نماز جماعت در جنگ


بيش از پنج سال بود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از مكه معظمه به مدينه هجرت كرده بودند جنگهاي مهم بدر و احد و احزاب را با همه سختي ها و مشكلاتش پشت سر گذاشته بودند در اين هنگام خبر آوردند كه قبيله هاي غفلان و بني محارب و انمار و ثعلبه تدارك جنگ مي بينند و خود را آماده مي كنند تا به مدينه حمله كنند!

پيامبر بزرگوار اسلام با لشكري مركب از هفتصد مرد جنگي به سوي آنان روانه و در ذات الرقاع فرود آمدند، طرفين صف آرائي كرده و آماده جنگ شدند.

دلهره و نگراني بر دشمن غلبه كرده و بيم و هراس دلهاي آنها را پر كرده بود، بعضي از مشركين كه شتابزده از مسير لشگر اسلام فرار كرده بودند زنانشان به اسارت مسلمانها درآمده بود.

لحظات بسيار حساسي بود در اين هنگام مسلمانها متوجه



[ صفحه 96]



شدند كه وقت نماز ظهر است و بايد اين فريضه الهي را انجام دهند لشگر دشمن مقابل آنها در طرف قبله قرار دارد.

پيامبر اسلام جلو ايستاد مسلمانها پشت سر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به نماز ايستادند و نماز ظهر را با جماعت خواندند و كفار از دور آنها را مي ديدند و ركوع و سجودشان را مشاهده مي كردند.

بعد از نماز كفار متوجه شدند كه اين عبادت آنها بود. گفتند: اي كاش در حال نمازشان حمله مي كرديم و آنها را از بين مي برديم! يكي از آنها گفت: نگران نباشيد اينها غير اين نماز يك نماز ديگر دارند كه وقتي مشغول آن شدند ما حمله مي كنيم. در اين هنگام جبرئيل امين نازل و اين آيه مباركه را آورد:و اذا كنت فيهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معك و ليأخذ اسلحتهم فاذا سجدوا فليكونوا عن ورائكم الخ

سوره ي نساء آيه ي 102

كه خلاصه معني آيه مباركه اين است كه وقت نماز، مسلمانها بايد دو فرقه شوند وقتي پيامبر اكرم به نماز ايستاد يك عده از مسلمانها با اسلحه شان بيايند اقتدا كنند و ركعت اول را پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بخوانند و در ركعت دوم قصد فرادي كنند و نماز را سلام بدهند.



[ صفحه 97]




بازگشت