دعا و خواستن حضور قلب


تحصيل حضور قلب، بدون استعانت و طلب از خداوند، ممكن نيست. ما انسان ها به حكم ضعيف بودن، در همه ي امور، حتي عبادت، به ياري او محتاجيم و به همين جهت است كه مي گوييم:

(اياك نعبد و اياك نستعين)؛



[ صفحه 127]



[اگر چه] ما تو را عبادت مي كنيم و [ليكن در همين عبادت هم،] از تو استعانت مي جوييم.

آقاي محمد شجاعي در مجموعه مقالات خود مي نويسد:

آن وقت كه مي خواهد عبادت و ذكر و دعا را شروع كند، از خداي متعال با كمال تضرع، با فقر و مسكنت و با اصرار بخواهد، وي را به حضور موفق بدارد كه اصل مسئله عنايت و خواست او است و فكر و دل و همه چيز، خاضع او (قلب المؤمن بين اصبعين من أصابع الرحمن) و از خداوند بخواهد «فكر» وي و «دل» وي را از پراكندگي، از وساوس شيطان و نفس، از خواطر و اوهام و از تهاجم خيالات و افكار محفوظ بفرمايد كه اساس امر، حفظ و تأييد پروردگار است و اگر حضرتش با حفظ خاص خود، انسان را حفظ نكند و به تأييد مخصوص خود، مؤيد ننمايد و توفيق حضور ندهد، هرگز انسان از حضور برخوردار نخواهد شد، اگر چه در تحصيل آن مجاهدت كند و اگر چه در مجاهدت خويش بسيار جدي هم باشد. ما شاء الله كان و ما لم يشأ لم يكن.



ما همه شيران، ولي شير علم

حمله مان از باد باشد دم به دم



حمله مان پيدا و ناپيداست باد

جان فداي آن كه ناپيداست باد



دعا و تضرع و خواستن دو اثر حتمي دارد: اول اين كه با كمك غيبي حق، ضعف ها، سستي ها و كاستي ها در انسان جبران خواهد شد و استعانت از آن حضرت، ما را در كسب حضور قلب ياري مي كند.

دوم اين كه، با دعا، خواستن و تكرار آن، يك نوع آمادگي روحي بر تحصيل حضور قلب حاصل مي شود و با استعانت و دعا توانايي كسب



[ صفحه 128]



حضور قلب، بر قلب تلقين مي شود، چرا كه هر آن چه مهم آيد، مورد خواسته ي ما است و خواستن و طلب كردن، موجب حضور خواسته در قلب مي گردد و البته همين دعا و استعانت هم بايد با اقبال قلب و توجه كامل باشد. سليمان بن عمرو مي گويد: شنيدم از امام صادق عليه السلام كه فرمود:

ان الله - عزوجل - لا يستجيب دعاء بظهر قلب ساه، فاذا دعوت فاقبل بقلبك ثم استيقن بالاجابة [1] .

خداوند - عزوجل - دعايي را كه با قلب پراكنده و غافل انجام مي گيرد، مستجاب نمي كند؛ وقتي دعا مي كني با قلب خويش پيش بيا و با قلب به آن چه مي خواهي اقبال كن و يقين به اجابت داشته باش.


پاورقي

[1] اصول كافي، ج 2: ص 473.


بازگشت