مشكل بودن برطرف كردن خون


هزار دفعه مامانم گفته بود؛ بابا اين كارها به تو نيومده. پاشو برو دنبال كارت.

مي خواستم كمكش كنم. بادمجان اول رو با موفقيت پوست كندم ولي بادمجان دوم دستم بود. همچين پوست رو گرفتم كه بادمجان ها و فرش و خلاصه همه چيز پر خون شد.

وضو داشتم ولي خون دستم خيلي زياد بود و شستنش هم مشكل. به اين راحتي ها كه بند نمي اومد.

يه دستي افتادم توي رساله تا پيداش كنم. بالاخره پيداش كردم:

«اگر به خاطر زخم يا جراحتي يا چيز ديگري كه در بدن وجود دارد، بدن يا لباس حتي بيشتر از اندازه سرانگشت سبابه خوني شده باشد ولي آب كشيدن آن يا عوض كردن لباس مشكل باشد تا وقتي كه زخم يا جراحت خوب نشده مي توان با آن خون نماز خواند.» [1] .



[ صفحه 33]




پاورقي

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 849.


بازگشت