نگاه دوم
[از اين پس، چكيده ي هر گفتار در «نگاه دوم» مي آيد.]
الف) تو صورتي داري و سيرتي، قالبي داري و قلبي، نماز تو نيز صورتي دارد و سيرتي و قلبي و قالبي. صورت نماز تو همين نشستن ها و
[ صفحه 16]
برخاستن هاست و سيرت آن، ظهور روح نماز در قلب توست.
ب) جواني چون تو كه حاضر نيست نخي به زور و ناروا از مردم بگيرد چگونه حاضر مي شود خون آنان را در شيشه كند.
ج) وقتي تو در جامعه اي زندگي كني كه مردم آن، خوردن و آشاميدن از ظرف هاي طلا و نقره و استعمال آن ها را حرام مي دانند، آيا چنين مردم و جامعه اي به زراندوزي، احتكار و جمع ثروت و اندوختن طلا و نقره روي خواهد آورد؟
چنين نمازهايي است كه مي تواند سعادت دو جهان را تضمين كند و لذت مناجات را در جان انسان بنشاند.
[ صفحه 17]