و اياك نستعين


تنها از تو كمك مي خواهيم

نمازگزار اقرار مي كند كه در هر مطلوبي بايد از خدا استعانت جست؛ حتي در عبادات. اين اظهار عجز به اين معنا است كه اگر خدا كمك نكند، توفيق عبادت پيدا نمي كنيم. يكي از نتايجي كه از اين جمله مي گيريم، آن است كه اگر به عبادتي موفق شده ايم، اذن و عنايت خدا همراه ما بوده است. از اين رو، گفته شده است كه پس از هر نمازي، سجده ي شكر به جا آوريد. اين شكر، مربوط به كدام نعمت است؟

جواب اين است كه اين شكر به خاطر نعمت نمازي است كه خدا شما را بدان موفق داشته است.

نكته ها

نمازگزار اظهار مي دارد، خدايا فقط از تو ياري مي خواهيم، اين استعانت درباره ي چه چيز است؟



[ صفحه 119]



الف: استعانت، در مورد همان نمازي است كه نمازگزار در حال اداي آن است؛ يعني خدايا در كمال و مقبوليت اين عبادت، از تو ياري مي خواهيم.

ب: طلب كمك به طور مطلق است؛ يعني قيدي ندارد و از خدا در تمام عبادات كمك مي خواهيم. اين نظريه را جمله هاي بعدي تقويت مي كند؛ زيرا پس از اين جمله، مورد استعانت ذكر شده است، آن جا كه گفته است: «خدايا ما را به صراط مستقيم و به صراط انبيا و صديقان برسان.» آري، مصلي از خدا مي خواهد كه او را در رسيدن به اين مقامات ياري دهد. [1] .

ج: استعانت، تنها در موردي عنوان مي شود كه انسان به واقع در موضوعي به بن بست و عجز مطلق رسيده باشد. هر كسي قادر است نماز بخواند و در شرايط و صحت آن دقت كند و در اين مورد عاجز نيست. پس در اينجا به ناچار، انسان به موردي برخورده است كه در واقع اختيار آن از دست او خارج بوده و نسبت به انجام آن عاجز شده است، لذا از خدا استعانت مي جويد. چون نمازگزار با سعي تمام خود را به وضوخانه رسانده، سپس در سجده گاه حضور يافته و مي گويد: «پروردگارا! من اين تنم را تا اين جا آورده ام تا آن را در سجده گاه، خاضعانه رو به قبله كنم. اينك اي خداي



[ صفحه 120]



من! توجه فرما كه چگونه اين تن، در پيشگاهت به خضوع ايستاده است؛ ولي امان از اين دل كه در اختيار من نبوده و در اين جا حاضر نمي شود. دل اين جا و آن جا پرسه مي زند و من قادر به احضار او در نماز نيستم. خدايا از تو عاجزانه كمك مي خواهم كه دلم را رام و مهار كني و در اين نماز، خاشع و حاضر گرداني.» [2] .



[ صفحه 121]




پاورقي

[1] تفسير كشاف.

[2] تفسير كبير، ج 1، ص 257.


بازگشت