آه و ناله امام در دل شب


يكي از اساتيد قم نقل مي كرد كه شبي در قم مهمان حاج آقا مصطفي بودم. قبل از اين كه امام به زندان و تبعيد بروند؛ حاج آقا مصطفي هم منزل آقا بودند، خانه جداگانه اي نداشتند. نصف شب از خواب پريدم و ديدم كه صداي آه و ناله در خانه بلند است؛ نگران شدم كه در خانه چه اتفاقي افتاده، حاج آقا مصطفي را كه پهلويم خوابيده بود، بيدار كردم و گفتم بلند شو ببين در خانه تان چه خبر است. مرحوم حاج آقا مصطفي بلند شدند و نشستند و گوش فرا دادند و دوباره خوابيدند و گفتند آقا است، مشغول تهجد و عبادت است. [1] .


پاورقي

[1] سرگذشت هاي ويژه، ج1 ص91.


بازگشت