پيام مهم سوره ي حمد به همه ي انسانهاي نمازگزار


وقتي نمازگزار واقعي نماز خود را با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز مي كند با قرائت اين آيه، خود را در برابر هر چه غير خدا و شرك آور است بيمه مي سازد و بدينوسيله شياطين را از خود فراري مي دهد.

امام صادق (ع) فرمود: بسم الله نشانه امان و رحمت است.

نمازگزار واقعي در نماز خود، خدا را به خاطر اينكه او را نعمت هاي فراوان (ايمان و توفيق به عبادت، رزق و روزي، زندگي سالم، سلامت و سعادت) عطا كرده سپاس مي گزارد و همين حمد و ستايش، او را نه تنها در برابر خدا؛ بلكه به مصداق: من لم يشكر الخالق، لم يشكر المخلوق در برابر خدمتي كه همنوعانش (بندگان خدا) براي او انجام مي دهند شاكر و سپاسگزار بار مي آورد.

و آيه الرحمن الرحيم؛ يعني: او بخشنده مهربان است، نمازگزار گناهكار را از يأس و نااميدي (توبه نمودن و توبه شكستن) از درگاه حضرت باري تعالي مي رهاند و به او اميد مي دهد.

برخي از مفسرين معتقدند كه يكي از اسرار تكرار آيه مذكور در سوره حمد، اين است كه مي خواهد به نمازگزار بگويد كه: اي انسان فراموش مكن كه در زندگي رأفت و عطوفت را سرلوحه برنامه ها،



[ صفحه 54]



دستورالعمل ها و جهت گيري هاي فكري خود قرار دهي، زيرا كه خالق تو نيز چنين بخشنده و مهربان است.

مالك يوم الدين؛ به انسان مؤمن و نمازگزار اين معنا را تفهيم مي كند كه مالكيت او نسبت به اموال و حتي جانش قراردادي و اعتباري و موقت و زودگذر است. آيه فوق به شخص نمازگزار تذكر مي دهد كه بداند اين دنيا و متعلقات آن همگي فاني است و مرگ همه چيز را (حتي عزيزترين كسان و اشيايي كه به آنها دل بسته است) از دست او مي ستاند.

كل نفس ذائقة الموت؛ پس او نبايد به دنيا و آنچه در آن است دل بندد، چه همه چيز از آن خداست و مالك حقيقي آنها جز او كس ديگري نيست و همه آنها روزي به خدا باز مي گردند:

«ألا الي الله تصير الامور»

«انا لله و انا اليه راجعون»

آيه مالك يوم الدين آدمي را به ياد روز حساب مي اندازد و به او هشدار مي دهد كه اي انسان تا هنوز زنده اي به حساب خود برس تا به حساب تو نرسيده اند.

آيه فوق الذكر حداقل ده بار توسط نمازگزار در نمازهاي پنجگانه تكرار مي شود، بدين ترتيب نمازگزار فراموش نمي كند كه پس از امروز فردايي هست (معاد). اينجا است كه او در برابر كوچكترين اعمال خود احساس مسؤوليت مي نمايد. لذا مراقب اعمال، نيات، حالات، كردار و گفتار خود است.

آري نمازگزار واقعي، آگاه است كه در يوم الدين، مالك اصلي خدا است و هيچ كس جز او فرمان نمي دهد.



[ صفحه 55]



«و لله ملك السموات و الارض» (آل عمران، 189)

ملك آسمانها و زمين براي خداست.

و خدا در قيامت همه كارها را از خرد و كلان به حساب مي آورد.

«فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره.»

لذا، در هنگام روبه رو شدن با گناه و كارهاي ناشايست كه سبب حبط اعمال نيك او مي شوند، جانب احتياط را از دست نمي دهد و تلاش مي كند كه خود را در دام آنها گرفتار نسازد و تن به آلودگيها و چيزهايي كه موجب تباهي انسان مي شوند، ندهد. و از هر كه موجبات برانگيختن خشم خداي سبحان را فراهم مي سازد، پرهيز نمايد.

اياك نعبد و اياك نستعين، نمازگزار با اين آيه تمام معبودها و اله ها را نفي مي كند و تمام من ها را ما مي كند و به انسان درس آزادي و آزادگي مي دهد.

آيه فوق به نمازگزار مي آموزد كه بله قربان گوي هيچ انسان و معبودي جز خداي واحد نباشد. نه شرق پرست باشد و نه غرب پرست نه بنده زر و زور باشد و نه تسليم شهوت و پست و مقام و فريفته زن و فرزند و مال و ثروت. [1] از تهديدهاي امثال ناكثين و مارقين و قاسطين نهراسد و با اتكال به خداوند تبارك و تعالي راه حق را پيش گيرد كه:

«فان حزب االله هم الغالبون»

شخص نمازگزار با اتكال به آيه اياك نستعين شخصيت تازه اي پيدا مي كند. از مشكلات و مصايب زندگي نهراسيده و بيم به دل راه نمي دهد چه، او خدا را به ياري خود طلبيده، فلذا با استعانت از اين



[ صفحه 56]



آيه قدرتي شگرف پيدا كرده و بر مشكلات فايق مي آيد.

حكيم سبزواري در قسمت اخلاقيات (منظومه) مي فرمايد: دروغ مي گويد، آن كسي كه «اياك نستعين» مي گويد، اما وقتي حادثه اي مهم پيش آمد، غير از خدا را مي بيند.

«اهدنا الصراط المستقيم»

آيه مزبور به نمازگزار تذكر مي دهد كه در مسير زندگي اش راههاي گوناگون وجود دارد و او بايد در اين مسير محتاطانه عمل كند كه از جاده حق و حقيقت منحرف نگشته و به جهنم و عذاب ابدي گرفتار نشود. و اين حاصل نمي گردد، مگر اينكه از خداي سبحان استعانت جويد و از او بخواهد كه مسير حق را (كه همان راه انبياء و اولياء معصوم (عليهم السلام) است) به او بنماياند و در آن مسير هدايتش نمايد و توفيقش دهد كه در اين راه نلغزد و راه افراط و تفريط را پيش نگيرد، چرا كه ابليس و فرزندانش هميشه در كمين انسان نشسته اند. خصوصا هنگامي كه آدمي اراده نماز كند، شياطين به جنب و جوش شديدي مي افتند تا اينكه نمازگزار را از انجام مراسم عبادي بازدارند.

ابليس خطاب به خداي سبحان مي گويد:

«الا عبادك منهم المخلصين» (حجر، 30)

جز بندگان مخلص تو، همه را گمراه مي كنم.

آيه فوق الذكر از سوره مباركه حمد بهترين دعايي است كه يك نمازگزار مي كند تا خداوند او را توفيق دهد كه در دام چپ و راست (كندروي و تندروي) درنغلتد و خصوصا در دام شياطين انسي و جني گرفتار نشود.

«صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم



[ صفحه 57]



و لا الضالين»

آيه اول به نمازگزار توصيه مي كند كه هميشه از خداي سبحان بخواهد كه او را به راه كساني كه به آنان نعمت داده، هدايتش نمايد و نه راه كساني كه نسبت به آنها غصب نموده و نه راه گمراهان. قرآن كريم در سوره نساء، آيه 69، كساني كه انعام و پاداش به آنها تعلق مي گيرد را چهار گروه ذيل معرفي نموده است: «انبياء، صديقين، شهداء، صالحين»

كسي كه ده بار در شبانه روز چنين درخواستي را از خدا مي نمايد با توجه به اينكه مشخصات كساني را كه خداوند به آنها پاداش و انعام داده، مي داند، خود نيز سعي مي نمايد تا آنان را الگو قرار دهد و متخلق به اخلاقشان گردد و زندگي انبياء، صالحان، شهيدان و صديقان را مورد مطالعه قرار داده و از گفتار و كردار آنها درس گرفته و اصول زندگاني را بياموزد.

آيه دوم به انسان مي آموزد كه اگر مي خواهد جزء هدايت يافتگان و در زمره پاداش گيرندگان روز قيامت به حساب آيد بايد از گمراهان، مغضوبان، منافقان، طاغوتيان و پيروان آنها (منحرفان عقيده و اخلاق) و هر راه انحرافي ديگر، جز مسير حق پرهيز نمايد. سپس نمازگزار پس از پايان قرائت سوره مباركه حمد، سوره توحيد (يعني اعتراف به يكتايي و وحدانيت او) را آغاز و پس از قرائت آن سوره مباركه به ركوع مي رود.

ذكر ركوع

«سبحان ربي العظيم و بحمده»

انسان را به خضوع و خشوع ظاهري و باطني در برابر خداوندگار



[ صفحه 58]



وا مي دارد چه، وقتي نمازگزار در برابر خالق تواناي خود به نماز مي ايستد، خود را مانند موجود ضعيف و كوچكي مي پندارد كه در برابر كوهي باشكوه و عظمت ايستاده است و نماز، رعب و وحشتي بسيار از عظمت كبريايي بر دل و جانش انداخته و في الحال او را از مركب غرور كه تا لحظاتي قبل دچار آن بود، به زير مي افكند و او در اين حال خاشعانه سر تعظيم (ركوع) به آستانش فرود مي آورد. و اين ركوع و خشوع او را از خودبيني و غرور مي رهاند. در اين حالت نمازگزار خود را در برابر او، آن قدر كوچك و حقير مي بيند كه بار ديگر سر به سجده گاه مي سايد. و اين است بالاترين خضوع انسان، زيرا به فرموده امام معصوم (ع)؛ نزديكترين حالات آدمي به خداي خويش، سجده است.

آري بدون شك هر نمازگزار واقعي كه آيات و جملات و اذكار فوق الذكر را (با خلوص و توجه) در نمازهاي واجب و يوميه خود روزي ده بار (يا بيشتر) تكرار نمايد، در قلب و روحش كه در هنگام نماز متصل به آستان اقدس الهي، است حركت و جنبشي به سوي پاكيها و جهشي به سوي تقوي و پرهيزگاري پيدا مي كند و تنها براي اوست كه پيشاني بر زمين مي گذارد و محو جمال و عظمت كبريايي اش مي گردد و بدينوسيله بسياري از خودخواهي ها و خودبرتر بيني ها را در خويشتن خويش به فنا و نابودي و فراموشي مي كشاند و همه اين امور است كه موجي از معنويت در او ايجاد مي نمايد و سدي مي شود تا در برابر هر گناه و كار ناشايستي قد علم نموده و مقاومت و صبر نمايد. [2] .

نمازگزار واقعي در پايان اين فريضه بزرگ الهي با جمله: (السلام



[ صفحه 59]



عليكم) سلامت و سعادت همه مسلمين را از خداوند متعال خواهان است و در تعقيبات نماز براي آنان دست به دعا برمي دارد و بدينوسيله يعني: (خواستن سلامت و بهروزي و خوشوقتي و پيشرفت از خدا) مدام به نفس خود اين كلمات را تلقين مي كند و آن را به حقيقت عالي عادت مي دهد.

ماحصل كلام اينكه نماز آثار و فوايد تربيتي فراواني را دربر دارد كه با توجه به آنچه از نظر خوانندگان محترم گذشت، مي تواند نتايج زير را دربر داشته باشد:

1- نماز آدمي را از اينكه غرق در دنيا و لذايذ موقت و زودگذر آن شود (كه بوسيله آن موجبات گمراهي خود و ديگران و خشم خداي خويش را برانگيزد.) نجات مي بخشد، و به انسان اين تذكار و هشدار را مي دهد كه منظور اصلي آفرينش خود را كه به مصداق آيه:

«و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون.»

همانا عبادت است، فراموش ننماييد.

تكرار هر يك از اذكار نماز، سبب پرورش فضايل اخلاقي و تكامل معنوي شخص نمازگزار شده و وسيله اي مي گردد تا او به سوي پاكيها و نيكي ها حركت كند.

امام متقيان اميرمؤمنان علي (ع) مي فرمايد:

«الصلوة قربان كل تقي»

نماز وسيله تقرب هر پرهيزگار است به خدا.

2- نماز تقويت كننده روح ايمان است و سد محكمي است در برابر امواج كوچك و بزرگ گناهان صغيره و كبيره و اگر با اخلاص همراه باشد، حقيقتا سرچشمه و منشأ اعمال نيك و خيرات گوناگون



[ صفحه 60]



مي گردد.

3 - نماز بهترين وسيله شستشوي گناهان است و آدمي را به توبه و بازگشت به سوي خدا و طلب مغفرت از او وا مي دارد و نيز سبب مي شود تا روح سركش و طغيان در شخص نمازگزار از ميان رفته و هميشه خالق تواناي خود را به ياد آورد، و تنها از او براي پرهيز از گناهان و وساوس استمداد طلبد.

4- طبيعي است كسي كه در نمازهاي پنج گانه خود روزي هفده بار در برابر حق كرنش مي كند و سي و چهار بار سر به خاك مي سايد، در واقع ريشه كبر و غرور و نخوت و خود برتربيني را در خود مي سوزاند و خود را حقيرتر از هر موجودي مي پندارد و اين خود يكي از عوامل مهم تربيت آدمي است.


پاورقي

[1] پرتوي از اسرار نماز، ص 160.

[2] تفسير نمونه، جمعي از دانشمندان، ج 16، ص 284.


بازگشت