مناجات التائبين


«إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمَ جِنَايَتِي فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي ،»

خداي من! گناهانم لباس خو اري بر تنم كرده است و دوري از تو درماندگي را آرايشم شده است. افزوني لجن گناهانم، ماهي دلم را ميرانده است.

اي نهايت آ رزويم! اي زيباترين مطلوبم! اي تنها پاسخگويم! و اي محبوب دلم!

ماهي دلم را با جريان زلال توبه پذيرت زنده گردان.

خدايا! مر گناهانم را سايه روشن رحمتت بيار و مر عيو بم را ابر پر بار رحمتت ببار...

«فَوَ عِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً وَ لَا أَرَي لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِراً وَ قَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنَابَةِ إِلَيْكَ وَ عَنَوْتُ بِالاسْتِكَانَةِ لَدَيْك ،»

به عزتت سوگند كه جز تو مر گناهان خويش را بخشنده اي نمي يابم و شكستگي خويش را جز تو پيوندي نمي بينم.

من اينك با بالهاي تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پيشاني خشوع و خواري خويش بر درگاه قدرتت نهاده ام.

اگر از در رحمت خويش برانيم به كدامين در پناهنده شوم و اگر از قلّه رأفتت فرو افكنيم به كدامين دامنه بگريزم؟...

كه صد افسوس از خجلت و رسوائيم...

و هزار افغان از توشه راهم.

«فَوَا أَسَفَا مِنْ خَجْلَتِي وَ افْتِضَاحِي وَ وَالَهْفَا مِنْ سُوءِ عَمَلِي وَ اجْتِرَاحِي أَسْأَلُكَ يَا غَافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِيرِ وَ يَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ أَنْ تَهَبَ لِي مُوبِقَاتِ الْجَرَائِرِ وَ تَسْتُرَ عَلَيَّ فَاضِحَاتِ السَّرَائِر،»

اي بزرگ بخشاينده گناهان بزرگ و اي به هم آورنده و پيوند زننده استخوانهاي شكسته!

از عظيم گناهانم هلاك كننده هايش را ببخش.

و از قبيح رازهايم رسوا كننده هايش را بپوش.

و مرا در گرماي حضور قيامتت از خنك گواراي عفوت بنوش.

خداوندا! بلند پرده زيباي گذشتت را بر چشمان گنهكار خسته ام دريغ مكن.

خدايا! مر گناهانم را سايه روشن رحمتت بيار و مر عيو بم را ابر پر بار رحمتت ببار...

«إِلَهِي هَلْ يَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلَّا إِلَي مَوْلَاهُ أَمْ هَلْ يُجِيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أَحَدٌ سِوَاهُ إِلَهِي إِنْ كَانَ النَّدَمُ عَلَي الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِّي وَ عِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ وَ إِنْ كَانَ الِاسْتِغْفَارُ مِنَ الْخَطِيئَةِ حِطَّةً فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ لَكَ الْعُتْبَي حَتَّي تَرْضَي ،»

خداي من! آيا بنده فراري جز به سوي مولاي خويش بر مي گردد و از خشم كيفر بار او جز در كنار او پناه مي گيرد؟...

معبود من! اگر در ورود به بارگاه توبه ات پشيماني است بعزتت سوگند كه من به اين در آويخته ام

و اگر استغفار از گناه، تيشه اي مر ريشه گناهان است، اين تيشه استغفار من!

حق خشنودي از آن تست، تويي كه با باران رحمتت غبار گناهان را از صفحه دل مي شويي.

خدايا! به قدرتت، كه به سويم چشم بگردان. با ابر بردباريت بر بيكران دشت گناهانم بگذر.

و عليرغم آنچه فقط تو مي داني برسرم دست مدارا بكش.

«اِلهِي اَنْتَ اَلَّذِي فَتَحْتَ لِعِبادِكَ بَاباً اِلي عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ اَلتَّوْبَةَ فَقُلْتَ:«تُوْبُوْا اِلَي اَللَّهِ تَوْبَةً نَصُوْحَاً» فَما عُذْرُ مَنْ اَغْفَلَ دُخُوْلَ اَلْبابِ بَعْدِ فَتْحِهِ،»

معبود من! تويي كه بندگان را به بارگاه عفوت دري گشودي و توبه اش ناميدي و فرياد زدي كه:

«هلا مردمان به سوي من آييد آمدني نادمانه و عاشقانه»

پس چيست عذر آن كه در را گشاده ببيند و آرام و قرار بگيرد؟

«إِلَهِي إِنْ كَانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ إِلَهِي مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاكَ فَتُبْتَ عَلَيْهِ وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِكَ فَجُدْتَ عَلَيْه ،»

خداي من! اگر گناه از بنده زشت است، عفو كه از سوي تو زيباست.

معبودم! من اولين عصيانگر تو نيستم كه بر او بخشيدي و در سايه ابر احسانت بر او باريدي.

خدايا! به قدرتت، كه به سويم چشم بگردان و با ابر بردباريت بر بيكران دشت گناهانم بگذر.

«يَا مُجِيبَ الْمُضْطَرِّ يَا كَاشِفَ الضُّرِّ يَا عَظِيمَ الْبِرِّ يَا عَلِيماً بِمَا فِي السِّرِّ يَا جَمِيلَ السَّتْرِ اسْتَشْفَعْتُ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ إِلَيْكَ وَ تَوَسَّلْتُ بِحَنَانِكَ وَ تَرَحُّمِكَ لَدَيْكَ فَاسْتَجِبْ دُعَائِي وَ لَا تُخَيِّبْ فِيكَ رَجَائِي وَ تَقَبَّلْ تَوْبَتِي وَ كَفِّرْ خَطِيئَتِي بِمَنِّكَ وَ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين ،»

اي دريابنده درماندگان! اي دردسوز دردمندان! و اي بزرگ نيك پردازان!

اي داننده هر چه نهان و اي زيبا پوشاننده هر آشكار و پنهان!

تو را ميانجي گناهانم و كرم و جودت گزيدم و از ميان هر آنچه هست، براي ورود به درگاه رحمتت ترا برگزيده ام.

خدايا! استجابت كن دعاي مرا و مسوزان ريشه نهال آرزوي مرا و بپذير رجعت مرا و بپوشان فصيحت مرا.

اي پذيرنده ترين پذيرندگان! و اي پوشنده ترين راز پوشان! و اي مهر گسترترين مهربانان!



[ صفحه 19]




بازگشت