عيسي و نماز


[عيسي بن مريم: پيغمبر برگزيده خداوند و چهارمين از پيامبران الوالعزم كه به امر خدا از مريم بنت عمران بي آنكه مردي او را مس كند در نيمه حزيران 622 پيش از هجرت پيغمبر اسلام در شهر بيت لحم فلسطين كه همان ناصره باشد متولد شد و از اين جهت او را ناصري گويند. قرآن كريم او را روح و كلمه خدا و قول الحق و وجيه در دنيا و آخرت خوانده و «و أيدناه بروح القدس» درباره اش گفته و دارنده آيات بينات و معجزاتي چون احياي موتي و شفاي بيماران بهبود ناشدني معرفي كرده و ولادت او را به صورت معجزه از مادري صديقه بيان داشته و وي را از اين جهت به حضرت آدم تشبيه نموده و شريعت او را در رديف شرايع بنيادي قرار داده «شرع لكم من الدين ما وصي به نوحا و الذي أوحينا إليك و ما وصينا به إبراهيم و موسي و عيسي» (شوري: 13) و بالاخره او و مادرش را آيت خدا خوانده «و جعلنا ابن مريم و أمه آية».

قرآن علاوه بر آنچه كه درباره عظمت و شموخ رتبه و ولادت خارق العاده حضرت عيسي گفته به دو امر مهم درباره اين پيغمبر تذكر داده است: 1- عقيده خرافي الحادي مسيحيان درباره او كه برخي از آنها او را خدا و برخي پسر خدا و برخي ديگر او را سومين خدا خواندند: «لقد كفر الذين قالوا ان الله هو المسيح ابن مريم قل فمن يملك من الله شيئا ان أراد أن يهلك المسيح ابن مريم» (مائده: 17) «و قالت النصاري المسيح ابن الله» (توبه: 30) «يا أهل الكتاب لا تغلوا في دينكم... و لا تقولوا ثلاثة انتهوا خيرا لكم إنما الله إله واحد».(نساء: 171)

2- مسأله به دار زدن حضرت عيسي كه قرآن صرفا آن را نفي مي كند و مي فرمايد: «و قولهم إنا قتلنا المسيح عيسي ابن مريم رسول الله و ما قتلوه و ما صلبوه ولكن شبه لهم» (نساء: 157).]

داستان عيسي و مادرش مريم كه داراي مقام عصمت و طهارت بود، از عجايب مسائل روزگار است.

خداوند مهربان براي نشان دادن قدرت خود، و براي عبرت ديگران و در جهت هدايت امت ها، به طور مكرر به واقعه ي عظيمه ي اين پسر و مادر در قرآن مجيد اشاره فرموده است.



[ صفحه 54]



از عجايب حيات عيسي سخن گفتن او ساعاتي پس از ولادت در گهواره است كه در آن گفتار، حقايق الهيه را براي مردم بازگو كرد و بخصوص به اين معنا اشاره فرمود كه من مأمور به نمازم:

«قال إني عبد الله آتاني الكتاب و جعلني نبيا - و جعلني مباركا أين ما كنت و أوصاني بالصلوة و الزكوة مادمت حيا - و برا بوالدتي و لم يجعلني جبارا شقيا - و السلام علي يوم ولدت و يوم أموت و يوم أبعث حيا» [1] .

گفت: بي ترديد من بنده خدايم، به من كتاب عطا كرده و مرا پيامبر قرار داده است - و هر جا كه باشم بسيار با بركت و سودمندم قرار داده، و مرا تا زنده ام به نماز و زكات سفارش كرده است - و مرا نسبت به مادرم نيكوكار [و خوش رفتار] گردانيده و گردنكش و تيره بختم قرار نداده است - و سلام بر من روزي كه زاده شدم، و روزي كه مي ميرم، و روزي كه زنده برانگيخته مي شوم.



[ صفحه 56]




پاورقي

[1] مريم (19): 33 - 30.


بازگشت