استفاده از قبله نما
هر چهارتامون مثل نعش دراز شديم بغل وسايل. از كت و كول افتاديم. اين هم دردسر خونه ي اجاره اي. هر سال بايد خونه به دوش باشي.
يه ساعت بعد حميد رفت ناهار بگيره. ما هم چون قبله رو نمي دونستيم براي نماز اين پا و اون پا مي كرديم.
بيست دقيقه بعد حميد اومد. با چند تا غذا و يه قبله نما.
[ صفحه 59]