صبر بر مصايب و مشكلات


گاهي اتفاق مي افتد كه آدمي براي مدتي، راز و مطلبي را در دل خود نگاه مي دارد تا زماني كه محرم رازي را بيابد و درد دل خود را با او باز گويد، و يا به عبارت بهتر عقده ي دل را خالي كرده و به اصطلاح، خود را سبك كند و اگر شخص اين طريق را پيش نگيرد، گاه (پنهان نگاه داشتن درد دلهايش) اثرات بسيار نامطلوبي را بر روح و روان فرد بر جاي مي گذارد كه برخي مواقع ممكن است حتي عواقب سوء و وحشتناكي را به دنبال داشته باشد!

و اي بسا انساني با اين طرز تفكر كه ممكن است در جهان تنها



[ صفحه 44]



باشد (عدم اعتقاد به خدا) و پناهگاه و مأوايي امن نداشته باشد تا بدان التجا جويد، نهايتا به بن بست و پوچي رسيده و خود را خبط طبيعت پنداشته و بدين گونه خود را دچار امراض رواني لاعلاجي گرداند.

لذا، نماز يكي از مؤثرترين و بهترين راه هاي درمان اينگونه امراض روحي است، زيرا كه نماز و نيايش، راز و نياز با مبدأ هستي است كه انسان به اصطلاح عقده گشايي مي كند و آنچه در دل و قلبش پنهان دارد، بيرون مي ريزد و با خالق خود (به اميد گشايش) راز دل خود را در ميان مي گذارد و همين امر (اميد به استجابت دعا و نمازش) است كه به شخص نيرو و حياتي تازه بخشيده و او را از چنگال مخوف برخي از امراض روحي و رواني رهايي مي بخشد.

پروفسور ويليام جيمز در اين باره مي گويد:

در خصوص شفا يافتن بيمار به وسيله دعا (و نماز) بايد گفت: چنانكه حقايق و واقعيتهاي پزشكي را قبول داشته باشيم، پزشكاني چند اظهار داشته اند كه در بسياري از موارد دعا، در بهبودي حال بيمار مؤثر بوده است، بنابراين بايد دعا را در معالجه بيماران يكي از وسايل مؤثر دانست. در مورد بسياري از مردم، دعا براي معالجات امراض روحي بسيار مؤثر بوده است و در نتيجه صحت بدني و جسمي آنها را در پي خواهد داشت.

حتي به قول دكتر كارل وقتي نيايش ساده و به صورت اداي طوطي وار جملاتي باشد، اثري بر روي رفتار و سلوك فرد مي گذارد.



[ صفحه 45]



بانو دكتر روز هلوردنج كه از مشاورين پزشكي «بوستن» در آمريكاست، مي گويد:

به نظر من بهترين درمان تسكين و تخفيف غم و نگراني اين است كه مشكلات و گرفتاريهاي خود را با شخصي كه طرف اعتماد باشد در ميان گذاريم، ما اين عمل را (خالي كردن دل) مي گوييم...

وقتي كه بيماران به اينجا مراجعه مي نمايند، مي توانند گرفتاري ها و غصه هاي خود را به تفصيل براي ديگران شرح دهند، آن قدر بگويند تا به كلي از فكرشان خارج شود، فكر كردن درباره نگراني ها و پنهان داشتن آنها از ديگران باعث هيجان عصبي مي شود، ما همه بايستي شريكي براي گرفتاري هاي خود پيدا كنيم، بايد حس كنيم كه در دنيا كسي هست كه مايل به گوش دادن شرح گرفتاريهاي ما و قادر به درك آنها باشد.

امروز اغلب بيمارستانهاي روحي و عصبي و حتي قسمت هاي جسمي و بخش هاي جراحي نيز يكي از طرق معالجه ي بيماران را همان راز دل گفتن با ديگران تشخيص داده اند. و يكي از دستورات دانشمندان و روان شناسان نيز همين است كه انسان عقده هاي خود را به شخصي كه مورد اعتماد خود مي داند بازگو كند...

حال با اين توضيحات و در چنين مواردي آيا جهت رفع نگراني و پريشاني بهتر نيست به درگاه خداوند سميع و بصير پناه برده... خداوندي كه كليه امور به دست او و هر خير و احساني پرتوي از فيوضات بيكران او و هر امري به فرمان اوست... و آيا به هنگامي كه



[ صفحه 46]



انسان به نماز ايستاده، و دعا و راز و نياز با خداوند دارد كافي نيست كه انسان را از همه ي اين نگراني ها و بيماري ها رهايي بخشد؟! [1] .

ديل كارنگي در اين باره مي گويد:

گاهي از مواقع درد ما بي درمان است. حتي نمي توانيم آن را با نزديكترين دوستانمان در ميان بگذاريم. در اين اوقات است كه روي به سوي خدا مي كنيم و احساس مي كنيم كه در زندگي شريك غمي داريم، يك غمخوار واقعي داريم.

بيشتر روان شناسان و روان پزشكان معتقدند:

انسان ناگزير است براي تسكين دردهاي خود آنها را نزد ديگران بازگو كند. پس وقتي كسي را پيدا نمي كنيم، همان بهتر كه با خداوند درد دل كنيم... دعا و نيايش انسان را به كار و كوشش وا مي دارد و نخستين گام به سوي عمل است. من نمي توانم به خود بقبولانم كه كسي براي انجام منظور خود به درگاه خداوند نيايش نمايد و نتيجه نگيرد...

پزشكان روحي درك كرده اند كه عبادت و نيايش و ايمان قوي به مذهب، بيش از نيمي از نگراني هاي ما را برطرف مي سازد... اگر مذهبي در كار نباشد زندگي پوچ است.

آدلر روانكاو معروف نيز در جريان سي سال روانكاوي خود به اين حقيقت اشاره مي كند كه بيماران رواني كه حس مذهبي خود را باز نيافته اند، درمان نشده اند. [2] .

مجله آمريكايي ريدرز دايچست به نقل از يكي از دانشمندان



[ صفحه 47]



روان شناس مي نويسد:

ممكن است كه ما رحمت خدايي را به يك دستگاه مولد برق تشبيه كنيم و وظيفه ما اين هست كه با اين دستگاه به وسيله دعا ارتباط پيدا كنيم و از آن كسب قدرت نماييم و يا اينكه مي توانيم اين طور بگوييم، اين دستگاه پر نيرو و پر قدرت، اثري در زندگي ما ندارد مگر از راه دعا و نيايش و روي آوردن بدان درگاه... امروزه فراواني دلايل بر فضيلت دعا (نيايش) آن اندازه است كه راه انكار بر آن بسته است، اين امري تعجب آور نيست كه آدمي به هنگام سختي و مصيبت به سوي نيرويي غير از نيروي خود روي آورده، بلكه عجيب و شگفتي آور اين است كه اين امر را شگفتي آور و عجيب بدانيم.

روزنامه «تورنتواستار» كانادا (در يكي از شماره هاي خود) پيرامون تأثير دعا نوشت: ثابت شده است كه اثرات روحي و جسمي دعا بسزاست. «تام هارمر» نويسنده مقاله اي با اين مضمون دعا را نيرويي نامرئي دانسته و با اشاره به اين كه احتمالا برخي از شكاكان و يا آنان كه به خدا اعتقادي ندارند، اين ادعا را تمسخر خواهند كرد، ادامه مي دهد كه:

ما دعا مي كنيم چون بدان نياز داريم و كارآيي دارد. اين را به صرف اعتقاد برخي افراد و يا خودم نمي گويم، بلكه اين تجربه شخصي من است كه تأثير آن را براي سالها در زندگي بسياري ديده ام. همه ي ما در شرايطي دعا مي كنيم، حتي گاهي در حالي كه منكر وجود خدا



[ صفحه 48]



شده ايم، براي خود و يا ديگران دعا مي كنيم، حال پاسخ ما «نه» و يا سكوت از جانب پروردگار است. زيرا دعا (و پاسخ آن) مانند ديگر پديده هاي اين جهاني نيست، بلكه از نظامي فراتر، قوانيني ناديدني و برگرفته از خواست خداوند تبعيت كرده و به همين دليل است كه يكي از والاترين (نتايج) آن اين است: خواست تو (در هر حال به كمك دعا) انجام شدني است. به گمان من زندگي ما بطور كامل به دست خداوند بوده و تنها آن «ذكاوت مطلق» آنچه را براي ما بهتر است تشخيص مي دهد.

نويسنده ادامه مي دهد كه:

در حالي كه توسط شركتهاي بزرگ داروسازي شمال آمريكا، ميليونها دلار صرف تحقيقات در ساخت دارو مي شود، رقمي در پژوهش اثر «نيايش» بر سلامتي به دليل آن كه قابل ارائه به شكل «قرص و دارو» نيست صرف نشده است. دكتر «اندلف باير» متخصص قلب از دانشگاه كاليفرنيا گروه 400 نفري از بيماران قلبي را به دو دسته تقسيم كرد. در اين دو گروه، در حالي كه مراقبتهاي پزشكي كاملا يكسان بود، مشخصات بيماري و نام اعضاي يك گروه را به داوطلباني از سراسر كشور داده و از هر تيم 5 تا 7 نفره داوطلبين دعا كننده، خواسته شد براي يك بيمار عضو اين گروه دعا كنند. نتيجه قابل بحث بود. پس از 10 ماه گروه دعا شونده



[ صفحه 49]



پنج مرتبه كمتر آنتي بيوتيك مصرف كرده بود، تورم ريه در آنها سه مرتبه كمتر مشاهده شد، در حالي كه 12 نفر از گروه ديگر محتاج تنفس دهي شده بودند. در اين گروه، نياز (به اين امر) ديده نشده و آخر اينكه نفرات فوت شده در دوره ي آزمايش در اين گروه، كمتر از گروه (دعا نشده ها) بودند. [3] .

خانم مونت گومري مي نويسد:

در آمريكا براي امتحان و اثبات اين موضوع به عده اي آزمايش مي نموده و در جلساتي دعاي خود را متوجه شخص معيني مي كردند. من (خانم مونت گومري) مبتلا به پشت دردي بودم. روزي، يك مرتبه اين درد ساكت شد، بعدا اطلاع حاصل كردم كه اين جمعيت در همان ساعت دعاي خود را متوجه من نموده است، چون من از اين موضوع قبلا اطلاعي نداشتم نمي توان گفت ساكت شدن درد اثر نوعي تلقين بوده است، بلكه معلوم مي شود، دعا مثل قوه برق و مغناطيس و غيره اثر مستقيم دارد.

جفري لوين از مدرسه طبي ويرجينيا مي گويد:

مذهبي بودن و پرهيز از گناه، انسان را در صراط مستقيم قرار مي دهد و مانع بروز انواع فشارهاي روحي و جسمي مي شود. علاوه بر اين، اميدواري و خوش بيني يك سيستم ايمني در برابر مشكلات در انسان به وجود مي آورد. [4] .



[ صفحه 50]



دكتر عثمان محمد نجاتي؛ دانشمند عرب در كتاب خود مي نويسد:

آرام سازي يكي از وسايل مورد استفاده برخي از روان درمانگران جديد براي بيماريهاي رواني است و انسان مي تواند آن را از طريق تمرين بياموزد. خواندن نماز آن هم پنج بار در روز، خود بهترين برنامه تمرين آرام سازي و فراگيري آن مي تواند باشد و معمولا وقتي انسان كيفيت آرام سازي را ياد بگيرد، مي تواند از تشنجات عصبي ناشي از فشارها و گرفتاريهاي زندگي رها شود.

پيامبر اكرم (ص) به هنگام فرا رسيدن اوقات نماز مي فرمود:

اي بلال ما را با نماز به آرامش وادار.

در حديث ديگري مي خوانيم كه: هر گاه امري بر رسول خدا (ص) (و حضرت علي (ع)) سخت مي آمد، به نماز مي ايستاد...

و نيز فرزند عالم آن دو بزرگوار يعني امام صادق (ع) به ياران خود مي فرمود:

چه مانع مي شود كه يكي از شما را در وقتي كه غم و اندوه دنيوي به او وارد شده وضو بگيرد و داخل مسجد شود و دو ركعت نماز بجاي آورد و خداوند بزرگ را بخواند. مگر نشنيده ايد كه خداوند مي فرمايد: به وسيله صبر و نماز از خداوند ياري بخواهيد.

آري حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني ناشي از (نماز) انسان را از اضطرابي كه بيماران رواني همواره از آن رنج مي برند، مي رهاند چون اين حالتها معمولا تا مدتي پس از نماز در انسان باقي مي ماند و ادامه مي يابد. [5] .



[ صفحه 51]



درباره بوعلي سينا؛ طبيب و فيلسوف بزرگ ايراني مي نويسند:

هر گاه مشكلي علمي برايش پيش مي آمد، از نماز ياري مي طلبيد.

دانشمند بزرگ ما خود در اين خصوص چنين مي گويد:

هر زمان برايم مشكل علمي پيش مي آمد و از حل آن عاجز مي ماندم به مسجد جامع شهر رفته و دو ركعت نماز بجاي مي آوردم، سپس از خداوند مي خواستم مرا به وسيله نور آن نماز، ياري دهد تا گره از مشكلم باز كنم، پس از اداي آن دو ركعت، راه حل مشكل برايم آسان مي گشت و به آنچه مي خواستم مي رسيدم. [6] .

همچنين در خبري موثق كه شاهدان عيني آن را نقل نموده اند، آورده اند كه، شهر قم در جنگ جهاني دوم دچار قحطي و خشكسالي شده بود و اسباب و عوامل مادي هم در از بين بردن خشكسالي نزول باران بود. و حل اين امر تنها اجراي يكي از دستورات عاليه اسلام يعني نماز استسقاء (نماز باران) بود. مردم قم به مرجع بزرگ و عالم وارسته عاليقدر آن دوران آيت الله سيد محمدتقي خوانساري متوسل شدند و مردم شهر قم؛ خرد و كلان، پير و جوان با چشماني گريان و دلي سوخته به پيشوايي آن مرد بزرگ به سوي خاك فرج قم در حركت شدند. پس از انجام مراسم نماز باران و دعاي آن جمعيت مؤمن، تا سه روز باران بر زمينهاي خشك شروع به بارش نمود و اخبار آن حادثه عجيب به اطراف و اكناف ايران پخش شد. و هم اكنون اين واقعه مهم بر سنگ مزار آن مرد بزرگ (آيت الله خوانساري) ثبت است و زوار حضرت معصومه آن را مشاهده مي كنند تا همه بدانند كه



[ صفحه 52]



نماز، قدرت حل بسياري از مشكلات و معضلات بندگان خدا را دارد. [7] و اين است معني سخن خدا كه مي فرمايد:

«استعينوا بالصبر و الصلوة و انها لكبيرة» (بقره، 44)

كمك بگيريد از صبر و نماز و اين كاري بزرگ است.

آري با استمداد از نماز مي توان بر سخت ترين معضلات و مشكلات زندگي و ناراحتي هاي رواني فايق آمد و بر نااميدي ها غلبه نمود. آن مرد دانشمند (دكتر الكسيس كارل) درست گفته است كه: نيايش به آدمي نيروي تحمل غمها و مصايب را مي بخشد و هنگامي كه كلمات منطقي براي اميدواري نمي توان يافت، انسان را اميدوار مي كند و قدرت ايستادگي در برابر حوادث بزرگ را به او مي دهد. [8] .


پاورقي

[1] اسلام و علم جديد، عبدالرزاق نوفل، ترجمه حسين وجداني، ص 334 و كتاب دين و روان، ويليام جيمز، ترجمه مهدي قائني، ص 154.

[2] آيين زندگي، ديل كارنگي، صص 183، 198، 291 و روزنامه كيهان، ش 15472.

[3] دعا از نظر دانشمندان، مهدي قائني، ص 214 و روزنامه اطلاعات، ش 20237.

[4] پديده هاي ناشناخته، مهندس مصطفي طباطبايي، ص 29 و روزنامه همشهري، ش 811، به نقل از مجله ريدرز دايچست.

[5] قرآن و روان شناسي، محمد عثمان نجاتي، ص 357 و سفينة البحار، ج 2 ص 47.

[6] عرفان اسلامي، ج 5، ص 117.

[7] همان، ص 118.

[8] راه و رسم زندگي، الكسيس كارل، ترجمه دكتر پرويز دبيري.


بازگشت