اهميت نماز از زبان معصومين


1- شخصي خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و از ايشان درخواست استخاره نمود. استخاره بد آمد. وي آن را ناديده گرفت و به مسافرت تجاري خود رفت و سود زيادي برد. چون از سفر بازگشت، به حضور امام عليه السلام آمد و عرض كرد: «به ياد داريد استخاره كرديد، بد آمد؟ اما من آن را ناديده گرفتم و سود هم بردم!» حضرت فرمود: «آيا به ياد مي آوري كه در اين مسافرت، در منزلي خسته بودي. شب خوابيدي و نماز صبح تو قضا شد؟» عرض كرد: «بلي يابن رسول الله!» حضرت فرمود: «اگر خدا همه ي دنيا را هم به تو مي داد، آن خسارت معنوي جبران نمي شد!»

2- پيامبر اسلام (ص) فرمودند: «گناهان انسان، در نمازي كه با حضور قلب انجام مي گيرد، مانند برگ درختان مي ريزد.»



[ صفحه 52]



3- پيامبر اسلام (ص) فرمودند: «چون وقت نماز مي رسد، فرشته اي ندا مي دهد: اي مردم حركت كنيد به سوي آتشي كه افروخته ايد (به سبب گناهان) و آن را با نمازتان خاموش گردانيد.»

4- پيامبر گرامي در آخرين لحظه هاي عمر مباركشان فرمودند: «كسي كه نماز خود را از وقتش به تأخير اندازد، شفاعت ما به او نمي رسد.»

5- امام صادق عليه السلام فرمودند: «هر كس نماز را سبك شمارد، به شفاعت ما نمي رسد.»

6- امام باقر عليه السلام فرمودند: «اسلام بر پنج پايه استوار شده است، كه اولين آنها نماز است.»

7- كسي كه نماز را به طور عمد ترك كند، به كفر گراييده است. يكي از تفاوتهاي ميان مسلمان و كافر، اداي نماز است.

8- امام صادق عليه السلام فرمودند: «بعد از معرفت خدا، نماز بالاترين عملها است.»

9- پيامبر اسلام (ص) فرمودند: «چون قيامت شود، انسان را احضار كنند و اولين چيزي كه از او خواهند پرسيد، نماز است.»

10 - پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «هر كس نماز خود را به طور عمد ترك كند، كيان دين خود را منهدم كرده است.»



[ صفحه 53]



اگر نماز قبول شود، بقيه ي اعمال قبول است؛ چرا؟

از رسول اكرم (ص) و معصومين عليهم السلام رسيده است كه از نمازهاي يوميه محافظت كنيد؛ زيرا در قيامت اولين چيزي كه سؤال مي شود، نماز است. رسول خدا فرمودند: «در قيامت، نخست به وضع نماز انسان نگاه مي كنند، كه اگر قبول شده بود، به بقيه ي اعمال او نيز نگاه مي كنند.»

در حديث آمده است وقتي شخصي به نماز مي ايستد، ابليس با حسد به او نظر مي اندازد؛ زيرا مي بيند او را رحمت الهي دربر گرفته است.

به فرموده ي قرآن، از دوزخيان سؤال مي شود: «چه عاملي شما را به دوزخ كشانيد؟» گويند: «از نمازگزاران نبوديم!» از پيامبر اسلام نقل شده است، دو ركعت نماز با حضور قلب، از آن شب زنده داري كه دل انسان متوجه خدا نباشد، باارزشتر است. كسي كه دو ركعت نماز بخواند و فكرش به امور دنيا مشغول نباشد، گناهانش بخشيده مي شود.

چرا مقبول بودن اعمال انسان، به مقبوليت نماز بستگي دارد؟ اين يك سؤال علمي است. دقت كنيد! خداوند در قرآن چنين فرمود: «لا اله الا انا فاعبدني و اقم الصلوة لذكري» [1] .



[ صفحه 54]



يعني هيچ معبودي جز من نيست، پس بندگي مرا گردن گير و نماز را به ياد من به پا دار.

عمده ترين جوهره ي ذكر الله، اين است كه بداني خدا رب و پرورش دهنده ي تو است و تو عبد اويي. در دلت هميشه طنين اين سخن فضاي جانت را فراپوشد كه خدايا تو ربي و من عبد توام.

وقتي معبوديت در انحصار خدا بود، طبعا بندگي نسبت به غير او جايز نيست و عبوديت فقط مخصوص خداوند مي شود، از اين رو، ما در نمازمان مي گوييم: خدايا فقط و فقط تو را بندگي مي كنيم. انسان هر روز پنج بار نماز مي خواند و با ذكر اياك نعبد، پيوسته به عبوديت خود نسبت به خدا اقرار مي كند و تكرار اين مسأله ي بندگي را هميشه به قوت خود باقي نگه مي دارد.

قيد عبوديت به قدري حساس و آسيب پذير است كه بنده بايد دائما اقرار به آن را زمزمه كند تا بر صفحه ي ضميرش نوشته شود: «الهي انت الرب و انا العبد: خدايا تو ربي و من بنده ي تو.»

انسان با اقرار به بندگي خود، در زمره ي بندگان قرار مي گيرد و احكام عبد بر او جاري مي شود؛ يعني انسان در حوزه ي خدايي وارد مي شود. اين مسأله خيلي مهم است. ما با مثالي آن را به ذهن شما نزديكتر مي كنيم. فرض كنيد شما در مدرسه اي جزو



[ صفحه 55]



دانش آموزان رسمي و ثبت نام شده ي آن هستيد. بنابراين، تنها در سايه ي عنوان دانش آموزي است كه تكاليف شما پذيرفته و ارزش گذاري مي شود؛ وگرنه كسي كه از خيابان عبور مي كند، گرچه تمام مواد درسي رياضي كلاس شما را بهتر از شما حل كرده باشد، معلم نه آن را مي پذيرد و نه به آن نمره مي دهد، و اگر هم نمره داشته باشد، به كار او نخواهد آمد. (انما يتقبل الله من المتقين.) [2] .

پس اگر ما بگوييم، فقط كسي كه دانش آموز رسمي اين مدرسه باشد، اعمال دانش آموزي او از قبيل درس و مشق پذيرفته است و اگر كسي دانش آموز اين مدرسه نباشد، هيچ عمل تحصيلي از او پذيرفته نيست، كلامي معقول گفته ايم و اين يك واقعيت است؛ زيرا شما تا دانش آموز رسمي نباشيد، احكام دانش آموزي بر شما جاري نمي شود. آيا جز اين است؟

در اين جا هم اگر تكليف انسان از لحاظ بنده ي خدا بودن و در شمار بندگان قرار گرفتن، روشن نشود، احكام بندگي بر او جاري نمي شود. پس، اعمال صالح تنها از عبد پذيرفته است، و انسان، تنها وقتي عبد است كه در مراسم رسمي روزمره، اقرار به بندگي خود كرده باشد؛ كه آن هم به وسيله ي نماز امكان پذير است. آن گاه كه انسان در زمره ي بندگان خدا قرار



[ صفحه 56]



گرفت، خداوند اعمال او را به حساب مي آورد و امورش را مي پذيرد.

بنابراين، جهت اين كه گفته اند تا نماز قبول نشود، بقيه ي اعمال مقبول نمي افتد، همين است؛ زيرا نماز بالاترين شكل اظهار بندگي است. در اين جا همچنين به يك پرسش نه چندان آسان هم مي توانيد پاسخ دهيد و آن، اين كه مهمترين جمله و فراز سوره ي حمد كدام است؟ پاسخ، همان جمله «اياك نعبد» است. عنصر اصلي براي وارد شدن انسان در حوزه ي الهي كه موجب ارزش پيدا كردن بقيه ي اعمال مي شود، مفهوم «نعبد» است. و نيز به خوبي مي فهميم كه مفهوم اين جمله ي پيچيده كه گفته اند هيچ عملي از انسان، بالاتر از نمازش نيست، چيست! به راحتي قبول مي كنيم كه جبهه و جهاد انسان بدون نماز، يك معامله و يك كار سياسي محض است. اگر ميان اعمال اميرالمؤمنين عليه السلام مقايسه كنيم و آن زيباييهاي عدل، ايثار و جهاد او را بنگريم، خواهيم ديد كه ارزش همه ي اينها وابسته به عبوديت او است؛ يعني عنوان «عبدالله» براي آن حضرت، بالاترين عنوان است كه خود فرموده است: «خدايا اين افتخار براي من كافي است كه فقط عبد تو باشم!» [3] اگر كمي دقت كنيد، خواهيد ديد محور اصلي در همه ي افعال و اذكار نماز، ربوبيت خدا و عبوديت



[ صفحه 57]



بنده است.

توضيح اين كه به عنوان مثال، بين كلمه ي «پدر» و «پسر» رابطه ي متقابل جاري است، با ذكر هر يك از اين دو، ديگري به ذهن مي آيد. بنابراين، بين ربوبيت (پرورش دهندگي خدا) و عبوديت (بندگي كردن انسانها) نيز پيوند مستقيم برقرار است؛ زيرا وقتي شما مي گوييد: سبحان ربي الاعلي، خداوند پروردگار بلند مرتبه ي من است، همچنين اقرار مي كنيد كه نيازمند او هستيد، و در جايي كه مي گوييد من بنده ي خدايم، به طور طبيعي خدا را مالك و رب خود دانسته ايد. در سوره ي توحيد، سخن اين است كه خداوند، يكتا و بي نياز است. پس من در مقابل چنين خدايي، يك موجود تركيب يافته از عناصر، نيازمند مطلق و وابسته ي محض به او هستم. مفاهيم اذكار نماز، يا بيانگر عظمت خدا است يا از احتياج بنده سخن مي گويد. اهدنا الصراط، غير المغضوب، اياك نستعين؛ اينها حكايت از نيازهاي بنده دارد و بقيه ي اذكار، فرازهايي از عظمت خداي متعال است. حتي اگر كسي ادعا كند كه در مجموعه ي افعال و اذكار نماز، ريشه و اساس، عبارت «اياك نعبد» است، گزاف نگفته است. ترجمه ي اذكار نماز را پس از شرح سوره ي حمد خواهيم آورد. شنيدني است كه پيامبر گرامي اسلام فرمودند: «اگر كسي دو ركعت نماز درست بجا آورد، من ضامن بهشت او هستم.»؛ زيرا ممكن است حتي دو ركعت



[ صفحه 58]



نماز، در حال دل شكستگي و شرمندگي، سعادت ابدي انسان را فراهم كند و او را اهل نماز گرداند.

وقتي كه مي شود به اين آساني رضاي خدا را جلب كرد، چه دليلي براي ترك نماز هست؟



[ صفحه 59]




پاورقي

[1] طه: 14.

[2] مائده: 27.

[3] الهي كفي بي فخرا ان اكون لك عبدا.


بازگشت