نماز شب عارف كامل حاج سيد احمد كربلايي


علامه حضرت آية الله سيد محمد حسين حسيني طهراني نقل نمودند: استاد ما مرحوم آية الله العظمي آقا سيد جمال الدين



[ صفحه 161]



گلپايگاني قدس سره مرحوم حاج سيد احمد بوده است و سير مراتب كمال و درجات روحيه ي آن آيت الهي به دست او صورت گرفته است. مرحوم آقا سيد جمال الدين براي حقير نقل كردند كه در ايام جواني كه تحصيلات ايشان در اصفهان بوده است، استاد و مربي اخلاقي ايشان مرحوم آخوند كاشي و مرحوم جهانگير خان قشقايي بوده است. و چون به نجف اشرف مشرف مي شوند استادشان مرحوم آقا سيد جواد بوده است و مي فرمودند: او مردي سريع و پرمايه و پر محتوي بود و مي گفت: اگر از عالم بالا به من اجازه دهند، در سر بازار چهار پايه مي گذارم و بر روي آن مي ايستم و مردم را به توحيد و عرفان خداوند مي خوانم. و ديري نپاييد كه به رحمت حق پيوست و من به مربي اخلاق، مرحوم آية الله آقاي شيخ علي محمد نجف آبادي رجوع كردم و از او دستور مي گرفتم. مدتها از اين موضوع گذشت و من در تحت تعليم و تربيت او بودم.

تا يك شب كه بر حسب معمول براي عبادت به مسجد سهله آمدم و عادت من اين بود كه: به دستور استاد هر وقت شب ها به مسجد سهله مي رفتم اولا نماز مغرب و عشا را به جاي مي آوردم و سپس اعمال وارده در مقامات مسجد را انجام مي دادم و پس از آن دستمالي كه درآن نان و چيزي بود به عنوان غذا باز مي كردم و مقداري مي خوردم. آنگاه قدري استراحت نموده و مي خوابيدم. سپس چندين ساعت به اذان صبح مانده بر مي خواستم و مشغول نماز و دعا و ذكر و فكر مي شدم، و در موقع اذان صبح نماز را مي گزاردم و تا اول طلوع آفتاب به بقيه وظايف و اعمال خود ادامه مي دادم. آنگاه به نجف مراجعت مي نمودم در آن شب كه نماز مغرب و عشا و اعمال مسجد را به جاي آوردم و تقريبا دو ساعت از شب مي گذشت، همين كه نشستم و دستمال خود را باز كردم تا چيزي بخورم، هنوز مشغول خوردن نشده بودم كه صداي مناجات و ناله اي به گوش من



[ صفحه 162]



رسيد. و غير از من هم در اين مسجد تاريك احدي نبود. اين صدا از ضلع شمالي، وسط ديوار مسجد، درست در مقابل و روبروي مقام مطهر امام زمان - عجل الله تعالي فرجه الشريف - شروع شد. و به طوري جذاب و گيرا و توأم با سوز و گداز و ناله و اشعار عربي و فارسي و مناجات ها و دعاهاي عالية المضامين بود كه به كلي حال و ذهن مرا متوجه خود نمود. من نه، توانستم يك لقمه از نان بخورم و دستمال همين طور باز ماند و نه، توانستم بخوابم و استراحت كنم و نه، توانستم به نماز شب و دعا و ذكر خود بپردازم و همين طور متوجه و منصرف به سوي او بودم. صاحب صدا ساعتي گريه و مناجات داشت و سپس ساكت مي شد، قدري مي گذشت دوباره مشغول خواندن و درد دل كردن مي شد باز آرام مي گرفت و سپس ساعتي مشغول مي شد و آرام مي گرفت و هر بار كه شروع مي كرد به خواندن، چند قدمي جلوتر مي آمد. به طوري كه قريب به اذان صبح كه رسيد، در مقابل مقام مطهر امام زمان - ارواحنا فداه - رسيده بود. دراين حال خطاب به حضرت نموده و پس از گريه ي طولاني و سوز و ناله ي شديد و دلخراشي اين اشعار را با تخاطب و گفتگوي با آن حضرت عليه السلام خواند:



ما بدين در، نه پي حشمت و جاه آمده ايم

از بد حادثه اين جا به پناه آمده ايم



رهرو منزل عشقيم و ز سر حد عدم

تا به اقليم وجود اين همه راه آمده ايم



سبزه ي خط تو ديديم و زبستان بهشت

به طلبكاري اين مهر گياه آمده ايم



با چنين گنج كه شد خازن او روح امين

به گدايي به در خانه ي شاه آمده ايم





[ صفحه 163]





لنگر حلم تو اي كشتي توفيق كجاست؟

كه در اين بحر كرم، غرق گناه آمده ايم



آبرو مي رود اي ابر خطا شوي ببار

كه به ديوان عمل نامه سياه آمده ايم



حافظ اين خرقه ي پشمينه بينداز كه ما

از پي قافله با آتش آه آمده ايم



و ديگر ساكت شد و هيچ نگفت و در تاريكي چندين ركعت نماز گزارد تا سپيده ي صبح دميد آنگاه نماز را به جاي آورده و مشغول به خود در تعقيبات و ذكر و فكر بود تا آفتاب دميد آن وقت برخاست و از مسجد خارج شد. و من تمام آن شب را بيدار بودم و از همه ي كار و بار خود واماندم و مات و مبهوت وي بودم.

چون خواستم از مسجد بيرون روم، از سر خدمه ي آنجا (مسؤول خدام) كه اطاقش خارج از مسجد و در ضلع شرقي بود، پرسيدم: اين شخص كه بود آيا شما او را مي شناسيد؟ گفتند: آري! اين مردي است به نام سيد احمد كربلايي. بعضي از شب هاي خلوت كه در مسجد كسي نيست مي آيد و حال و وضعش هم همين طور است كه ديديد. من كه به نجف آمدم و خدمت استاد آقا شيخ علي محمد رسيدم، مطالب را مو به مو برايشان بيان كردم.

ايشان برخاست و گفت: با من بيا من در خدمت استاد رفتم. استاد به منزل آقا سيد احمد وارد شد و دست مرا در دست او گذارد و گفت: از اين به بعد مربي اخلاقي و استاد عرفاني تو ايشان است، بايد از او دستور بگيري و از او متابعت بنمايي.

و در آخر لازم مي بينم كه به معرفي مختصري از شخصيت كم نظير اين استاد والا مقام حضرت آية الله آقا جمال گلپايگاني، عارف كامل و



[ صفحه 164]



فقيه مكتب اهل بيت عليهم السلام مرحوم آية الله حاج سيد احمد كربلايي رحمة الله عليه كه آية الله آقا جمال گلپايگاني بهره هاي فراوان معنوي و عرفاني از ايشان برده اند و سير مراتب كمال و درجات روحيه ي آن آيت الهي به دست او صورت گرفته است، بپردازم؛ آنچه كه از نظر مي گذرد مقدار مختصر و گوشه اي از شرح حال اين عارف كامل و عبد صالح خدا مي باشد.


بازگشت