آخرين وصيت انبيا و اوصيا


1. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: أحب الأعمال الي الله عزوجل الصلاة و هي آخر وصايا الأنبياء؛ [1] .

محبوب ترين كار نزد خداوند، نماز است و نماز، آخرين چيزي است كه همه ي انبيا عليهم السلام در وصيت هايشان به آن سفارش نموده اند.

2. آخر ما اوصي به رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ثلاث كان يتكلم بهن حتي تلجلج لسانه و خفي كلامه فجعل يقول: الصلاة الصلاة، و ما ملكت أيمانكم لا تكلفوهن ما لا يطيقون، الله الله في النساء فانهن عوان عندكم و في ايديكم - يعني أسراء - أخذتموهن بعهد الله و استحللتم فروجهن بكلمة الله؛ [2] .

آخرين چيزي كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به آن وصيت فرمود سه مطلب بود كه بر زبانشان جاري شده و صدايشان مخفي گرديد و اما آن سه وصيت چنين است: «نماز را [به پا بداريد] نماز را [به پا بداريد] كساني كه زيردست شما هستند بر آنها سخت گيري نكنيد [و ستم روا مداريد] خدا را، خدا را درباره ي زنان



[ صفحه 34]



[فراموش نكنيد و مبادا به آنان ستم كنيد] زيرا آنها امانت خداوند نزد شما هستند [و توان دفاع از خود ندارند]، آنان با پيمان الهي در اختيار شما قرار داده شده و به اذن پروردگار از آنان بهره مي بريد».

3. فيما أوصي به أميرالمؤمنين عليه السلام عند وفاته: الصلاة، الصلاة، الصلاة؛ [3] .

در وصيت ها و سفارش هاي اميرمؤمنان عليه السلام در آخرين لحظات زندگي شان آن بود كه سه مرتبه درباره ي نماز تأكيد فرمودند.

4. عن أبي بصير قال: دخلت علي أمحميدة أعزيها بأبي عبدالله عليه السلام فبكت و بكيت لبكائها ثم قالت: يا أبامحمد لو رأيت أباعبدالله عليه السلام عند الموت لرأيت عجباً، فتح عينيه ثم قال: اجمعوا لي كل من بيني و بينه قرابة. قالت: فلم نترك أحداً الا جمعناه. قالت: فنظر اليهم ثم قال: ان شفاعتنا لا تنال مستخفاً بالصلاة. [4] .

ابوبصير مي گويد: وارد شدم بر ام حميده (همسر مكرمه ي امام صادق عليه السلام) كه او را بر عزاي حضرت صادق عليه السلام تسليت بگويم. پس گريست و من هم گريستم. سپس فرمود: اي ابامحمد [لقب ديگر ابوبصير] اگر هنگام رحلت امام صادق عليه السلام بودي چيز عجيبي مشاهده مي كردي. آن حضرت چشمان خويش را گشود و فرمود: تمام كساني را كه با من خويشاوندي دارند حاضر سازيد، پس همه را جمع كرديم. آن حضرت نگاهي به همه كرده و سپس فرمودند: به تحقيق شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمارد، نخواهد رسيد.



[ صفحه 35]




پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 2، ص 26.

[2] محجة البيضاء، ج 3، ص 97.

[3] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 173.

[4] بحارالانوار، ج 80، ص 93.


بازگشت