نماز (1)
شكوفه ي سپيده دم
به خنده چون گشود لب
زشاخسار صبحدم
پريد زاغ پير شب
گشود پر به آسمان
چكاوكِ خوش اذان
فضا پر از ترانه شد
ز بانگ مهربان آن
ز نغمه اش درخت دل
شد آشيانه ي خدا
گرفت قلب خسته ام
ز من بهانه ي خدا
در آن هواي پاك و خوش
گل نياز شد دلم
شكفت گل به خنده اي
همه، نماز شد دلم
«بيوك ملكي»
[ صفحه 67]