: «از نمازگزاران نبوديم».

نماز گناهان را مي ريزد مانند ريختن برگ (از درخت) و رها مي كند مانند رها كردن بندها (از گردن چهارپايان).

و رسول خدا - صلي الله عليه و اله - نماز را به چشمه ي آب گرم تشبيه فرموده كه بر در خانه مردي باشد و شبانه روز پنج نوبت از آن شستشو كند، پس بر چنين كسي چرك باقي نخواهد ماند. و حق نماز را مرداني از مؤمنين شناخته اند كه آرايش كالا و روشني چشم فرزند و دارايي، آنان را از آن باز نمي دارد.

خداوند سبحان (در قرآن) مي فرمايد: «مرداني هستند كه بازرگاني و خريد و فروش آنها را از ياد خدا و بجا آوردن نماز و دادن زكات غافل نمي گرداند».

و رسول خدا - صلي الله عليه و آله - با اين كه به بهشت مژده داده شده بود، براي نماز خود را به رنج مي افكند به جهت فرمان خداوند سبحان (كه در قرآن فرمود:)

«اهل خود را به خواندن نماز امر كن و خويشتن بر انجام آن شكيبا (باش)».

پس آن حضرت هم اهل خود را به نماز امر مي فرمود و خود را به شكيبايي بر رنج آن وا مي داشت.



[ صفحه 19]




پاورقي

[1] وسائل، ج 3، ص 3.

[2] مستدرك، ج 1، ص 172.

[3] بحارالأنوار، ج 82، ص 202.

[4] وسائل، ج 3، ص 29.

[5] وسائل، ج 3، ص 3.

[6] وسائل، ج 3، ص 28.

[7] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 74.

[8] فاخته: به سكون «خاء» و فتح «تا»: پرنده اي است خاكي رنگ شبيه كبوتر و كمي كوچكتر از آن، و دور گردنش طوق سياه دارد.

[9] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 76، با اختلاف.

[10] بحار، ج 82، ص 202.

[11] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 75.

[12] بحار، ج 82، ص 202.

[13] بحار، ج 82، ص 202.

[14] بحار، ج 82، ص 202.

[15] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 521.

[16] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 520.

[17] وسائل، ج 3، ص 28.

[18] نهج البلاغه، خطبه ي 190.


بازگشت