پاسخ


الف) دست غيبي الهي با جماعت است كه عملكرد شيطان را در آن خنثي مي كند. [1] .

ب) براي اهل مناجات، نماز جماعت، كه مواظبت بر اعداد (شمردن)



[ صفحه 132]



ركعات را نيز محول به غير (امام جماعت و مأمومان صف هاي اول) مي كند و دل را يكسره متوجه حق مي كنند، بهتر است. [2] .

پ) تحصيل حضور قلب در نماز جماعت بيشتر است، چرا كه ممكن است در نماز فرادا انانيت، توجه به خود و غرور به عبادت خود، مانع حضور قلب شود و چون در تنهايي به عبادت خود و تنهايي خود، توجه مي كند و با خود مي گويد كه: «اين منم كه عبادت مي كنم، اين منم كه چنين حضور قلبي دارم» لكن در نماز جماعت چنين مانعي نيست، چون مي بيند همه نماز مي خوانند، همه با هم ركوع و سجده مي كنند، فقط او خدا را عبادت نمي كند. در نماز جماعت انسان ها با هر عنوان و مسئوليتي، در كنار يكديگر قرار مي گيرند؛ رهبر در كنار مردم، رئيس در كنار مرئوس، كارفرما با كارگر و... و همين امر موجب مي شود كه «من»هاي اعتباري زايل شود و تبديل به «ما» بلكه «او» شوند. اگر چه در تنهايي، اذكار نماز مثل «اياك نعبد» و «اياك نستعين» براي از بين بردن «من»ها مي باشد، باور كردن اين معنا كه فقط من نمي پرستم بلكه ما مي پرستيم، مشكل است، چون در واقع خود را مي بيند، اما در جماعت علاوه بر آن كه اذكار، چنين معنايي را مي رسانند، واقعيت بيروني نيز مؤيد اين معنا است.

ت) دليل ديگر آن كه عظمت خالق و معبود را بيشتر درك مي كند؛ اين كه مي بيند جمعيتي او را عبادت مي كنند، و با خود مي گويد: او كيست كه اين همه خاضعانه در مقابل او ركوع و سجود مي كنند؟ كه در آن صورت،



[ صفحه 133]



عظمت و بزرگي خالق بر قلب وي القا مي شود و در نتيجه موجب مي گردد تا قلب در محضر او حاضر شود.

«هراس ليف» دانشمند اروپايي درباره ي نماز جماعت مي گويد:

من بسياري از كليساها و معبدها را ديده ام كه در آن جاها مساوات برقرار نيست و طبيعتا معتقد بودم كه بايد همين تبعيض در داخل معابد اسلامي هم حكم فرما باشد، ولي هنگامي كه در روز عيدفطر، در مسجدي در لندن، ملاحظه كردم كه عالي ترين نوع مساوات در ميان مسلمانان وجود دارد، نخست دست خوش حيرت گرديدم.

من ديدم كه نژادهاي مختلف و شخصيت هاي عالي و داني، در كنار يكديگر قرار گرفته اند و برادرانه مشغول عبادت هستند.

مانند آن را در مسجد نوبنياد از بلاد ممباساه نيز ديدم كه كارگران با سياستمداران دست مي دهند و تشريفات از ميان آنها برداشته شده است. هيچ كس در هيچ مقامي، از ايستادن در كنار ديگران براي نماز، ناراحت نيست، صف ها، كاملا منظم و همه در يك رديف ايستاده اند، زيرا آن جا امتيازي نيست و همه در پيشگاه خداوند برابرند و هيچ كس را بر ديگري برتري و رجحان نيست. هنگامي كه پيشوا و امام مسجد مسلمانان به من گفت كه به عقيده ي مسلمانان همه ي پيامبران بر حق بوده اند و كتاب هاي آنان از جانب خداوند است، گمان كردم كه گوشم بد شنيده است، زيرا اين نخستين باري بود كه از يك رهبري ديني چنين سخني مي شنيدم؛ از اين رو ديگر در من شكي باقي نماند كه دين اسلام صلاحيت دارد كه دين جهاني گردد. [3] .



[ صفحه 134]



نتيجه آن كه، نماز جماعت نه تنها منافاتي با حضور قلب ندارد، بلكه زمينه هاي تحصيل حضور قلب در آن بيشتر است.


پاورقي

[1] امام خميني، سر الصلوة، ص 32.

[2] همان.

[3] احمد امين، راه تكامل، ج 3، ص 103 - 102.


بازگشت