تبليغ عادت گريز


اي دوست عزيز، اگر عالم ها بگردي، يك تن نيابي كه مشكلات را چنين بيان كند،



[ صفحه 149]



دريغا قدرش نداني! و دريغا كه چندين بار نوشتم كه بفرمان باش و قدرش نداني كه بفرمان بودن چه خاصيت دارد. اي دوست عمل صالح سبب هدايت است «و ان تطيعوا تهتدوا» أمّا عادت نه از طاعت بود. چون به فرمان بود كار او كند، و چون عادت بود آن تو را هيچ ثمري ندهد. پس ميدان كه چه فرق است! اي دوست عزيز اگر دين جهودي و ترسايي نه با عادت محض افتاده بودي، آن را منسوخ نكردندي؛ اما راه همچنانست كه به روزگار موسي ـ عليه السلام ـ بود. و ليكن عادت ديگر است، و راه موسي و عيسي ديگر. مصطفي صلعم مي گويد: بعثت لرفض العادات، «كمثل الحمار يحمل أسفاراً» آن تورات و انجيل بود كه مي خواندند به عادت، و لكن نمي دانستند «حملو التوراة ثم لم يحملوها» [1] .


پاورقي

[1] نامه هاي عين القضاة.


بازگشت