مي دانسته بدن و لباسش نجس است ولي هنگام نماز فراموش كرده و بعد از نماز يادش آمده


پاي همه بچه ها ناقص شده بود، ديگه ساق پا براي هيچ كي باقي نمونده بود. به من هم پشت پا زدند، با زانو محكم خوردم زمين. زانوم حسابي خون اومد. «آدم فوتبال هم بازي مي كنه، مردونه بازي كنه»، خونه كه اومدم بدون اين كه شام بخورم خوابم برد. صبح حواسم نبود كه زانوم خون اومده، وضو گرفتم و همون طور نماز خوندم. بعد از نماز يادم اومد، خون رو شستم و نمازم رو دوباره خوندم. [1] .



[ صفحه 27]




پاورقي

[1] اگه آمدم بدونه بدن يا لباسش نجس شده ولي موقع نماز يادش بره، بايد بعد از شستن، نمازش رو دوباره بخونه. (در چند مورد، پاك كردن خون لازم نيست كه در داستان هاي 11 تا 15 به آن اشاره شده است.).- توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 803.


بازگشت