تبيين نياز دروني انسان ها به نيايش و پاسخ اين نياز توسط نماز


براي هر قشري به زباني بايد سخن گفت: مخصوصاً با جوان ها، دانش آموزان دبيرستاني و دانشگاهيان، بايد با زبان خاصي صحبت كرد اگر در برخورد با آنان فقط به ترجمه ي اين آيه اكتفا كنيم كه: (ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر) [1] شايد كافي نباشد، چون معلوم نيست كه او چندان از فحشا و منكر كه بدان آلوده شده ناراحت باشد، هنوز به گرفتاري هاي آن دچار نشده، بايد ما اين آيه را توضيح بدهيم و بگوييم چرا نماز، انسان را از فحشا و منكر باز مي دارد و بايد به او بگوييم كه نماز به تو چه مي دهد كه تو را از فحشا و منكر باز مي دارد. نماز به تو چه مي دهد كه تو به سراغ فحشا و منكر نمي روي. سعي كنيم جوانان را با طعم شيرين نماز آشنا كنيم.

مسئله ي نماز، مسئله ي نيايش است و بايد از نيازي كه انسان به نيايش دارد



[ صفحه 210]



سخن به ميان آوريم ما بايد جوان ها را متقاعد كنيم كه به نيايش در برابر خداوند احتياج دارند. بايد نماز را در ارتباط با انسان و نيازهاي حقيقي انسان براي آنها تعريف كنيم كه انسان موجودي است كه با اين دنياي مادي و ظاهري و ظواهر و مظاهر آن سيراب و اقناع نمي شود، انسان در اين جهان خود را غريب و تنها احساس مي كند، لذا به هر چيزي رو مي كند. تا وقتي به خواسته ي خود نرسيده گمان مي كند كه آرزوهايش را برآورده مي كند؛ ولي وقتي به آن مي رسد دچار پوچي مي شود. اين تصوير سراب گونه ي جهان را ما بايد ترسيم كنيم. اين بيان قرآني را ما بايد ترسيم كنيم كه در اين دنيا تا زماني كه دل شما متوجه خدا نشود به هر چيزي كه روي آوريد ناكام مي مانيد. اين نياز انسان به ثبات، اين نيازي كه انسان به جاودانگي دارد، به حيات مطلق دارد، به زيبايي مطلق دارد. و اين نياز حقيقي وقتي محقق مي شود كه اين انسان با خداوند در ارتباط باشد. به نيايش به درگاه خداوند بپردازد و بر آستان او سر فرود آورد.

و اين انسان در جست وجوي نامتناهي است و به تعبير «دكارت» يكي از فلاسفه ي اروپا «در وجود انسان هيچ نشانه اي از جانب خداوند گوياتر از نامتناهي طلبي نهاده نشده است». اين ميل به بي نهايت و نامتناهي نشانه ي بارزي از يك وجود نامتناهي است. انسان در هر امري سراغ نامتناهي مي رود و نامتناهي حقيقي خداست. وقتي انسان سجاده اي مي افكند و به نماز مي ايستد در حقيقت در مقابل آن نامتناهي حقيقي سجده مي كند، در برابر حيات نامتناهي، زيبايي نامتناهي، علم نامتناهي و قدرت نامتناهي كه در اين دنيا پيدا نمي كند و سرگشتگي همه در دنيا به علت آن است كه نيازهاي نامتناهي را



[ صفحه 211]



سراغ امر متناهي برده اند و آن معيشت ضنك كه قرآن مي فرمايد: (و من أعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكاً)؛ [2] هر كس از ياد من اعراض كند، پس به تحقيق براي او زندگي سختي قرار داده مي شود. تجلي بارزش در همين سرگشتگي است و اين همان سرگشتگي است كه انسان غربي با همه ي ترقي ها و كشف ستاره و ماه و فضا باز به آن مبتلا است و اين همه بيماري و گرفتاري براي اين است كه از اين امر نامتناهي حقيقي غافل اند و آن ميل نامتناهي را متوجه امر محدود كرده اند. [3] .


پاورقي

[1] عنكبوت (29) آيه 45.

[2] طه (20) آيه 124.

[3] ر. ك: نماز نشانه حكومت صالحان، مجموعه ي مقالات ارائه شده در سمينار نماز مشهد، ص 95 - 104 سخنراني جناب آقاي دكتر غلامعلي حداد عادل.


بازگشت