تحول در كاركرد علمي و آموزشي مساجد و علل آن


پيش از اين اشاره شد كه مساجد در صدر اسلام مركز اصلي علمي و آموزشي در جامعه محسوب مي شد و علت اصلي آن نيز محدوديت علوم به علوم ديني بود. اما با گسترش مرزهاي جغرافيايي تمدن اسلامي و ورود مناطقي چون ايران و مصر و شام به حوزه اين تمدن سرمايه هاي گرانبهاي علمي اين مناطق نيز وارد گستره تمدن اسلامي گشت و از اين رو دريچه هاي جديدي از علوم مختلف به روي مسلمين باز شد، مسلميني كه قبلاً به روح كنجكاوي و علاقه مندي آنان در مسير علم آموزي اشاره شد و بذرهاي متعددي كه قرآن و سنت در جانهاي آنان كاشته بود بيان گرديد. اكنون زمينه هاي بكر و مساعدي را يافته بودند، لذا با عطشي باورنكردني تلاش علمي سراسر جهان اسلام را فرا گرفت و طبيعتاً نخستين گام انتقال و اقتباس اين علوم بود و لازمه اين اقتباس ترجمه علوم به زبان مسلمين، زبان عربي، از اين رو نهضت ترجمه آغاز گشت و در كوتاه مدت با حمايت جدي حكمرانان مسلمان بخش زيادي از كتب دانشمندان جهان در علوم مختلف رياضي، طبيعي و انساني به زبان عربي بازگردانده شد. آنچه در اين بحث اهميت دارد مكان اين فعاليتها بود. ترجمه نيازمند يك محيط مساعد بود و اين محيط مساعد «كتابخانه ها» بودند. لذاست كه در دوران عباسي شاهد تأسيس



[ صفحه 114]



كتابخانه هاي عظيم هستيم.

«به دوران اموي كتابخانه اهميتي نداشت و چون به دوران عباسي كار ترجمه بالا گرفت و كاغذسازي پيش رفت، وراقان پديد شدند كه كارشان نويسانيدن و خريد و فروش كتاب بود و مكانهاي وسيع داشتند كه دانشوران و اديبان در آنجا فراهم مي شدند. به دنبال اين نهضت كتابخانه هاي بزرگ پديد آمد كه كتابهاي ديني و علمي در آن نگهداري مي شد و بعدها همين كتابخانه ها معروفترين مراكز فرهنگي دنياي اسلام شد.» [1] .

بدين ترتيب در محيط تمدن اسلامي كتابخانه ها اولين رقيب مساجد در حوزه فعاليت علمي و فرهنگي محسوب مي شدند. اما كار به اين جا قرار نيافت. بلكه اكنون اين علوم دخيل و همين طور علوم اصيل نياز به طبقه بندي و به اصطلاح تخصصي شدن داشت. چرا كه «پس از گسترش فرهنگ و پيدايش روح تحقيق و پژوهش، دانش، به اعتبار موضوعات مورد نظر متعدد مي شود. زيرا كه رسيدگي محققانه به موضوع نياز به انگاره تخصصي و محدوده ويژه و حوزه خاص تحقيقي پيدا مي كند. اين حالت موجب مي شود تا دانش و آگاهي درباره چيزها به رشته هاي گوناگون منقسم شود.

در فرهنگ اسلامي نيز اين اصل تحقيقي و شناختي عملي شد. مسلمين از سده هاي نخستين، معلومات و تأليفات خويش را دسته بندي كردند و علمها را از يكديگر جدا ساختند و سنت تخصصي[شدن]و انشعاب در علم را در فرهنگ خويش با بنياني استوار پي افكندند و پي گرفتند.» [2] .



[ صفحه 115]



اين تخصصي شدن منجر به پيدايش دهها رشته علمي شد. به طوري كه كشف الظنون به عنوان يكي از كتب معتبر به تنهايي 260 رشته علمي را در دوران مؤلف در خود ثبت كرده است و پيرامون هر يك توضيحاتي داده است.

اين گستردگي و انشعاب نيازمند محيط مناسبي نيز بود چرا كه مساجد با سادگي و امكانات محدود خود تكافوي نياز پژوهشگران و طلاب اين علوم را نمي داد. لذا به زودي تحولاتي در ساختار و استفاده از مساجد پديد آمد. پس دومين عامل پس از نهضت ترجمه در ايجاد تحول در كاركرد آموزشي و علمي مساجد مقوله «تخصصي شدن علوم» بود.

نظام جديد در استفاده از مساجد عبارت بود از وارد شدن مدارس در آن و به وجود آمدن مجموعه هايي تحت عنوان «مجتمع مسجد و مدرسه» و همين امر بالطبع در نقشه ساخت مساجد تغييراتي را حاصل مي كرد.

بايد تأسيس چنين مجتمع هايي را به دوران معلم بزرگ امت و بلكه بشريت صادق آل محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) پيش برد. نمونه ساده اين مجموعه ها كه اقامتگاه طلاب را نيز شامل مي شد مسجد مدينه بود. اما چندي بعد به سرعت در سراسر بلاد اسلامي رواج يافت. نخستين اين گونه مجتمع ها «الازهر» در قاهره بود. [3] .

الازهر كه در ابتدا يك مسجد جامع بزرگ بود پس از مدت كوتاهي به يك مجموعه مسجد و مدرسه تبديل گشت. در الازهر ابتدا فقط امور مذهبي شيعيان برگزار مي شد. ولي به زودي در اثر تحولاتي كه در جهان اسلام رخ داد و قدرت فاطميان افزايش يافت اين مسجد و مدرسه به مركز تعليمات عالي تشيع و به



[ صفحه 116]



ويژه شيعه اسماعيلي كه مذهب رسمي حكومت فاطميان مصر بود تبديل گشت. [4] .

مجموعه هاي مشابهي مانند نظاميه در ديگر نقاط جهان اسلام تأسيس شد كه همگي داراي امكانات خوبي بودند. در اين مجموعه هاي «مسجد و مدرسه» علاوه بر مدرسه و كتابخانه و حجره هاي طلاب گاهي وسايل معالجه دانشجويان و مدرسان بيمار و مكتب خانه براي تحصيل كودكانشان نيز تأسيس مي گرديد. [5] .

بايد توجه داشت كه تمامي اين مدارس و مساجد موقوفاني داشتند كه درآمد آنها كاملاً صرف نگهداري مدرسان و دستياران ايشان و ديگر خدام و همچنين تعمير و مرمت بناها و امور ديگر مي گشت. [6] .

پرسش مهمي كه پيش مي آيد اين است كه اين مجموعه ها كه از آنها سخن رفت براي علوم انساني و اسلامي محيطي مفيد و مطلوب بود. اما آيا اين مجموعه ها براي علوم رياضي و طبيعي نيز مناسب بود؟ پاسخ اين سؤال منفي است. علوم رياضي از قبيل جبر، فيزيك، مكانيك، نجوم، هيأت و...، و علوم طبيعي و تجربي همچون طب، داروسازي، شيمي، فلاحت و نيز علومي چون جغرافيا نيازمند مراكز علمي چون آزمايشگاهها، بيمارستانهاي آموزشي و رصدخانه ها و زمينهاي وسيع كشاورزي و... بودند كه جمع كردن آنها در اين مجموعه ها امري غير ممكن به شمار مي رفت. لذا اين نياز منجر به تأسيس مراكز عالي آموزشي به سبك دانشگاهها گشت كه تا حدود زيادي فاقد ارتباط مستقيم با مساجد بودند و بدين ترتيب سومين عامل در راستاي تحول كاركرد آموزشي



[ صفحه 117]



مساجد يعني «تأسيس دانشگاهها» نيز شكل گرفت و لذا مساجد به تدريج شرايط آموزشي و علمي خود را از دست دادند و اين وظيفه بر عهده دانشگاهها و مراكز علمي ديگر قرار گرفت. گرچه اين بدان معنا نيست كه اين امور در مساجد مختل شد بلكه همچنان بحث آموزش قرآن كريم و مسائل فقهي و علوم ديني در آن رايج بود. اما سطح اين فعاليتها يك سطح عمومي و محدود بود و شكل تخصصي و پژوهشي به خود نمي گرفت.

در پايان اين بخش لازم است يك نكته تذكر داده شود كه نگارنده تحول فوق الذكر را يك تحول منفي ارزيابي نمي كند، بلكه آن را مثبت و اجتناب ناپذير مي داند. در فصول قبل اشاره شد كه به نظر نمي رسد كاركرد علمي و آموزشي جزء كاركردهاي اصيل مسجد محسوب شود، بلكه در آن شرايط خاص صدر اسلام مسجد بهترين مكان براي اين فعاليتها بود. بعدها با دگرگوني شرايط، طبيعي بود كه اين كاركرد موقت به نهادهاي ديگر واگذار گردد. بنابراين آنچه كه همواره مهم بوده و هست حفظ ارتباط مساجد با اين محيطهاي علمي در جهت هدايت اين فعاليتها به سوي اهداف عالي دين است.


پاورقي

[1] تاريخ سياسي اسلام، ج 2، ص 299 - 298.

[2] دانش مسلمين، ص 81.

[3] دائرة المعارف تشيع، ج2، ص 151.

[4] همان، ص 89.

[5] همان، ص 151.

[6] لغت نامه دهخدا، ج 13، ص 20854.


بازگشت