بررسي اصطلاحي واژه ي مسجد


در بررسي اصطلاحي با توجه به اينكه روال بر اين است كه واژه مورد نظر در اصطلاح حوزه علمي مورد تحقيق بررسي مي شود، طبيعي است كه بايد نگاهها را



[ صفحه 17]



از گذشته تاريخي اين كلمه برداشته و متوجه حوزه تمدن اسلامي كرد.

مسجد در تاريخ تمدن اسلامي اولين نهاد اجتماعي و سازماني است كه مستقيماً از سوي پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) و در نخستين روزهاي تأسيس حكومت اسلامي پايه گذاري شد و تا مدتها قلب تپنده جامعه اسلامي و مركز بي بديل اجتماع مسلمين بود.

اين نهاد در طول تاريخ تمدن اسلامي فراز و نشيبهاي متعددي را طي كرده است كه بدون ترديد درخشان ترين فراز حياتش دوران صدر اسلام است. اين مكان مقدس گرچه در ظاهر دچار تحولات شگرفي شده و گاه زينتهاي آن به حدي بوده كه با كاخهاي پادشاهان برابري مي كرده است، اما در باطن هرگز تعريف اصيل خود كه همانا قطعه زميني پاك براي عبادت فردي و اجتماعي امت بود را از دست نداده و نخواهد داد.

«مسجد قطعه اي كوچك يا بزرگ از زمين است كه پس از نظافت، تسطيح و پاكيزه كردن آن، سمت قبله در آن مشخص مي شود و به نماز اختصاص مي يابد. اين قطعه زمينها گاهي داراي ديوارند و گاهي بدون آن، با شن پاكيزه و با حصيرهاي ارزان يا فرشهاي گران قيمت فرش مي شوند. گاهي بر روي اين قطعه زمين بناهاي عظيم با ديوارها، سقفها، گنبدها و مأذنه هاي بزرگ بر پا مي شود و گاهي نيز هيچ يك از اينها را ندارد. اما اين در مسجد بودن آن تأثيري ندارد؛ زيرا يك مسجد ساده و معمولي نيز همانند عظيم ترين مساجد مكاني مقدس با ويژگيهاي ممتاز است.» [1] .



[ صفحه 18]



مسجد از همان ابتداي تأسيس تنها يك عبادتگاه مسلمانان نبود بلكه محل اجتماع عمومي و نشانه وحدت امت نيز به شمار مي رفت. چنانكه «جامع» نيز كه به مسجد گفته مي شود حكايت از همين اجتماع دارد و طبيعي است كه در جايي كه محل اجتماع مردم است صرفاً امور عبادي مطرح نيست بلكه همه شوون جامعه اعم از سياسي، اقتصادي، قضايي، ارتباطي، تبليغاتي و... نيز مطرح مي شود و لذا مساجد به ويژه در صدر اسلام كاركردهاي متعدد داشتند. اما در مسجد يك راز نهفته بود و آن اينكه گرچه مسجد كاركردهاي متعدد داشت، ولي با اين همه اين مكان، مسجد و محل عبادت بود و اين جوهره همه فعاليتهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... امت مسلمان در راستاي عبوديت بندگان براي خداوند است. شايد اين اقدام را بايد نوعي حركت نمادين پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) و بلكه اسلام تلقي كرد؛ اگر بپذيريم جوهره جامعه اسلامي «عبوديت» است، مي توان گفت: همه چيز از مسجد مي جوشد و در جامعه سريان مي يابد.

بدين ترتيب مسجد و تأسيس آن پاسخي بود به يك نياز؛ نياز جماعتي كه تمدني جديد را مبتني بر بينش الهي پايه ريزي مي كرد و طبيعي است كه در اين مسير نيازمند نهادهاي جديدي باشد كه با نگرش خاص او به عالم و هستي مناسبت داشته باشد.

بينشي كه دنيا را مزرعه آخرت و آباداني اخروي را در گرو آباداني دنيا و سعادت جاوداني را در گرو حيات اجتماعي پاك و الهي مي دانست. بينشي كه سلوك فردي محض را مردود و سلامت جامعه در همه عرصه ها را ضامن سلامت فرد مي شمرد. مسجد با كاركردهاي متعدد و متنوعي كه داشت بهترين و مناسبترين پاسخ به اين نياز بود.



[ صفحه 19]




پاورقي

[1] حسين مونس «پيدايي مساجد» سيد سعيد سيدحسيني، دوماهنامه مسجد، ش 37 و 38، محمدرضا اميري تهراني، تهران، مركز رسيدگي به امور مساجد، فروردين، تير 77، ص 80-81.


بازگشت