كنترل چشم در همه حال


اگر در بيرون از نماز چشم آزاد بود، محال است هنگام نماز متمركز به خدا شود. اگر در بيرون نماز چشم فرار بود، در هنگام نماز هم آزاد است؛ يعني هر چه چشم ضبط كرده و ذخيره كرده، هنگام نماز مزاحم مي شود. پس حفظ و كنترل حواس در نماز منوط به حفظ و كنترل چشم در بيرون از نماز است. چگونه ممكن است كسي كه عادت به نگاه پراكني كرده، بتواند هنگام عبادت به طرف محبوب واقعي پرواز كند؟ قلبي كه آشفته ي محبوب پنداري است، چگونه معشوق واقعي را مي بيند؟



[ صفحه 65]





تو درون نماز و دل بيرون

گشت ها مي كني به جهاني!



اين چنين حالتي پريشان را

شرم نايد نماز مي خواني؟!



چشم چران مي داند كه نماز را فقط براي رفع تكليف مي خواند، نه براي لذت بردن، چرا كه حضور قلب در نماز منافات دارد با اين بيماري كه به آن گرفتار است؛ او نماز مي خواند اما منهاي حضور قلب، چون از يك طرف نمي تواند و نمي خواهد چشم چراني را ترك كند و از طرف ديگر راضي به ترك نماز هم نيست، لذا راهي را انتخاب مي كند كه نه نماز ترك شود و نه چشم چراني، كه چنين نمازي، تكليفي است.


بازگشت