نظرهاي كلامي و فقهي


حكيمان آزادمرد، آنان كه در بندگي به مواليان معصومشان اقتدا كرده و در عبادت خويش جز خشنودي خدا را جستجو و دنبال نمي كنند، حكم به صحت عبادت كسي كرده اند كه در عبادت خود، از خدا تنها خشنودي او را مي طلبد، مثلا نجات از آتش را مي خواهد. چنان كه شيخ الرئيس، ابوعلي سينا - قدس سره - مي گويد: «و المستحل توسيط الحق مرحوم» [1] ؛ يعني عابد و زاهدي كه روا مي دارد حق تعالي را واسطه در رسيدن به ثواب و يا ترسيدن از عقاب قرار دهد، مورد رحمت حق تعالي قرار مي گيرد. شيخ نمي گويد چنين كسي از رحمت خداوند محروم است.

استاد ما حضرت علامه طباطبايي - قدس سره - در رساله ي «الولاية» نيز به پذيرفته شدن عبادت آنان اشاره كرده است كه حق تعالي بر پايه ي تفضل و كرامت خويش، عبادت اين گونه افراد را مي پذيرد، گرچه آنان در معرفت و تقرب مقصر هستند.

اگر قصد چيزي جز خدا، باطل كننده ي عبادت باشد، بايد عبادت كسي نيز كه به قصد شكر، تحصيل رضا و محبت خدا را مي پرستد باطل باشد؛ زيرا همه ي اين موارد از ذات واجب مطلق خارج اند. بنابراين، كلام حق همان است كه شيخ بهايي - قدس سره - در كتاب اربعين فرموده كه عبادت اين گروه صحيح است. [2] .

آيت برجسته و حجت حق، حاج ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي - قدس سره - مي گويد: سخن از بطلان عبادتي كه براي ترس از عقاب و يا طمع در بهشت صورت گرفته است، گرچه از برخي بزرگان صادر شده، ليكن از روي غفلت بوده و



[ صفحه 68]



گريزي از وقوع اين گونه غفلتها و لغزشها را از بزرگان نيست، چون حكمتي الهي در مبتلا شدن ايشان به امثال اين غفلتها وجود دارد. [3] .

شايد مراد اين مرد بزرگ، از «برخي بزرگان» جناب رضي الدين علي بن طاووس - قدس سره - باشد، براساس آنچه شيخ بهايي از او در اربعين نقل كرده است. [4] .

حاصل اين كه: نيت اين گروه از عبادت كنندگان خالص و بدون شائبه است، ايشان خداوند متعال را عبادت مي كنند و هرگز غير او را نه مستقلا و نه مشتركا نمي پرستند، و نه بدان گونه كه براي خدا پشتوانه اي لحاظ كنند، ولي چون شناخت آنان كم است نمي دانند از معبود خويش چه چيزي بخواهند كه بالاتر از رهايي از آتش دوزخ و يا نيل به بهشت باشد. چه بسيار فرق است ميان اين نظر، و بين اين گفته كه اگر خوف از دوزخ و يا ميل به بهشت نبود، هرگز عبادتي تحقق نمي يافت، چرا كه اين شق به طور كلي از كلام خارج است.

اما آنچه سيد بحرالعلوم در كتاب الدرة النجفيه سروده است:



و كل ما ضم الي التقرب

من غاية يبطله في الأقرب



هر آنچه در عبادت ضميمه قصد قربت شود، از قبيل غايب و هدف، اقرب آن است كه عبادت را باطل مي كند. منظور سيد از ضميمه، همان چيزي است كه در فقه بحث مي شود كه اگر مثلا وضو را به قصد خنك شدن و مانند آن بگيرد، نه آنچه در اينجا بحث مي شود.

علامه ي نراقي - قدس سره - كه ميان فقه ظاهر و باطن را جمع كرده در كتاب مستند فتوا به صحت عبادتي داده است كه هدف آن نجات از آتش و يا رسيدن به



[ صفحه 69]



بهشت باشد. وي دليل كساني را كه قايل به بطلان اين عبادت بوده اند مردود دانسته است. [5] .


پاورقي

[1] اشارات و تنبيهات، نمط نهم، اشاره 6.

[2] اربعين شيخ بهايي، ص 441.

[3] المراقبات، ص 98.

[4] اربعين شيخ بهايي، ص 442.

[5] ر. ك: مستند الشيعة، 12، ص 49 - 52.


بازگشت