رفع بلا و گرفتاري و مشكلات با نماز شب


يونس بن عمار (كه لكه هايي از بيماري در صورتش پيدا شده بود) مي گويد: به حضور امام صادق عليه السلام رفتم، و به آن حضرت گفتم: «اين لكه هايي كه در چهره ام پيدا شده، مردم مي گويند هر گاه خداوند به بنده اي توجه و لطف ندارد، او را به چنين بيماري مبتلا مي نمايد.»

امام صادق عليه السلام فرمود: «مؤمن آل ياسين داراي انگشتان شل بود و با همان انگشتانش به مردم اشاره مي كرد و مي فرمود: اي مردم! از رسولان خدا پيروي كنيد» (يس - 20) [بنابراين مؤمن، به هر بلايي مبتلا مي شود]

يونس مي گويد: آنگاه امام صادق عليه السلام [برا رفع آن بيماري، به من



[ صفحه 49]



دستور العملي داد] و فرمود:

«هنگامي كه ثلث آخر شب فرا رسيد، در آغاز آن وضو بگير و در سجده دوم ركعت اول نماز (شبي) كه مي خواني، اين دعا را بخوان:

«يا علي يا عظيم، يا رحمن يا رحيم،يا سامع الدعوات، يا معطي الخيرات، صل علي محمد و آل محمد، و اعطني من خير الدنيا و الآخرة ما انت اهله، و اصرف عني من شر الدنيا و الآخرة ما انت اهله و اذهب عني بهذا الوجع فانه قد غاظني و احزنني».

«اي خداي بزرگ و بزرگوار! اي مهربان و بخشنده! اي شنونده ي دعاها! اي بخشنده ي نيكي ها! بر محمد و آلش درود بفرست، و خير دنيا و آخرت را به من عطا فرما آن گونه كه سزاوار عطاي تو است، و شر دنيا و آخرت را از من دور كن، آن گونه كه شايسته ي رحمت تو است؛ و اين درد را از من دور ساز، كه اين درد مرا خشمگين و غمگين نموده است.»

آنگاه امام صادق عليه السلام فرمود: «در دعا و نيايش، پافشاري و اصرار كن.»

يونس مي گويد: (طبق دستور امام عمل كردم) و هنوز به كوفه نرسيده بودم كه خداوند همه ي آن بيماري و نشانه هايش را از من زدود. [1] .


پاورقي

[1] داستان هاي اصول كافي، ج 2، ص 259.


بازگشت