نماز شب امام خميني در شب 15 خرداد 42


يكي از ياران و همراهان امام خميني مي گويد:

شب پانزده خرداد، قبل از اذان صبح، مأمورين براي گرفتن امام آمده بودند. در حياط مشهدي علي را كتك زده بودند. ايشان وقتي متوجه سر و صدا شدند، چنين فرمودند: «اين وحشي گري ها چيه مي كنيد؟» روح الله خميني من هستم، به كسي ديگر چه كار داريد؟ چرا وحشي گري مي كنيد؟

در چهره ي دژخيماني كه قائد اسلام را به تهران مي بردند اضطراب و نگراني و رعب و وحشت به خوبي هويدا بود. قائد بزرگ در مقام دلداري آنان اظهار داشت: «اين قدر وحشت زده نباشيد، و در وسط بيابان كسي نيست كه قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقيقه اي ماشين را براي اداي نماز متوقف سازيد. شما هم نماز بخوانيد. شما ارتش كشور اسلامي هستيد از بودجه ي اسلام ارتزاق مي كنيد و واجب است كه به احكام و فرامين اسلام پايبند باشيد.» سرانجام بر اثر فشار و اصرار بيش از حد ايشان حاضر شدند كه براي چند لحظه اي ماشين را نگه دارند تا ايشان فقط تيمم نمايند و نماز شب را در ماشين بخوانند.

تصور مي كنم مسائلي را كه در رابطه با بازداشت ايشان مي خواهم بگويم، مستقيما از دهان خودشان شنيده ام، شايد جايي ثبت نشده باشد. پس از اين كه امام را گرفتند و بردند تهران تا دو ماه در زندان بودند، در طول مدت از ماجراهاي خارج از زندان هيچ مطلع نشده بودند، پس از اين كه حبس ايشان، به حصر مبدل شد، يك روز بعد از ظهر ايشان را به منزلي در «داوديه» آوردند، جمعيت سيل آسا براي دست بوسي و ديدار با امام آمدند و عده ي زيادي، شب همان جا خوابيدند.



[ صفحه 179]



هنگامي كه امام براي نماز شب بيدار شدند من بيدار بودم. يكي از آقايان، ماجراهاي 15 خرداد را براي اولين بار براي ايشان نقل كردند. پس از آن براي تجديد وضو برخاستند، آن گاه به من فرمودند: «من براي مردم كاري نكردم. تكليف من خيلي سنگين شد. مردم چرا اين جور كردند براي من، من كه براي مردم كاري نكردم.»

من هم مطالبي را خدمتشان عرض كردم. پس از آن امام مشغول به نماز شب و پس از اذان، مشغول نماز صبح شدند و تا اوايل آفتاب خوابيدند. [1] .


پاورقي

[1] سرگذشت هاي ويژه از زندگي امام خميني، ج 1، ص 91.


بازگشت