درمان


در مرحله نخست بايد بدانيم كه پرخوابي، طبيعت اوليه ما آدميان نيست، بلكه بر اثر تكرار، جزء طبيعت ثانويه (عادت) شده است.

سپس بايد، عزم بر تنظيم اوقات خواب گرفته و زمان مناسب و متعادلي را براي آن تعيين كنيم و دائما بر آن مراقبت داشته باشيم. هيچ گاه اراده بر انجام كاري نمي كنيم، مگر اين كه به اهميت موضوع پي برده باشيم؛ يعني وقتي بدانيم كه پرخوابي چه بلاي عظيم و بيماري خطرناكي است و شخص مبتلا به آن هيچ چيز ندارد، در اين صورت مصمم مي گرديم تا خود را از اين مصيبت بزرگ برهانيم.

در نكوهش پرخوابي همين بس كه روح عبادت را از آدمي مي گيرد و موجب ضعف اراده در تحصيل امور معنوي مي شود؛ چنان كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

كثرة النوم يتولد من كثرة الشرب و كثرة الشرب يتولد من كثرة الشبع و هما يثقلان النفس عن الطاعة و يقسيان القلب عن الفكر؛ [1] .

خوابيدن فراوان بر اثر آشاميدن زياد است و نوشيدن زياد هم بر اثر زياد خوردن است و اين دو، سنگين كننده ي «نفس» هستند از طاعت و عبادت و قساوت مي بخشند (باز مي دارند) «دل» را از تفكر.



[ صفحه 74]



پس از اين كه اهميت موضوع را به قلب تفهيم كرديم، در صدد اصلاح برآييم كه با مراقبت و مجاهدت، آهسته آهسته مشكل حل خواهد شد.



سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از يادم

كه گفتا حل شود مشكل، ولي آهسته آهسته



اگر يك بار خواب خود را كنترل كنيم و از لذت سحرخيزي بهره مند شويم، آن گاه درك خواهيم كرد كه تاكنون چه نعمت بزرگي را از كف مي داده ايم و در مي يابيم كه با تنظيم خواب و سحرخيز شدن، همت آدمي بلند و اراده اش راسخ و قدرت اعتماد به نفس افزايش مي يابد و در اين صورت تحصيل حضور قلب ممكن خواهد شد، چرا كه كسب حضور قلب در نماز، بستگي به ميزان عزم و اراده و مراقبت آدمي دارد.


پاورقي

[1] مصباح الشريعه، (ترجمه فارسي) ص 253.


بازگشت