چهره ي حضرت علي هنگام نماز


درباره ي زرد شدن رنگ حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چنين آمده است كه:

آن بزرگوار زني را خواستگاري نمود.

زن گفت: بايد آن حضرت را هنگام نماز ببينم. چون آن حضرت، مشغول نماز شد رنگشان زرد و متغير گشت.

زن چون نگاه به چهره ي زرد علي انداخت خوشش نيامد و ازدواج را قبول نكرد، تا روزي كه آن حضرت به سوي ميدان جنگ رفت. هنگام برگشتن در حالي بودند كه صورتشان مثل ماه شب چهارده مي درخشيد و نوراني بود.



[ صفحه 113]



باز زن، حضرت را با آن چهره نوراني مشاهده كرد. از او خوشش آمد و تن به ازدواج داد، كسي را خدمت آن جناب فرستاد و تقاضاي ازدواج با حضرت را كرد.

در جوابش فرمود:

«الفتي فاتك يا فاتك»

اي فاتك! (نام آن زن بود) جوان مرد از تو فوت شد و از دستت رفت ديگر به وصال او نمي رسي.

در اهميت دادن آن جناب به نماز همين بس كه شب ها هنگام نماز از خوف خدا غش كرده و روي زمين مي افتاد. مردم خيال مي كردند از دنيا رفته است. مي آمدند خدمت حضرت فاطمه و به او تسليت مي گفتند. فاطمه سؤال مي كرد در چه حالي علي عليه السلام از دنيا رفته است؟

عرض مي كردند: در حال نماز.

مي فرمود: آن حضرت، از دنيا نرفته، بلكه از خوف خدا غش كرده است.



چون كه رسد موقع راز و نياز

خويش فراموش نماد در نماز



دل بكن از غير خدا كن قيام

محو نما خويش تو در اين مقام



چون كه نماز تو بود اين چنين

جلوه ي معشوق ببيني يقين



سر عفاف است تو را جايگاه

عرش ربوبي است تو را جايگاه



مي شنوي نغمه ي تسبيح باز

كشف شود بر تو چه بسيار راز




بازگشت