آيات 1 تا 5 سوره مزمل


(يا ايها المزمل قل الليل الا قليلا نصفه او انقص منه قليلا او زد عليه و رتل القرآن ترتيلا انا سنلقي عليك قولا ثقيلا)

«اي جامه به خود پيچيده! شب را، جز كمي، به پا خيز! نيمي از شب را، يا كمي از آن كم كن. يا بر نصف آن بيفزا، و قرآن را با دقت و تأمل بخوان. چرا كه ما به زودي سخني سنگين را به تو القا خواهيم كرد.»

تفسير

اي جامه به خود پيچيده به پا خيز!

همان گونه كه از لحن آغاز اين سوره بر مي آيد دعوتي است آسماني از



[ صفحه 132]



پيامبر صلي الله عليه و اله براي استقامت و آمادگي جهت پذيرش يك وظيفه بزرگ و سنگين، كه بدون خودسازي قبلي انجام آن ممكن نيست.

جالب اين كه مخاطب در اين آيات، پيامبر صلي الله عليه و اله است ولي نه به عنوان «يا ايها الرسول» و «يا ايها النبي» بلكه به عنوان «يا ايها المزمل» اشاره به اين كه دوران «جامه به خود پيچيدن» و در گوشه انزوا نشستن نيست، بلكه دوران قيام و خودسازي و آمادگي براي انجام رسالتي عظيم است.

و انتخاب شب براي اين كار به خاطر اين است كه اولا چشم و گوش دشمنان در خواب است، و ثانيا كارهاي زندگي تعطيل مي باشد و به همين دليل انسان آمادگي بيشتري براي انديشه و تفكر و تربيت نفس دارد.

همچنين انتخاب قرآن به عنوان متن اصلي اين برنامه به خاطر آن است كه تمام درس هاي لازم را در اين زمينه در بر دارد، و بهترين وسيله تقويت ايمان و استقامت و تقوا و پرورش نفوس است.

تعبير به «ترتيل» كه در اصل به معني «تنظيم» و «ترتيب موزون» است، در اين جا به معني خواندن آيات قرآن با تأني و نظم لازم، و اداي صحيح حروف، و تبيين كلمات، و دقت و تأمل در مفاهيم آيات، و انديشه در نتايج آن است.

بديهي است چنين قرآن خواندني مي تواند به سرعت به انسان رشد و نمو معنوي، و شهامت اخلاقي، و تقوا و پرهيزگاري ببخشد. و اگر بعضي از مفسران آن را به معني نماز خواندن تفسير كرده اند به خاطر آن است كه يكي از بخش هاي مهم نماز «تلاوت قرآن» است.

تعبير به «قيام» در جمله «قم الليل» به معني برخاستن در مقابل خوابيدن است، نه فقط روي پا ايستادن است.

و اما تعبيرات مختلفي كه درباره مقدار «شب زنده داري» در اين آيات



[ صفحه 133]



آمده، در حقيقت براي بيان «تخيير» است و پيامبر صلي الله عليه و اله را مخير مي كند كه نيمي از شب، يا چيزي كمتر، يا چيزي بيشتر را بيدار بماند، و تلاوت قرآن كند، در مرحله اول «تمام شب» را جز مقدار كمي ذكر مي كند، و بعد تخفيف داده و آن را به نيمي از شب مي رساند و سپس كمتر از نيم.

بعضي گفته اند منظور تخيير در ميان «دو سوم» و «نصف» و «يك سوم» شب است، به قرينه آيه اي كه در آخر همين سوره خواهد آمد كه مي فرمايد: «ان ربك يعلم انك تقوم ادني من ثلثي الليل و نصفه و ثلثه»

ضمنا از همين آيه آخر سوره به خوبي استفاده مي شود كه پيامبر صلي الله عليه و اله در اين قيام شبانه، تنها نبود، بلكه گروهي از مؤمنان نيز در اين برنامه خودسازي، و تربيتي و آمادگي، همگام و همراه پيامبر صلي الله عليه و اله بودند، و او را به عنوان اسوه و الگويي در اين راه پذيرفته بودند.

سپس «هدف نهايي» اين دستور سخت و مهم را چنين بيان مي كند:

«ما به زودي سخني سنگين را به تو القا خواهيم كرد» (انا سنلقي عليك قولا ثقيلا)

نكته ها

1 - قيام شبانه براي تلاوت قرآن و نيايش

گفتيم گرچه مخاطب در اين آيات شخص پيامبر صلي الله عليه و اله است، ولي ذيل سوره نشان مي دهد كه مؤمنان هم در اين برنامه با شخص پيامبر صلي الله عليه و اله همگام بودند، اكنون سخن در اين است كه آيا اين قيام و شب زنده داري در اوائل دعوت پيامبر صلي الله عليه و اله بر همگان واجب بوده است يا نه؟

بعضي از مفسران معتقدند اين امر واجب بوده، بعدا آيه آخر سوره، اين حكم را نسخ كرده و فاصله ي آن حدود يك سال بوده است.

حتي بعضي معتقدند كه اين حكم قبل از تشريع نمازهاي پنجگانه بوده، و پس از آن كه نمازهاي پنجگانه تشريع شد، اين حكم نسخ گرديد.



[ صفحه 134]



ولي همان طور كه مرحوم طبرسي در مجمع البيان نيز آورده در ظاهر آيات اين سوره چيزي كه دليل بر نسخ باشد به چشم نمي خورد، و بهتر آن است كه گفته شود اين قيام و عبادت، مستحب و سنت مؤكد بوده و هرگز جنبه ي وجوب نداشته است، جز در مورد شخص پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله كه طبق بعضي از آيات ديگر قرآن نماز شب بر او واجب بوده است، و مانعي ندارد كه اين مسأله براي پيامبر واجب باشد، و بر مسلمين مستحب از اين گذشته آنچه در آيات فوق آمده منحصر به نماز شب نيست، چرا كه نماز شب نيمي از شب، يا دو ثلث از شب و يا حتي يك ثلث از شب را اشغال نمي كند آنچه در آيه مطرح است قيام براي ترتيل قرآن است.

بنابراين، در اوائل كار اين حكم به صورت مستحب مؤكدي بوده و بعد تخفيف داده شده است، و با توجه به اين كه در آغاز هر كار مخصوصا در اوائل يك انقلاب بزرگ هميشه توان و نيروي بيشتري لازم است، جاي تعجب نيست كه يك چنين دستور فوق العاده به پيامبر صلي الله عليه و اله و مسلمانان داده شده باشد كه قسمت زيادي از شب را بيدار بمانند، و به محتواي اين برنامه جديد و تعليمات انقلابي آن آشنا گردند، و علاوه بر آگاهي خود را براي پياده كردن آن از نظر روحيه بسازند.

2 - معني ترتيل

آنچه در آيات فوق روي آن تكيه شده مسأله قرائت قرآن نيست، بلكه مسأله ترتيل است.

در تفسير ترتيل رواياتي از معصومين نقل شده كه هر كدام به يكي از ابعاد وسيع آن اشاره مي كند.

در حديثي از اميرمؤمنان علي عليه السلام مي خوانيم كه: «بينه بيانا و لا تهذه هذا الشعر، و لا تنثره نثر الرمل، و لكن اقرع به القلوب القاسية، و لا يكونن هم احدكم آخر السورة»: «ترتيل، يعني آن را به طور روشن بيان كن، نه مانند اشعار



[ صفحه 135]



سريع و پشت سر هم بخوان، و نه مانند دانه هاي شن آن را پراكنده ساز، ليكن چنان بخوان كه دل هاي سنگين را با آن بكوبي و بيدار كني، هرگز هدف شما اين نباشد كه حتما به آخر سوره برسيد (مهم آن است كه محتواي آيات را درك كنيد)». [1] .

در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام در تفسير ترتيل مي خوانيم «اذا مررت بآية فيها ذكر الجنة فاسأل الله الجنة، و اذا مررت بآية فيها ذكر النار فتعوذ بالله من النار»: «وقتي از كنار آيه اي مي گذري كه در آن نامي از بهشت است توقف كن و از خدا بهشت را بطلب (و خود را براي آن بساز) و هنگامي كه از آيه اي مي گذري كه در آن نام دوزخ است از آن به خدا پناه بر (و خويشتن را از آن دور دار)». [2] .

و در روايات ديگري از همان امام عليه السلام آمده كه در تفسير ترتيل فرمود: «هوان تتمكث فيه و تحسن به صوتك»: «ترتيل آن است كه در آيات مكث كني، و با صداي خوب آن را بخواني.» [3] .

و نيز در حديث ديگري از همان حضرت چنين نقل شده: «ان القرآن لا يقرأ هذرمة، و لكن يرتل ترتيلا، اذا مررت بآية فيها ذكر النار وقفت عندها و تعوذت بالله من النار»: «قرآن را سريع و تند نبايد خواند، بلكه بايد با ترتيل خوانده شود، هر گاه از آيه اي مي گذري كه در آن سخني از دوزخ است مي ايستي، و از آتش دوزخ به خدا پناه مي بري.» [4] .

و بالاخره در حالات پيامبر صلي الله عليه و اله نقل شده است كه آن حضرت آيات را از يكديگر جدا مي كرد، و صداي خود را مي كشيد. [5] .



[ صفحه 136]



3 - فضيلت نماز شب

اين آيات بار ديگر اهميت شب زنده داري، نماز شب و تلاوت قرآن را در آن هنگام كه غافلان در خوابند گوشزد مي كند و چنان كه قبلا نيز اشاره كرده ايم عبادت در شب، مخصوصا در سحرگاهان و نزديك طلوع فجر، اثر فوق العاده اي در صفاي روح، و تهذيب نفوس، و تربيت معنوي انسان و پاكي قلب و بيداري دل و تقويت ايمان و اراده، و تحكيم پايه هاي تقوا در دل و جان انسان دارد كه حتي با يك مرتبه آزمايش، انسان آثار آن را به روشني در خود احساس مي كند.

و به همين دليل علاوه بر آيات قرآن در روايات اسلامي نيز تأكيد فراوان روي آن شده است.

از جمله در حديثي از امام صادق عليه السلام مي خوانيم: «ان من روح الله تعالي ثلاثة: التهجد بالليل و افطار الصائم، و لقاء الاخوان»: «سه چيز از عنايات مخصوص الهي است: عبادت شبانه (نماز شب) و افطار دادن به روزه داران، و ملاقات برادران مسلمان.»

و در حديث ديگري از همان حضرت مي خوانيم كه در تفسير آيه «ان الحسنات يذهبن السيئات» (كارهاي نيك اثر كارهاي بد را از بين مي برد) فرمود: «صلاة الليل تذهب بذنوب النهار»: «نماز شب گناهان روز را از بين مي برد.» [6] .


پاورقي

[1] مجمع البيان، ج 10، ص 378. اين حديث در اصول كافي، جلد 2، باب «ترتيل القرآن بالصوت الحسن» و كتب ديگر با مختصر تفاوتي نيز آمده است.

[2] همان مدرك.

[3] همان مدرك.

[4] تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 447.

[5] مجمع البيان، ذيل آيات مورد بحث.

[6] بحارالانوار، ج 84، ص 143؛ تفسير نمونه، ج 25، ص 165.


بازگشت