به جاي مقدمه حكمت هاي بليغ


اعجاز و اكسير تبليغ بيش از هر چيز در حكمت هاي بليغ و حكايت هاي موجزي است كه در قالب پندها و اندرزهاي بزرگان ادب و عارفان شوريده حال بيان شده است.

بارها و بارها بوده است كه بازگويي يك حكمت كوتاه از اهل معنا و طريقت ايمان آن چنان مخاطب را به ذوق در آورده است كه به يكباره راه هزار شبه را يك لحظه طي كرده است و گويا آذرخشي ذوب كننده وجود او را از بنياد دگرگون و احوالات او را از سفلي به درجات علوي فراخوانده است.

بلاغت اين حكمت ها در عصر جديد نه تنها كاهش نيافته است بلكه بيش از پيش از نفوذ و حلاوت بيشتري برخوردار شده است [1] در واقع، تبليغات در عصر جديد عليرغم



[ صفحه 133]



حاكميت سيطره ي فناوري و انقلاب اطلاعات و انفجار جمعيت و بحران ارزش ها توانايي هم آوردي با حكمت هاي كهن و آراي فيلسوفان و عارفان ژرف انديش را ندارد.

از اين روست كه اغلب انديشمندان پيشرو در عصر حاضر با تواضع و فروتني همراه با اعجاب و شگفتي نوعي واگشت به گذشته و بازكاوي متون ديرينه داشته و به بازسازي و فراخوان حكمت هاي بليغ كهن روي آورده اند. راز آشنايان و نهان آگاهان اصل حكمت و بلاغت از ديرباز به اين موضوع پي برده اند آنچنان كه بيان داشته اند:

«پوشيده نماند كه حكيمان را رسم و آيين چنين است كه گاهي به رسم افسانه سخن گويند و گاهي از زبان ددو و دام حديث كنند و مقصود از آن همه، پند گرفتن و حكمت آموختن است؛ ولي اين حيلت به كار برند كه عامه ي طباع را به گفته ي ايشان رغبت افتد؛ پس از آن در او تأمل كرده و به ذخاير نفيس حكمت و گنج هاي شايگانِ تجربت دست يابند (طسوجي تبريزي) [2] .

از اين رو، چه بسا يك داستان كوتاه و يا يك بيت شعر دل نشين كه به اقتضاي حال و احوال مخاطب بيان شود از صدها سخنراني و كتاب و نصيحت مستقيم مؤثرتر و نافذتر است. آشنايي مبلغان و مربيان نيك انديش و نيك رفتار با اين حكمت ها و حكايت ها نيك ساختار و پيروي از شيوه هاي رازآلود و بكارگيري رمزهاي گره گشاي آن مي تواند آنها را در بلاغت پيام و جذابيت كلام ياري رساند.

به همين بهانه، در اين بخش سعي شده است حكمت ها، حكايت ها و نكته هاي برگزيده از متون ديرينه با رويكرد تبليغي و تربيتي با اندك توضيحات روان شناختي نقل شود تا مبلغان و مربيان با بهره گيري از اين گوهرهاي ماندني و حكمت هاي روشنايي بخش در رسالت مقدس خود از آن بهره وافر گيرند.


پاورقي

[1] بنگريد به بازآفريني هاي آثار فيلسوفان و انديشمندان معاصر از متون كهن از سورن كيگارد غربي در باب داستان حضرت ابراهيم (ع) تا اسطوره شناسان ايراني.

[2] به نقل از كتاب «داستان نامه فارسي»، شهاب الدين عباسي، ص 25».


بازگشت