تب و نماز جماعت


برادر جواد علي گلي چنين نقل مي كند:

در سال 1363 در پادگان ابوذر بوديم. «علي حيدري» از بچه هايي بود كه كارهاي خطاطي پادگان را انجام مي داد، در مراسم دعاي توسل، ايشان امام حسين عليه السلام را ديده بود كه وارد مجلس شده بودند.

ايشان از امام حسين عليه السلام قول شهادت، تاريخ، روز و حتي عملياتي را كه در آن به شهادت مي رسند، مي گيرند، ايشان مي دانستند كه در عمليات بدر و در چه روزي به درجه ي شهادت نايل مي شوند، در همان عمليات بدر هم بود كه بر اثر بمباران شيميايي دشمن به شهادت رسيدند.

اين برادر كه چنين سعادت بزرگي داشت، به نماز جماعت خيلي اهميت مي داد در جزيره ي مجنون كه بوديم، يك روز ديديم مريض شده است.



[ صفحه 17]



بعد از شهادت ايشان بود كه فهميديم، علت تب و مريضي او چيست، قضيه از اين قرار بود كه روز قبلش، موقع نماز جماعت، مسئول او به وي گفته بود، يك پلاكارد ضروري و فوري هست كه بايد نوشته شود و آن روز نتوانسته بود در نماز جماعت شركت كند [1] .



[ صفحه 18]




پاورقي

[1] پيشاني سوخته: ص 22.


بازگشت