عدم انانيت


گودالي مي خواهد اين خودخواهي كه دفنش كنم در آن و به رويش خاك فراموشي بريزم. دست هاي اراده را مي طلبد حفر اين گودال و من آنها را از تو مي خواهم. براي جهاد افضل نيرو را از پايگاه قدرت تو مي خواهم. براي رهايي از خويش مي خواهم قصد كنم، قصد قربت تو، از خود دور شوم و به تو نزديك، از خود بيزار شوم با تو انيس، از خود ببرم به تو بپيوندم، از خود برهم به تو برسم، از خود دل بكنم به تو دل ببندم، خود حيواني را بميرانم، وحدانيت را احيا كنم. مي خواهم جاده ي انانيت را به قصد تو طي كنم.

عليما! دانايي ام ده در مورد اين ناداني آشوبگر. بنماي كه اين خودخواهي عين بدخواهي است. نشانم ده خرابه هاي حاصل از اين



[ صفحه 41]



ويرانگر را. عاقبت شوم دوستي افراطي خودم را در انديشه ام به تصوير كش تا از آن بپرهيزم.

بميرانم كه نميرد يار، بگريانم كه نگريد زار، بسوزانم كه نسوزد، ببر مرا كه نرود. دلم را به دوست داشتن هاي بي شايبه عادت بده؛ به خود نخواستن. خالق و خلق خواستن، حماسه اي بيافرين كه در آن مهر من بميرد و عشق او بماند. حادثه اي به وقوع بپيوند كه در آن، محبت شاه شود، عشق، سردار گردد، فداكاري، سپهدار شود. مگر جز اين است كه براي پيوستن به تو، رستن از خود را محتاجم؟ اين احتياج را بنا بر رحيميتت برآور.

اي تمام امنيت من! انانيتم آروز به دل مي گذاردم، مرا درياب اي بزرگ ترين آرزوي من!

تكبر زاييده ي خودخواهي است، دليل طرد عزازيل و تغيير نامش به ابليس: و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابليس أبي و استكبر و كان من الكافرين [1] .

و علي عليه السلام مولايم فرمود: ما لابن آدم والفخر! أوله نطفة و آخره جيفة لا يرزق نفسه و لا يدفع حتفه [2] .



[ صفحه 42]



و تو خود فرمودي: ان الله لا يحب كل مختال فخور [3] .

و امام صادق عليه السلام ذره اي كبر را دليل دوري از درياي مهر تو دانست.

خودخواهي نه تنها كبر مي زايد كه شهوتراني و قدرت طلبي و خودنمايي و حسد و طمع و مال اندوزي و غيبت و تهمت همه فرزندان اين ام المفاسدند.

خداوندا! اين عامل قباحت هاي بسيار را از وجودمان بردار.


پاورقي

[1] و چون فرشتگان را فرموديم: «براي آدم سجده كنيد»، پس به جز ابليس - كه سرباز زد و كبر ورزيد و از كافران شد - [همه] به سجده درافتادند. «بقره (2) آيه ي 34».

[2] انسان را با فخر و مباهات چه مناسبت است! آغاز خلقتش نطفه و پايان عمرش لاشه اي بدبوست. روزي خود را مستقلا نمي تواند به دست آورد و مرگ را نمي تواند از خود براند «نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، كلمات قصار، ش 445».

[3] كه خدا خودپسند لافزن را دوست ندارد. «لقمان (31) آيه ي 18».


بازگشت