ثابت بودن مكان نماز


«حميد! هر وقت قطار پيچيد، تو نپيچ»

خنده ام گرفته بود. نامردي كرده بودند. قطار براي نماز صبح نگه داشته بود ولي من رو بيدار نكرده بودند. مي دونستم نمي شه نماز رو در حال حركت قطار خوند، ولي چاره اي نبود. نه مي شد قطار رو نگه داشت و نه قبل از طلوع آفتاب به مقصد مي رسيديم.

به زور قبله رو پيدا كردم و توي كوپه نمازم رو بستم. حالا هر وقت قطار مي پيچد من باهاش نمي پيچيدم؛ بايد طرف قبله باقي مي موندم. [1] .



[ صفحه 45]




پاورقي

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 880.


بازگشت