مؤلف كتاب فقهاي نامدار شيعه مي نويسد: در يكي از تابستان هايي كه در خدمت مرحوم آخوند ملاعلي معصومي بودم، روزي فرمود: ما را جهت افتتاح مسجد نوبنياد كبودر آهنگ دعوت كرده اند شما هم اگر علاقه داريد مي توانيد بياييد. حقير چنين فرصتي را غنيمت شمرده به همراه ايشان و تني چند از فضلاي همدان به كبودر آهنگ رفتيم.

اهالي متدين كبودر آهنگ تا چند كيلومتري شهر به استقبال آمده بودند تا ايشان را با تجليل و تكريم هر چه باشكوه تر به شهر خود وارد سازند.

در مسجد نوبنياد شهر، يكي از وعاظ مشغول سخنراني گرديد و از احساسات گرم مردم و از زحمات و مساعي بانيان تقدير و تشكر به عمل آورد و نماز مغرب و عشا را به امامت مرحوم آيت الله آخوند به اتفاق مردم ميزبان باشكوه خاصي برگزار نموديم.

بعد از نماز، ما را به منزل يكي از محترمين شهر راهنمايي كردند. مردم نيز بدان جا آمدند. در آن منزل سفره شام پهن شد و غذاي مفصلي در سفره نهاده شد. بعد از صرف شام مردم تا پاسي از شب، گرد مرحوم آخوند جمع شده بودند و به راحتي و زودي نمي خواستند محضر او را ترك گويند. آخر الامر پاسي از شب گذشته مردم رفتند و مهياي خواب شديم، من هماندم پيش بيني مي كردم كه تأخير در خواب و اكل غذاهاي



[ صفحه 169]



متنوع و شرب نوشيدني هاي محلي به همراه هواي دلنواز منطقه، نماز صبح را مورد تهديد قضا و فوت قرار دهد. شايد اگر دعاها و تهجد حضرت استاد نبود حقير يكي از نخستين كساني بودم كه در معرض اين تهديد قرار مي گرفتم.

حدود 3 ساعت از نيمه شب گذشته بود كه زمزمه هاي عارفانه و دعاهاي روحبخش آخوند ملاعلي مرا از خواب بيدار نمود. ديدم ايشان در كنار رختخواب خود رو به قبله نشسته و به راز و نياز مشغول است. نماز شب را با خضوع و خشوع و طمأنينه كامل مي خواند و و تا نزديكي هاي اذان صبح به نيايش مشغول بود، زمزمه هاي روحبخش العفو العفو او هنوز هم در گوش جانم موج مي زند و هر گاه به ياد آن لحظات مي افتم حلاوت آن حالات برايم مضاعف مي گردد، بعد از خواندن نماز شب و نافله صبح مشغول خواندن نماز صبح شد كه حقير و بعضي از دوستان نيز اقتدا نموديم، بعد از انجام نماز و اداي تسبيحات به رختخواب رفته و مشغول استراحت گرديديم، نزديك طلوع آفتاب ديدم صداي يكي از خواب ماندگان اصحاب، بلند شده است كه: حضرت آية الله حضرت آية الله زود باش آفتاب دارد مي زند زود باش نماز قضا نشود، پيش خود گفتم اي غافل! خودت را بيدار كن زاهد شب و شير روز و مرد تهجد و عبادت ساعت هاست كه بيدار و هوشيار است. [1] .