نيازهاي رواني انسان


اهل نظر اين حقيقت را قبول دارند كه نماز، كاملترين پاسخ، به عالي ترين نياز بشر است.

همه بر اين باوريم كه نماز در بين احكام الهي، از برترين جايگاه برخوردار است و نيز همه بر اين باور هستيم كه نماز، پرچم عبادات و سرود آزادگي است. ما همان گونه كه تكليف داريم، اعضاي بدن خود را از آسيبها در امان نگه داريم، بايد براي پاسخ به نيازهاي فطري و رواني خود قيام كنيم. كساني كه تصور مي كنند اگر به سراغ آسمان، زمين، كوه، زر و زيور دنيا بروند، توانسته اند نياز حقيقي خود را برآورده كنند، سخت در اشتباهند. اشتباه برخي از آدميان، امروز از همين امر ناشي مي شود؛ زيرا پس از آن كه به هدفهاي دنيايي خود مي رسند، تازه ممكن است بيشتر احساس پوچي كنند و به بن بست برسند. بسياري از انسانهاي امروز، هنوز نفهميده اند كه نياز



[ صفحه 32]



رواني و حقيقي بشريت، كمال مطلق، زيبايي مطلق و حيات بي مرگ است كه خاص ذات مقدس خداوند است و اين تنها نماز است كه انسان را به آن منبع بي نهايت كمال و نيكي پيوند مي دهد.

امروزه ثابت شده است همان گونه كه انسان از فقر و محروميت به پوچي مي رسد، ممكن است از رفاه زياد و اشباع غرايز مادي نيز به همين سرنوشت دچار شود.

آمار خودكشي در كشورهاي اسكانديناوي مثل سوئد و سوئيس كه جوانان آن در رفاه كاملند، بيشتر از ساير كشورها است و علت اصلي اين وازدگي و خستگي با وجود رفاه، خالي بودن زندگي از يك معناي برتر است.

آيا با وجود نماز، براي خزان افسردگي و پوچي هم جايي هست؟



[ صفحه 33]




بازگشت