منبر، يكي از مهمترين اجزاء مسجد


در پايان بحث پيرامون كاركردهاي مسجد در صدر اسلام لازم است درباره يكي از مهمترين و كارآمدترين اجزاء مسجد يعني منبر سخني كوتاه داشته باشيم. منبر كه به عنوان تريبون مسجد محسوب مي شد در همه كاركردهايي كه ذكر شد نقش داشت و تقريباً با هيچ يك از آنها بي ارتباط نبود. اما پيش از بحث درباره اين نقش، لازم است از نحوه ورود اين جزء به درون مسجد آگاه شويم، و طبعاً براي آگاهي از آن لازم است از كتب تاريخي استمداد نماييم.

در طبقات الكبري درباره نحوه ساخت منبر چنين نقل شده است: «در آن هنگامي كه مسجد سقف نداشت رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) كنار تنه خرمايي نماز مي گزارد و به هنگام ايراد خطبه به آن تكيه مي داد. مردي از اصحاب [1] گفت: اجازه مي فرمايي تا براي تو منبري بسازم كه روز جمعه بر آن بايستي تا مردم تو را ببينند و خطبه تو را بهتر بشوند؟ فرمود: آري. او منبري ساخت كه داراي سه پله بود و آن همان سه پله اي است كه اكنون (زمان مؤلف) بالاي منبر قرار دارد. و چون منبر ساخته و در جاي خود گذاشته شد پيامبر برخاست و سوي آن حركت فرمود. آن ستون چنان بانگي كرد كه شكافته شد. پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) از منبر فرود آمد و به آن ستون دست كشيد تا آرام گرفت و آنگاه به سوي منبر برگشت.» [2] و بدين ترتيب منبر در مسجد به كارگرفته شد و از آن تاريخ به جزء لاينفك همه مساجد تبديل شد.

منبر گرچه ابتدا صرفاً براي ايراد خطبه مورد استفاده بود ولي بعد در همه



[ صفحه 98]



زمينه ها از آن استفاده شد. به طوري كه مبلغين بر آن تبليغ دين مي كردند و واعظان بر روي آن مردم را اندرز مي كردند. علما از آن احكام دين را بيان مي نمودند و معلمان با نشستن بر آن تدريس مي نمودند. محدثين بر آن احاديث را املاء مي كردند و قاضيان بر آن نشسته حكم صادر مي نمودند و از همه مهمتر حاكمان جامعه و به ويژه پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) و خلفا بر آن براي مردم سخنراني مي نمودند و پيرامون مسائل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و نظامي سخن مي گفتند.

«وقتي خليفه انتخاب مي شد نخستين خطابه خود را كه به منزله برنامه سياسي او بود از منبر مي خواند. بنابراين منبر در اسلام مانند تريبوني بود كه در حكومت مشروطه برنامه سياسي دولت از پشت آن شرح داده مي شد.» [3] .

فرمانهاي حكومتي و اخبار مهم جامعه نيز بر آن به اطلاع عموم مي رسيد و از اين رو ابزار اطلاع رساني آن زمان به شمار مي آمد. و حتي حاكمان و كارگزاران حكومتي بر منبر به اعتراضات مردمي پاسخ مي دادند و از كارنامه خود دفاع مي كردند؛ كما اينكه عثمان چنين كرد و در برابر اعتراضات گسترده عمومي بر منبر از خود دفاع كرد.

بدين ترتيب منبر به صورت يك جزء اساسي مسجد كه در همه كاركردهاي آن نقش محوري داشت، تبديل شد و همين بر ثبات آن در مساجد افزود. بنابراين در ادبيات سياسي اسلام «تريبون رسمي حكومت» منبر بود همانطور كه مقر

حاكميت «مسجد» بود.



[ صفحه 99]



با اين بحث كوتاه پيرامون منبر، بحث درباره كاركردهاي مسجد در صدر اسلام را به پايان مي بريم و به تبع آن از دوران صدر اسلام خارج مي شويم تا نگاهي گذرا داشته باشيم به نقش و وضعيت مساجد و تحولاتي كه در دوره ميانه تاريخ اسلام در كاركردهاي آنها پيش آمد.



[ صفحه 103]




پاورقي

[1] بنا بر روايت ديگري در همين منبع آن صحابي «تميم داري» بود.

[2] طبقات الكبري، ج1، ص 237.

[3] تاريخ سياسي اسلام، ج1، ص 450.


بازگشت