مسجد نماد اسلامي شدن شهرها در فتوحات


اكنون كه دريافتيم كه مسجد نخستين نهاد شهر مدينه بود لازم است به اين نكته نيز اشاره نماييم كه اين نقش براي مسجد در تمامي دوران فتوحات حفظ شد و فاتحان مسلمان همواره به اين سنت پيامبر تأسي مي نمودند. هر كجا شهري بنا مي كردند اولين بناي آن كه نماد اسلامي بودن شهر محسوب مي شد ساختن يك مسجد بود، آن هم در ميانه شهر. آنچنانكه در بصره و كوفه چنين شد. مسلمين پس از پيروزي بر سپاه ايران در قادسيه، بصره و كوفه را از اين جهت



[ صفحه 48]



كه براي اقامت سپاهيان اردوگاه مناسبي بود ساختند. در زمان خلافت عمر به سال 16 هجري عتبة بن غزوان، بنيان بصره را آغاز كرد و كوفه نيز به دست سعدبن وقاص بنياد گرفت، [1] «بصره در آغاز كار به يك دهكده بيشتر شباهت داشت. «نخست» در آنجا «مسجدي» ساختند و پهلوي مسجد دارالاماره به وجود آمد و در اطراف آن هر ناحيه به قبيله اي اختصاص يافت كه در آن مسجد و... وجود داشت.» [2] .

درباره كوفه نيز كه در سال 17 هجري ساخته شد «ابوالهياج بن مالك اسدي نقشه خيابانها و كوچه ها را كشيد و مسجد جامع را پي افكند و جلو آن را سايباني بر ستونهاي سنگي ساخت، مسجد را وسط شهر قرار دادند و كوچه ها از آن آغاز مي شد.» [3] .

در زمان منصور عباسي سپاهي براي فتح مناطق سند گسيل شد كه فرمانده آن سپاه هشام بن عمروتغلبي بود. «وي» كشتي ها ساخت و آنها را به رودخانه سند انداخت و تا قندهار پيش رفت و آن را فتح كرد و اسير گرفت و بدّ (بتخانه) را ويران ساخت و به جاي آن مسجدي بنا نهاد.» [4] .

به نظر مي رسد كه در سيره پيامبر علاوه بر آنچه درباره مسجد النبي در مدينه اشاره شد تأكيدات ديگري نيز در اين زمينه وجود دارد و پيامبر خود نيز در سرزمينهايي كه در طول حيات ايشان به جامعه اسلامي ملحق مي گشت چنين



[ صفحه 49]



عمل مي فرمود و از اين رو مسلمين با الهام گرفتن از اين سنت مؤكد نسبت به تأسيس مسجد در جريان فتوحات اهتمام ورزيدند. به عنوان نمونه در طبقات ابن سعد آمده است كه پس از اينكه در عام الوفود، نمايندگان بني حنيفه براي پذيرش اسلام از يمامه به مدينه آمده بودند به هنگام بازگشت «پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) ظرف آبي به آنها داد كه در آن مقداري از آب باقي مانده از وضوي آن حضرت قرار داشت و فرمود: چون به سرزمين خود رسيديد معابد خود را ويران سازيد و به جاي آنها از اين آب بپاشيد و همان جا مسجد بسازيد و چنان كردند.» [5] .

در توضيح علت اين امر به نظر مي رسد علاوه بر آن مطالبي كه در بخش قبلي پيرامون ضرورت تأسيس مسجد به عنوان اولين نهاد در مدينه بدان ها اشاره شد و در اين زمينه نيز صدق مي كند، يك نكته بسيار اساسي ديگر نيز درباره شهرهاي فتوحات وجود داشته است و آن اينكه مسجد نشاني از روح اسلامي بود و تسلط معنوي مسجد بر شهر باعث تذكر دائم ارزشهاي اسلامي و غلبه معنويت بر روابط اجتماعي مردم شهر مي گشت وقتي مساجد در وسط شهر ساخته و همه خيابانهاي اصلي شهر به آن ختم مي گرديد، طبيعي است كه مردم به صورت روزمره با اين نماد اسلاميت شهرشان ارتباط برقرار مي كردند و اين باعث مي شد كه روح ارزشهاي اسلامي در جامعه زنده بماند و حال آنكه اگر به مساجد توجه نمي شد و يا مركزيت خود را در شهرها از دست مي داد و به حاشيه رانده مي شد - چنانكه در دوره هاي بعد اين اتفاق افتاد - از تسلط معنويت بر شهرها خبري نبود، بدين ترتيب مساجد همواره نماد اسلاميت و حافظ روح اسلامي يك شهر در



[ صفحه 50]



سراسر جهان اسلام به شمار مي رفت.


پاورقي

[1] حسن ابراهيم حسن، تاريخ سياسي اسلام، ج 1، ابوالقاسم پاينده، تهران، جاويدان، 1376، ص476.

[2] همان.

[3] همان، ص 477.

[4] ابن واضح يعقوبي، تاريخ يعقوبي، ج 2، محمد ابراهيم آيتي، تهران، علمي و فرهنگي، 1378، ص364.

[5] محمد بن سعد واقدي، طبقات الكبري، ج 1، محمود مهدوي دامغاني، تهران، فرهنگ و انديشه، 1374، ص 304.


بازگشت