نيت در تبليغ


جوانمردا! نيّت تو در خور علم تو تواند بود، اگر علم تو سماعي است اين عديم الجدوي خواهد بود، يا قليل الجدوي؛ و اگر علم تو ايمانست به غيب، كه يؤمنون بالغيب، نيت تو نيت أهل صلاح بود از ابلهان، كه ان أكثر أهل الجنة البله، و عليون لذوي الالباب. اگر علم تو اينست كه از چشمه ي دل مي زايد كه ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه. تو از اين قومي كه «و بالاخره هم يوقنون»، «و ان من الحجارة لما يتفجر منه الانهار» ديده ي معرفت تو را خود راه نمايد، و نيت تو نيت صديقان بود. و در دعاء سليمان بن داود ـ صلعم ـ خوانده ام: اسألك نية الصديقين. اكنون بدانكه در خور روزگار خود و به قدر خود تو را علمي هست، و در خور علم تو، تو را نيتي بود. اگر تو خواهي كه بدان نيت كه من زيارت طاهر و فتحه كنم تو نيز زيارت كني، بنتواني، كه نيت تو در خور علم تو بود و نيت من در خور علم من. و اگر مثلاً برادرانت خواهند كه بدان نيت كه تو صدقه دهي ايشان نيز دهند نتوانند، كه ايشان را علم تو نيست [1] .


پاورقي

[1] نامه ها، ص 27.


بازگشت