مقدمه


«وأنّ المساجد لله فلا تدعوا مَع اللَّهِ اَحداً» [1] .

مسجد اين خانه خدا در روي زمين، نهادي است كه به امر الهي و به دست مبارك پيامبر بزرگوار اسلام در نخستين روزهاي تاسيس حكومت اسلامي، در مدينه بنيان نهاده شد و از همان آغاز همچون دين مبين اسلام، جامع و همه جانبه بود.

مسجد كه نخستين نهاد عيني تمدن اسلامي محسوب مي شود از همان بدو تاسيس علاوه بر اينكه پايگاه ديني و معبد مسلمين به شمار مي رفت، نخستين كانون فعاليتهاي سياسي، اجتماعي، علمي و فرهنگي مسلمين نيز بود و پايه هاي اساسي حكومت اسلامي در زمان پيامبر اكرم در اين مكان استوار شد چرا كه مقر حاكميت پيامبر در آن قرار داشت و بعدها نيز اصول و مباني دين اسلام از همين نهاد مقدس به مردم عرضه مي شد.

بدين ترتيب مسجد كه خود يك نهاد تمدن اسلامي بود به زودي، به عنصر



[ صفحه 8]



مادي و عيني در كنار عنصر فرهنگي اسلام تبديل شد و در تمدن سازي دخيل گشت و به تدريج با توسعه گسترده تمدن اسلامي جاي خود را به عنوان نماد اسلام در سراسر بلاد اسلامي باز كرد به طوري كه هر كجا و در هر شهر و قريه اي كه مسجدي وجود داشت، آن منطقه جزء قلمرو فكري و فرهنگي و البته گاه سياسي اسلام شمرده مي شد.

مساجد با كاركردهاي متعددي كه داشت، آنچنان در درون جامعه اسلامي نهادينه شد كه مؤمنان آن را بر خانه هاي خويش ترجيح مي دادند، در واقع ويژگي اصلي مسجد اين بود كه همچون اسلام با همه شؤون زندگي مردم سر و كار داشت و البته به همه آنها جهت الهي و ديني مي داد و اين با روح اسلام نيز سازگار بود چرا كه اسلام جوهره همه فعاليتهاي مسلمين در جامعه اسلامي را عبوديت مي دانست.

اين نهاد مقدس نيز همانند ساير نهادهاي تمدن اسلامي و همچون خود تمدن اسلامي فراز و فرودهاي فراواني را طي كرد تا به زمان حال رسيد، روزگاري در دوران صدر اسلام، مسجد قلب تپنده امّت و جامعه اسلامي و مقر حاكميت و حضور بزرگترين فرستاده الهي (صلي الله عليه وآله وسلم) و مركز بي بديل همه فعاليتها و امور جاري مردم بود، و مردم همه جهت گيري هاي خود را از آن اخذ مي نمودند، پس از ارتحال نبي اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) در دوران خلفاي راشدين نيز اوضاع تا حدود زيادي به همين منوال بود، اما با به قدرت رسيدن بني اميه، و حاكميت آنها بر جهان اسلام توأم با انحرافات و بدعتهاي فراواني كه در همه ابعاد اسلام اتفاق افتاد، تحولات فراواني نيز در كاركردهاي مسجد آغاز گشت و اين تحولات منفي به تدريج ادامه يافت تا جايي كه در دوران حاكميت بني عباس و بعد از آن از مركز جامعه به



[ صفحه 9]



حاشيه رانده شد و اهم كاركردهاي خود را از دست داد و ديگر نه پايگاه حاكم بود نه پايگاه حضور مردم، اين وضعيت تا دوران حال ادامه يافت و تلاشهاي پراكنده و مقطعي براي احياي موقعيت آن نيز ثمري نداشت و اكنون ما وارث اين روند تاريخي هستيم.

اما امروز شرايط متفاوت است و ما اگر هم بخواهيم نمي توانيم نسبت به شرايط مساعد جامعه بي اعتنا باشيم، امروز در قسمتي از جهان اسلام انقلابي به پيروزي رسيده است كه كانون جوشش آن، مساجد بوده و حكومتي بر سركار آمده است كه داعيه دار پايه گذاري نظامي مبني بر احكام اسلام ناب است و الگوي اين حكومت، نظام حاكميت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) در مدينةالنبي است و كدام نهاد در مدينةالنبي مهم تر از مسجد و كدام مكان مركزي تر و راهبردي تر از مسجد بود؟ و مگر مي شود داعيه تأسيس حكومت اسلامي داشت و به بازگرداندن وضعيت مساجد به حال مساجد صدر اسلام نيانديشيد؟

مبناي ما در نگارش اين نوشتار نيز همين بود؛ چرا كه معتقديم نمي توان بدون شناخت پيشينه و تاريخ يك موضوع و يا نهاد به احياء آن پرداخت، لازم است كه ابتدا گذشته مسجد و فراز و فرودهاي آن را بشناسيم تا با نگاهي روشن و انديشه اي عبرت يافته وارد ميدان شويم و در جهت احياي مساجد اسلامي تلاش نماييم.

در اين نوشتار پس از بررسي برخي مفاهيم مربوطه، به بررسي موقعيت مسجد در صدر اسلام و نحوه و علل تاسيس آن پرداخته ايم و سپس كاركردهاي متعدد مسجد در صدر اسلام را تبيين نموده ايم، آنگاه به بررسي تحولات ساختاري در كاركردهاي مسجد در دوران ميانه تاريخ اسلام و بيان علل اين



[ صفحه 10]



تحولات پرداخته ايم، آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد اينكه در اين نوشتار تلاش شده است، حتي الامكان تبيين مطالب توأم با آوردن نمونه هاي تاريخي باشد تا مطالب مزبور مستند و قابل دفاع باشد.

آنچه كه مسلم است اين نوشتار همانطور كه از عنوان آن نيز پيداست تنها درآمدي است برجايگاه مسجد در تمدن اسلامي كه نگارنده در حد بضاعت اندك خود آن را به رشته تحرير در آورده است و بديهي است كه مسجد و ابعاد آن عظيم تر از آن است كه بتوان به متوني چون اين متن اكتفا كرد و بلكه همت پژوهشگران برجسته اي را مي طلبد تا هر چه بيشتر در روشن كردن اين جايگاه در تمدن اسلامي بكوشند، در پايان لازم مي دانم از ستاد محترم اقامه نماز و به ويژه معاونت محترم تحقيق و تاليف اين ستاد كه فرصتي را براي انجام چنين پژوهشهايي فراهم نمودند نهايت سپاسگزاري را به عمل آورم.

«و ما توفيقي الا باللَّه عليه توكلت و اليه انيب»

عباس برومند اعلم



[ صفحه 13]




پاورقي

[1] سوره جن / آيه 18.


بازگشت