چهارده سالگي


خصوصيات شخصيتي؛ دوره ي چهارده سالگي را دوره بروز حداكثر استعدادها و قدرت يادگيري و تكامل و رشد شخصيت ناميده اند و چون قوه تفكر و تعقل رشد كامل مي نمايد نوجوان سعي مي كند همه چيز را با منطق و استدلال خود بپذيرد.



[ صفحه 170]



خصوصيات جسمي؛ در دختران بدن شكل واقعي را به خود مي گيرد؛ رشد قد و سينه آخرين مراحل تكميلي خود را طي مي كنند؛ جسماً قويتر مي گردند و كمتر بيماري به آنها حمله مي كند. برون گرا مي شوند و به عالم خارج براي كسب تجربيات علاقه خاصي پيدا مي كند، براي پسران اين سن را سن انتقال بچگي به نوجواني بايد ناميد، صدا دورگه مي شود و احساس مرد شدن مي كند و چاقي مانند قد در دختران به آخرين مرحله خود مي رسد و عضلات قوي تر مي گردند (دو برابر ده سالگي).

خصوصيات رفتاري و رواني؛ پسران بيشتر تقليد بزرگسالان را مي كنند، حتي در فرم لباس ها و دختران به ميل خود مي خواهند لباس بپوشند و همين امر موجب اختلاف آنها با والدين مي شود، چه ميل دارند خريدهاي كوچك پوششي را مانند جوراب و غيره را خودشان انجام دهند و از آنها خوب مواظبت نمايند. علايق آنها بيشتر به ورزش است. (فوتبال، واليبال، پينگ پنگ، شنا و غيره). نامه نوشتن را در اين سن رسماً شروع مي كنند. راديو، تلويزيون مثل سابق جلب توجه نمي كند مگر برنامه هاي خاصي، گوش كردن به نوارهاي موسيقي بيشتر توجه آنها را جلب مي كند. به مطالعه علاقه نشان مي دهند، كلكسيون را كم مي كنند، به سينما فقط براي ديدن هنرپيشگان مورد علاقه خود مي روند.

دختران بيش از پسران تمايل به معاشرت با جنس مخالف دارند. به طوري كه در طرق جلوگيري از بارداري، سقط جنين و توليد مثل خيلي كنجكاو مي شوند. عده اي از آنها اولين معاشرت با پسراني را كه از خود بزرگتر باشند شروع مي نمايند؛ ولي عشق آنها به اصطلاح افلاطوني است و بيشتر از دو سه هفته طول نمي كشد.

تعداد خيلي كمي از پسرها تمايل به آشنا شدن با دختران را دارند ولي هر دو جنس علاقه مفرطي به مكالمات تلفني با جنس مخالف از خود نشان مي دهند به طوري كه ساعت ها ممكن است با تلفن صحبت كنند.

اشتهاي آنها هنوز زياد است و موقع خوابيدن را خودش تشخيص مي دهد و بدون تذكر مي رود بخوابد (معمولاً بين ساعت 9 و 11) پسران علاقه اي به رفتن حمام از خود نشان نمي دهند. حتي قبل از خوردن غذا در شستن دست هاي خود تنبلي مي كنند.



[ صفحه 171]



خصوصيات اجتماعي؛ چه در خانه و چه در خارج سعي مي كند از خود گذشت نشان دهد، خوشبختي را براي ديگران مي خواهد؛ به كسب تجربه زندگي علاقمند است. انتقاد و عيب جويي از والدين مي كند ولي زياد ميل ندارد مشاجره نمايد، رفتار او با كودكان كمتر از پنج سال خيلي خوب است و ميل دارد از آنها مراقبت نمايد. دوستان زيادي مي خواهد؛ تمايل به شركت در انجمن هاي ورزشي، خيريه و پيشاهنگي دارد، سعي مي كند به ارزشهاي اجتماعي در اين سن بسيار كنجكاو است و مي خواهد همه چيز را بفهمد؛ درست را از نادرست تشخيص مي دهد و به وجدان ايمان دارد؛ اعتماد به نفس دارد؛ از خود ميان بيني به تدريج خارج مي شود؛ از تزلزل هاي عاطفي و پنهان كردن احساس ها كاسته مي شود. شور و شوق فوق العاده اي از خود ظاهر مي كند و كمتر اخم مي كند؛ نكاتي را كه تا به حال فقط در كتاب مي خواند اكنون در مكالمه استعمال مي نمايد. شعور خود را بيشتر در كارهاي نو و ابتكار به كار مي اندازند. تشويق در آنها خيلي تأثير دارد و باعث ظهور استعدادهاي نهفته ي آنها مي گردد. با دوستان سازگاري بهتري دارند. و به عبارت ديگر مي شود گفت يك نوع داد و ستد عاطفي بين آنها برقرار مي گردد. گاهي البته عكس العمل هايي در مقابله با ناملايمات نشان مي دهند ولي بيشتر خود را كنترل مي نمايند. شوخي و متلك گويي رواج دارد از رفتارهاي زشت سعي مي كنند دوري مي كنند و به اصطلاح يك نوع خود كنترلي دارند، يعني حركات خوب ديگر افراد را تقليد مي كنند و از حركات زشت آنها دوري مي جويند.

از نظر جنسي دختران بيشتر توجه به اخلاقيات مي نمايند و معاشرت جنسي مخالف را با قصد ازدواج شروع مي كنند و به همين جهت معاشرت را با پسرهاي مسن تر از خود آغاز مي نمايند؛ دختران نمي دانند كه معاشرت با جنس مخالف ممكن است عواقب وخيمي پيدا كند، اين است كه والدين بايد آنها را راهنمايي كنند.

پسرها برخلاف سابق كه بيشتر به اندام دخترها توجه داشتند از اين سن توجه را به شخصيت كلي دختر متمركز مي نمايند؛ ولي معمولاً به خود اجازه وعده گرفتن از دختران بدون مشكلات با والدين را نمي دهند. دختران بيش از پسران نظافت مي كنند؛ هر دو جنس لباس هاي مخصوصي دوست دارند؛ پانزده سالگي اولين سن كار كردن است به همين جهت نوجوانان در اين سن به فكر پول در آوردن مي افتند.

خصوصيات رفتاري و رواني؛ روح استقلال طلبي در يك نوجوان پانزده ساله كاملاً



[ صفحه 172]



ظاهر مي شود و به همين دليل از كلمه «بچه» فوق العاده بدش مي آيد واصرار دارد كه تنها به مدرسه رود. از عوامل هيجاني دوري مي كند، كم حوصله است ولي دير عصباني مي شود؛ زود رنج است و در او سوء ظن ايجاد مي گردد. حسادت نمي كند؛ چون حس وفاداري و همدردي دارد، نسبت به خواهر و برادر كوچك خود محبت بيشتري دارد و هميشه نزد والدين از آنها حمايت مي كند، براي انتخاب دوست بيشتر به شخصيت او توجه مي كند. از نظر اخلاقي در بهترين سن است، چون در خود احساس نياز به آداب اخلاقي مي كند. اغلب به خطاهاي خود اعتراف مي كند؛ خيلي كم به تقلب و دزدي و دروغگويي گرايش دارد.

خصوصيات اجتماعي؛ نوجوانان در اين سن مايلند به گروه يا اجتماعي پيوسته و به آنها كمك نمايند. به همين دليل به خانه و مدرسه و اجتماع علاقمند هستند، گاهي از اوقات با والدين در مورد سر و وضع و رفت و برگشت به خانه اختلاف پيدا مي كنند ولي به زودي اين اختلاف را حل مي نمايند.

خصوصيات رفتاري و رواني؛ اعتماد به نفس در شانزده ساله ها خيلي زياد مي شود، حس استقلال طلبي آنها افزايش مي يابد، و اولين سني است كه جامعه و والدين براي آنها حقي قائل مي شوند، عواطف و هيجانات آنها ثابت تر از پانزده ساله هاست زيرا سازش بهتري دارند و بر احساسات خود مسلط مي شوند، و كج خلق و زود رنج نيستند. افكار نوجوان شانزده ساله منطقي تر مي شود و بيشتر به فكر موقعيت امور تحصيلي و شغلي و غيره مي افتد و تشخيص خوب و بد را از هم مي دهد؛ خيلي وقت شناس و پاي بند اخلاقيات مي شود. در اين سن وجدان او بيدارتر مي شود.

خصوصيات اجتماعي؛ در اين سن نوجوان مي خواهد هر چه بيشتر دوست پيدا كند و با آنها معاشرت نمايد. در اين سن در هر دو جنس با هم خيلي صميمانه مي گردد.3 / 2 پسران و اغلب دختران به كارهاي اجتماعي علاقمند مي شوند. براي معاشرت دوستان را به خانه مي آورند و يا به خانه دوستان مي روند. با مردم خوب برخورد مي كنند؛ فهم و درك آنها خوبست و به قوانين اجتماعي احترام مي گذارند. استقامت نوجوان شانزده ساله در سازش با محيط جديد بهتر از پانزده ساله هاست؛ نوجوانان اين سن گاهي دوستان را بر خانواده ترجيح مي دهند و همه گونه اسرار را به يكديگر مي گويند.



[ صفحه 173]



به درس علاقمندتر از سابق مي شوند؛ به خصوص به كارهاي فوق برنامه توجه خاصي مي كنند، كمتر از تكاليف شكايت مي كنند و نسبت به معلمين مؤدب تر از سابق هستند.

نوجوان در اين سن اجتماعي تر مي شود، مثل سابق ايراد نمي گيرد. اطاق تنها مي خواهد، گروه هايي تشكيل مي دهند كه احتياج به راهنمايي بزرگترها دارد. بحث زياد مي كنند. مدرسه براي نوجوان چهارده ساله اي كه سرشار از هوش و استعداد است بهترين وسيله شگفتن استعدادهاي نهفته نوجوانان است. به علاوه، نقطه عطفي براي ايجاد روابط اجتماعي از راه دوستان و برنامه هاي فوق درسي است. اگر محيط مدرسه گرم و مورد علاقه شاگردان باشد و معلمان مهربان و با حوصله باشند، با خيلي از اين مشكلات سخت مي توانند به خوبي روبرو شوند. براي ياد گرفتن دروس خود كمتر از كسي كمك مي گيرند. زيرا آنها معتقدند كه خودشان مي توانند مشكلات خود را حل كنند، از انتقاد والدين در حضور دوستان سخت ناراحت مي شوند.


بازگشت