نماز شب در شب عمليات


از برادر صحتي خواهش كردم از حالت بچه ها در شب پيش از عمليات برايم بگويد. گفت:

در شب حمله بيشتر بچه ها دعا مي خوانند. نماز شب مي خوانند. هر كسي هم كه معمولا نماز شب نمي خواند، آن شب مي خواند. بچه ها طلب بخشش مي كنند از خداوند و از همديگر، كساني كه وصيت نامه ننوشته اند، وصيت نامه شان را مي نويسند، بعضي ها زيارت عاشورا مي خوانند و خيلي ها گريه مي كنند. هر گوشه اي را كه نگاه كني كسي را مي بيني كه دارد دعا مي خواند و گريه مي كند. حالتي روحاني به وجود مي آيد. بعضي از برادرانشان قول مي گيرند كه اگر شهيد شدي شفاعت مرا بكن پيش خدا، بعضي ها نماز شكر مي خوانند...

رزمندگان از چادرها بيرون آمده بودند و با آب بسيار سرد وضو مي گرفتند و به سوي چادر نمازخانه گردان مي شتافتند كه بلندگوي آن اكنون ندا مي داد: حي علي الصلوة - حي علي الصلوة...



ما را دلي است گوهر درياي نيمه شب

گوهر فشان محنت و غم هاي نيمه شب



جانا چه صبح بود كه عشق تو در رسيد

در گوش عقل گفت خبرهاي نيمه شب



گو خواجه، صبحدم به تماشاي گل، برو

ما را بس است ذوق و تماشاي نيمه شب





[ صفحه 200]





ما را همين بس است تفاخر، كه هر شبي

در مي كشيم جام غم افزاي نيمه شب



ما ملك نيمروز به يك نمي خريم

تا وام ماست ناله و نجواي نيمه شب



مطرب بنال، ورنه نشورند عاشقان

در شورش سحرگه و سوداي نيمه شب



«خواجه عبدالله انصاري»


بازگشت