ارتباط بحث


نماز با عجله نمي تواند با حضور قلب باشد، چرا كه فكر، خيال و قلب چنين آدمي دائما متوجه اتمام نماز و عمل بعد از نماز مي باشد.

انگيزه ي تندخواني، حاضر شدن نزد محبوب كذايي است و از اين كه چند لحظه اي نزد كسي كه قلبش متوجه او نيست ايستاده، رنج مي برد و مي خواهد هر چه سريع تر به طرف كسي يا كاري كه دوست دارد پرواز كند.

اگر كسي قلبش متوجه خدا باشد و از اين حضور راضي باشد، لزومي براي تندخواني و فرار از نماز نمي بيند، چون در محضر كسي است كه بايد باشد، لذا تمام حواسش را متمركز محبوب واقعي مي نمايد.

در اين باره از امام صادق عليه السلام داريم كه:

أبصر علي بن أبي طالب عليه السلام رجلا ينقر صلاته فقال: منذكم صليت بهذه الصلاة؟ فقال له الرجل: منذ كذا و كذا، فقال مثلك عند الله



[ صفحه 55]



مثل الغراب اذا نقر لو مت علي غير ملة أبي القاسم محمد صلي الله عليه و آله ثم قال علي: ان اسرق الناس من سرق من صلاته؛ [1] .

علي عليه السلام به مردي كه با سرعت نماز مي خواند، نگاه كرد، پس فرمود: از چه زماني نماز را شروع كردي؟ مرد گفت: از فلان زمان تا فلان زمان، حضرت فرمود: مثل تو پيش خدا مثل كلاغي است كه با سرعت از زمين دانه مي چيند كه اگر بميري بر غير دين محمد صلي الله عليه و آله مي ميري. سپس حضرت علي عليه السلام فرمود: دزدترين مردم كسي است كه از نمازش بدزدد.

همان طور كه ملاحظه مي شود، سريع خواني از آفات نماز شمرده شده است. اگر بخواهيم در نماز حضور قلب داشته باشيم تا از آن بهره لازم را ببريم، بايد تصميم بگيريم كه نماز را با نهايت آرامي و آرامش قلب بخوانيم. چرا كه قلب ما نمي تواند با اين سرعت و شتاب زدگي هماهنگي كند، پس بايد با تمرين و مراقبت به آهسته خواني عادت كنيم و هر وقت حواسمان پرت شد و سريع خوانديم، به آرامش برگرديم كه اگر چنين شد بعد از مدتي مشكل حل خواهد شد.


پاورقي

[1] شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 3، ص 24.


بازگشت