تنبلي و تن پروري


سستي و تن پروري، يكي ديگر از عوامل ترك نماز است كه به صورت هميشگي و يا گاهي اوقات، عده اي را از نماز باز مي دارد، زيرا وقتي از تاركان نماز پرسيده مي شود چرا به نماز بي توجه هستيد پاسخ خاصي نمي دهند و چنين وانمود مي كنند كه بي حالند و با خواندن نماز، خسته و كسل مي شوند.

اساسا افراد تنبل و تن پرور، اراده ي قوي براي انجام امور معنوي ندارند و لذا همواره در مسير زندگي خود با مشكل مواجهند و چون عبادت كردن نيز از اموري است كه نيازمند روح آزاد و اراده ي محكم و قوي است، بنابراين افرادي كه تنبل و تن پرور باشند نمي توانند به انجام آن موفق گردند.

از آنجا كه در عبادت، روح، تن را وادار به عبادت مي كند، لذا بايد روح، بزرگ باشد تا بدن به دنبال او حركت كند. اساسا انسان هايي كه داراي روح بزرگ هستند، جسمشان به زحمت مي افتد و هر گاه اراده اي كنند، جسم در اختيارشان قرار مي گيرد.



[ صفحه 155]



متنبي، شاعر معروف عرب مي گويد:



و اذا كانت النفوس كبارا

تعبت في مرادها الأجسام [1] .



وقتي روح بزرگ شد، جسم به دنبالش مي رود و به زحمت مي افتد.

بدين جهت است كه آدم هاي بزرگ، اسير خواسته هاي تن نيستند و براي انجام امور معنوي، به ويژه نماز مشكلي ندارند، از اين رو نه تنها از عبادت خسته نمي شوند، بلكه چه بسا با بهترين حال معنوي و حتي بدون كسالت جسمي، لحظات زيادي را، به عبادت مشغول باشند، اما افرادي كه روح كوچك دارند، همواره در بند خواهش هاي تن هستند و به خواسته هاي جسم توجه مي كنند و چون خواهش هاي تن كوچك و ناچيزند، روح نيز بدان ها عادت مي كند؛ مثلا به شكم پرستي، شهوت راني و... كه از خواسته هاي جسم است عادت مي كند به تملق و چاپلوسي، دزدي و خيانت، تن مي دهد و نيز به دليل زنداني بودن روح در بدن، انجام امور معنوي مخصوصا نماز برايش مشكل به نظر مي آيد، لذا چنين افرادي يا به طور كلي نماز نمي خوانند و يا گاهي مي خوانند و گاهي نمي خوانند.


پاورقي

[1] ديوان متنبي، چاپ مكتب دارالبيان بغداد، جزء دوم، ص 267.


بازگشت