بسم الله الرحمن الرحيم


اين آيه ي مباركه و اين جمله ي ملكوتي تعليمي است به همه ي بندگان كه هر كاري را به نام و به ياد حضرت او شروع كنند و بي شك عملي كه به نام الله - كه داراي جميع كمالات و پاك از هر عيب و نقص و مبدأ تمام حقايق و برنامه هاي مثبت است - ابتدا مي شود، انجامش به خير و سلامت و عامل سعادت دو جهان است.

گفتن بسم الله و درك مفهوم آن و اتصال به مسمايش - كه حضرت محبوب است - در حقيقت، قرار گرفتن در پناهگاهي است كه تمام موجودات در همه ي زمينه ها نيازمند به آنند. و چه پناهي بالاتر و برتر از خداوندي كه دستگير و يار و مددكار و پناه دهنده و اطمينان بخش به نيازمند و درمانده



[ صفحه 127]



است؟

راستي عجز و ناتواني، فقر و ذلت، مسكنت و حيرت، نداري و ظلمت و اضطرابي كه با تمام انسان ها همراه است، آيا جز با پناه بردن به حق و اتصال دادن هر كاري به او و شروع هر عملي به نام و به ياد او قابل جبران است؟!

«الله» ذات پاك و منزهي است كه صاحب جميع صفات كمال است و جامع همه ي حقايق و فاقد همه ي نواقص.

آدمي با روي آوردن به او، به نهايت بزرگواري و كرامت و شرف و فضيلت و حقيقت و عزت مي رسد و به رفع و دفع نيازمندي ها و عيوب و نقايصش موفق مي گردد.

اين است قدرت نماز و حقيقت اين عبادت، كه اگر غير اين باشد نماز نيست.

اگر به وسيله ي نماز درهاي فكري و روحي و خانوادگي و اجتماعي و دروني و بيروني معالجه نشود، اقامه ي نماز نشده، بلكه الفاظي عربي با زبان تكرار شده و به قول فقها اسقاط تكليف به انجام رسيده است.

نماز حقيقي و با توجه نسبت به مفاهيم و ظهور معنوي آن در وجود ميدان حركت انسان به جانب تمام كمالات و رفع تمام امراض روحي است.

اگر ارتباط روحي و قلبي با ذات جامع كمالات برقرار گردد، تمام عيوب و نقايص رفع مي شود، كه اين رفع عيوب، خاصيت طبيعي اين ارتباط است.

اگر ارتباط و اتصال حقيقت داشته باشد، به تدريج عيوب و نقايص و فحشا و منكرات برطرف مي شود و آثار فيض و عنايت و تحقق صفات الهي در انسان نمودار مي گردد.



[ صفحه 128]



چونان كه تشنه با اتصال به آب و گرسنه با خوردن نان تشنگي و گرسنگي اش برطرف مي شود، ناقص هم در ارتباط با مبدأ كمالات، نواقص فكري و روحي و قلبي و اخلاقي اش برطرف، و با فناي در صفات و كمالات الله كامل مي شود.

«الرحمن» وجود مباركي كه به تمام موجوداتي كه آفريده به مقتضاي استعداد و لياقت هر يك، عنايت و لطف دارد و سفره ي روزي آنان را بدون هر قيد و شرطي از باب رحمت و محبت گسترده و بر اين خوان يغما دوست و دشمن را نشانده و به همه اجازه ي بهره برداري و سود بردن از اين درياي بيكران نعمت را مرحمت فرموده است.

«الرحيم» به مردمي كه داراي ايمان و عمل صالح اند داراي لطف خاص است و به آن انسانهايي كه در دنيا از هدايت او بهره گرفتند و تسليم خواسته هاي انبيا و ائمه شدند، مزد آخرتي و منفعت ابدي و سود سرمدي عنايت مي فرمايد، و اين عنايت شامل آنان كه از ايمان و عمل صالح دورند نمي شود، چنان كه قرآن مجيد فرموده است:

«إن رحمة الله قريب من المحسنين» [1] .

يقينا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.

در «تفسير كشف الاسرار» است:

«اما حكمت در آن كه ابتدا به الله كرد، سپس به رحمان، پس به رحيم، آن است كه اين بر وفق احوال بندگان فرو فرستاد، و ايشان را سه حال است: اول آفرينش، پس پرورش، پس آمرزش. الله اشارت است به آفرينش در ابتدا به قدرت، رحمان اشارت است به پرورش در دوام نعمت، رحيم اشارت است به آمرزش در انتها به رحمت؛ چنان است كه الله گفتي اول



[ صفحه 129]



بيافريدم به قدرت، پس پروريدم به نعمت، آخر بيامرزم به رحمت».

در اينجا بايد توجه داشت كه برابر با قول قرآن و سنت، رحمت حق شامل مردمي است كه وجود خود و نعمت هاي حق را در راه محبوب به مصرف گذاشته و از ايمان و اجراي دستورهاي الهي برخوردار بودند:

«الهي! نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز. الهي! شناخت تو ما را امان و لطف تو ما را عيان. الهي! فضل تو ما را لوا و كنف تو ما را مأوا. الهي! ضعيفان را پناهي، قاصدان را بر سر راهي، مؤمنان را گواهي؛ چه بود كه افزايي و نكاهي؟ الهي! چه عزيز است او كه تو او را خواهي، ور بگريزد او را در راه آيي، طوبي آن كس را كه تو او رايي، آيا كه تا از ما خودكرايي» [2] .

«بسم الله» آغاز تمام سوره هاي قرآن جز سوره ي توبه است، و مردم مسلمان مأمورند در ابتداي تمام برنامه هاي خود آن را بگويند. و گفتن اين جمله و توجه به مفهومش به خاطر اين است كه روي دل و فكر انسان از غير خدا برگردد، و هر كار و عملي به ياد خدا و به نام او شروع شود، تا هم چنان كه آغاز كار اتصال به خير مطلق داشت، انجامش نيز به محصول و ثمر بنشيند.


پاورقي

[1] اعراف (7): 56.

[2] تفسير كشف الأسرار: 1 / 29.


بازگشت