دستور شيخ حسنعلي اصفهاني


انتظام كاشمري - واعظ - نقل مي كرد كه: به خدمت حاج شيخ حسنعلي اصفهاني عرض كردم: دستوري مرحمت فرما كه توفيق تهجد پيدا كنم و گشايشي در كارم حاصل شود.

فرمودند: هر صبح، از تلاوت قرآن مجيد مخصوصا «سوره يس» غفلت منما، ان شاء الله توفيق رفيق خواهد گشت.

به كاشمر بازگشتم و هر روز صبح در حين راه رفتن به قرائت سوره «ياسين» مداومت مي كردم، اما نتيجه اي به دست نمي آمد.

سال ديگر در ايام عيد به مشهد مشرف شدم و در يك شب باراني براي اصلاح كاري به خانه يكي از علماي شهر رفتم، چون در آن شب، آقا بيرون نيامده بود، دست خالي بيرون آمدم و انديشيدم خوب است به خدمت حاج شيخ حسنعلي شرفياب شوم و از عدم حصول نتيجه، او را آگاهي دهم. با اين فكر به منزل حاج شيخ آمدم، ديدم كه جماعتي در



[ صفحه 166]



اطاق هستند و درب بسته است و ايشان، مشغول گفتار و موعظه هستند با خود گفتم: اگر در اين حال به اطاق روم ممكن است كه جايي براي نشستن من نباشد و ديگر آن كه شايد سخن حضرت شيخ به سبب ورود من به اطاق، قطع شود. از اين رو بود كه پشت درب نشستم و به سخنان ايشان گوش دادم، تا مجلس تمام شود و به حضورش شرفياب شوم. همين زمان، ناگاه شنيدم كه حاج شيخ موضوع فرمايشات خود را تغيير دادند و فرمودند: برخي از من دعاي توفيق سحري و گشايش امور مي خواهند، دستور مي دهم كه قرآن تلاوت كنند ليكن به جاي آن كه رو به قبله و در حال توجه به قرائت قرآن پردازند، در حال رفتن سوره ياسين مي خوانند و بعد قصد گله مي آيند كه از دستور من حاصلي نگرفته اند.

تازه در شب باراني ابتداء، به منظور انجام كار دنيايي خود، به در خانه ديگران مي روند و چون به مقصد نمي رسند، به فكر آخرت افتاده، سري هم به منزل ما مي زنند، اين كه شرط انصاف نيست، خوب است بروند و هر بامداد رو به قبله با توجه و تدبر و نه به لقلقه لسان، به تلاوت كلام الله پردازند، آنگاه اگر مقصودشان حاصل نشد گله مند گردند.

و پس از اين سخنان باز به موضوع اصلي سخن خود پرداختند. [1] .


پاورقي

[1] داستان هايي از قرآن، ج 1، ص 82.


بازگشت