نماز موجب ريزش گناهان مي شود


پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:

«من صلي ركعتين و لم يحدث نفسه فيهما بشي ء من أمور الدنيا غفر الله له ذنوبه». [1] .

«اگر كسي دو ركعت نماز بخواند و هيچ چيزي از امور دنيا را در ذهن خويش نياورد خداوند تمام گناهانش را مي بخشد.»

امام صادق عليه السلام فرمودند:

«من قبل الله منه صلاة واحد لم يعذبه و من قبل منه حسنة لم يعذبه». [2] .

«خداوند از هر كس يك نماز بپذيرد عذابش نفرمايد و از هر كه حسنه و كار خوبي قبول كند عذابش نكند.»



[ صفحه 117]



علي عليه السلام فرمودند: «الصلاة صابون الخطايا». [3] .

«نماز صابون شست و شوي گناهان است.»

و فرمود: «من أتي الصلاة عارفا بحقها غفر له». [4] .

«هر كه نماز به جا آورد در حالي كه حق نماز را بشناسد آمرزيده است.»

و امام صادق عليه السلام فرمودند:

«من صلي ركعتين يعلم ما يقول فيهما انصرف و ليس بينه و بين الله ذنب». [5] .

«هر كه دو ركعت نماز را به گونه اي به جاي آورد كه بداند چه مي گويد، موقعي كه از نماز فراغت حاصل مي كند ميان او و خدا گناه باقي نمي ماند.»

و پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:

يا أباذر ان العبد يصلي الصلاة يريد بها وجه الله عزوجل فتهافت عنه ذنوبه كما يتهافت هذا الورق عن هذه الشجرة». [6] .

«اي ابوذر مسلمان كه نماز را به قصد رضاي خدا بخواند گناهانش مي ريزد چنانكه اين برگ از اين درخت مي ريزد.»

امام صادق عليه السلام فرمودند:

«در روز قيامت، پيرمردي را براي رسيدگي به اعمالش مي آورند،



[ صفحه 118]



سپس نامه اعمالش را به او مي دهند. در آن چيزي جز گناه و معاصي مشاهده نمي كند. كار محاسبش به طول مي انجامد. آن مرد مي گويد: پروردگارا! آيا مرا در آتش مي سوزاني و آيا مرا در جهنم مي افكني؟! پروردگار بزرگ جل جلاله مي فرمايد: اي پيرمرد! به راستي من حيا مي كنم كه عذابت كنم و تو را در آتش بياندازم، چون در دنيا نماز مي خواندي و عبادت مي كردي. سپس امر مي فرمايد كه: بنده مرا به بهشت هدايت كنيد.» [7] .

ابوعثمان مي گويد: با سلمان فارسي زير درختي نشسته بوديم كه ناگاه وي شاخه خشكيده اي را گرفت و تكان داد تا آنكه تمام برگ ها به زمين ريخت و سپس رو به من كرد و گفت: نمي پرسي چرا چنين كردم؟ پس از پرسش من، گفت: يك روز با پيامبر صلي الله عليه و آله زير درختي نشسته بودم حضرت همين كار را انجام داد و سپس رو به من كرد و فرمود، نمي پرسي چرا چنين كردم؟ عرض كردم: بفرماييد، فرمودند: هنگامي كه انسان وضو مي سازد و نيكو وضو مي گيرد و به دنبال آن نمازهاي پنجگانه را به جا مي آورد، گناهان او فرو مي ريزد، همانگونه كه برگ هاي اين شاخه فروريخت. سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «... ان الحسنات يذهبن السيئات...». [8] .

از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمودند:

«هيچ فرد مسلماني وقت نماز يوميه را درك نمي كند و براي وضو برنمي خيزد و نماز را به خوبي نمي خواند، مگر آنكه آنچه بين اين



[ صفحه 119]



نمازش و نماز گذشته اش گناه كرده آمرزيده مي شود.» [9] .

نقل شده ابواليسر روزي در بازار خرمافروشان خرما مي فروخت. زني زيباروي براي خريدن خرما نزد او آمد، تا ابواليسر چشمش به صورت آن زن زيباروي افتاد، شيفته او شد. ابواليسر به زن گفت: با من به خانه بيا! تا خرماي بهتري به تو عرضه كنم. زن فريب خورد و به خانه او رفت. ابواليسر تا زن داخل خانه شد او را در آغوش كشيد و به تقبيل او پرداخت.

زن گفت: اي مرد از خدا بترس و شرم كن. كلام نافذ زن در او تأثير كرد و از عمل خود پشيمان شد و زن را رها كرد و سريعا به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله شرفياب شد و عرضه داشت: يا رسول الله چه مي فرمايي و در حق كسي كه زن بيگانه اي رابه خانه خود آورده و بدن او را لمس كند و ببوسد ولي مجامعت نكرده باشد؟

آن حضرت پاسخ نفرمود و منتظر وحي گرديد تا وقت نماز فرارسيد، رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز عصر را به جا آورد. جبرئيل آمد و آيه «... ان الحسنات يذهبن السيئات...» را نازل كرد. يعني نماز گناهان را از بين مي برد و پاك مي كند.

حضرت ابواليسر را احضار كردند و فرمودند: آيا نماز عصرت را با ما خوانده اي؟ عرض كرد: آري يا رسول الله. حضرت فرمودند: نمازت كفاره گناهانت است.

اصحاب عرض كردند: يا رسول الله اين غفران مخصوص ابواليسر



[ صفحه 120]



است؟ پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: همه مردم در اين حكم داخل و مساويند. [10] .

پيامبر صلي الله عليه و آله از ياران خود سؤال كردند:

از علي عليه السلام نيز نقل شده كه مي فرمايد:

با رسول خدا صلي الله عليه و آله در مسجد در انتظار نماز بوديم كه مردي برخاست و عرض كرد: اي رسول خدا صلي الله عليه و آله من گناهي كرده ام! پيامبر صلي الله عليه و آله روي از او برگرداند، هنگامي كه نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن او را تكرار كرد، پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: آيا با ما اين نماز را انجام ندادي؟ و براي آن بخوبي وضو نگرفتي؟ عرض كرد: آري. فرمود اين كفاره گناه تو است. [11] .

«لو كان علي باب دار أحدكم نهر فاغتسل في كل يوم منه خمس مرات أ كان يبقي في جسده من الدرن شي ء؟ قلنا: لا، قال: فان مثل الصلاة كمثل النهر الجاري كلما صلي صلاة كفرت ما بينهما من الذنوب». [12] .

«اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شست و شو دهد، آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او مي ماند؟» در پاسخ عرض كردند: نه، فرمودند: «نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي مي خواند گناهان كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مي رود.»



[ صفحه 121]



علامه مجلسي رحمه الله در بحارالانوار از كتاب هاي عوالي اللئالي و مجمع البيان و تفسير عياشي روايت كرده از امام باقر يا امام صادق عليه السلام كه فرمودند: «ان عليا عليه السلام أقبل علي الناس فقال أية آية في كتاب الله أرجي عندكم؟

فقال بعضهم: ان الله لا يغفر أن يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء، قال: حسنة و ليست اياها.

و قال بعضهم: و من يعمل سوءا أو يظلم نفسه، الآية» قال: حسنة و ليست اياها.

فقال بعضهم: «يا عبادي الذين أسرفوا علي أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله» قال حسنة و ليست اياها.

و قال بعضهم: «و الذين اذا فعلوا فاحشة أو ظلموا أنفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم «قال حسنة و ليست اياها.

قال: ثم أحجم الناس فقال ما لكم يا معشر المسلمين، قالوا: لا و الله ما عندنا شي ء قال سمعت رسول الله صلي الله عليه و آله يقول أرجي آية في كتاب الله و أقم الصلاة طرفي النهار و زلفا من الليل و قرأ الآية كلها.

و قال: يا علي و الذي بعثني بالحق بشيرا و نذيرا ان أحدكم ليقوم الي وضوئه فتساقط عن جوارحه الذنوب فاذا استقبل الله بوجهه و قلبه لم ينفتل عن صلاته و عليه من ذنوبه شي ء كما ولدته امه فان أصاب شيئا بين الصلاتين كان له مثل ذلك حتي عد الصلوات الخمس ثم قال: يا علي انما منزلة الصلوات الخمس لأمتي كنهر جار علي باب أحدكم فما ظن أحدكم لو كان في جسده درن ثم اغتسل في ذلك النهر خمس مرات في اليوم أ كان يبي في جسده درن فكذلك و الله الصلوات الخمس



[ صفحه 122]



لأمتي». [13] .

علي عليه السلام به مردم رو كرده فرمود: «كدام آيه در قرآن اميدوار كننده ترين آيات است؟» يكي گفت: «به راستي كه خدا نيامرزد كه به او مشرك شوند و جز آن را براي هر كس كه خواهد بيامرزد»، علي عليه السلام فرمود: خوب است ولي آن نيست.

ديگري گفت: اينكه فرموده: «هر كس كار بدي كند يا به خويش ستم كند...» فرمود: خوب است ولي آن نيست.

سومي گفت: «اي بندگان من كه بر خويش زياده روي كرده ايد از رحمت خدا نوميد نشويد» فرمود: «خوب است ولي آن نيست.

چهارمي گفت: «آنها كه كار زشتي كرده يا به خويش ستم كرده و خدا را ياد كنند و براي گناهان خود آمرزش خواهي كنند....» فرمود: خوب است ولي آن نيست.

در اينجا مردم سر و صدا كرده و بازپس رفتند، علي عليه السلام فرمود: چه شده اي مسلمانان؟ گفتند: نه به خدا چيزي در اين باره نزد ما نيست! علي عليه السلام فرمود: شنيدم از رسول خدا صلي الله عليه و آله كه فرمود: اميدوار كننده ترين آيه در كتاب خدا اين آيه است: «برپا دار نماز را در دو طرف روز و ساعتي از شب» و همه ي آيه را قرائت كرده آنگاه فرمود: «اي علي سوگند به آنكه مرا به حق مبعوث كرد، به راستي كه يكي از شما چون براي وضو برخيزد گناهان از اعضايش بريزد و چون رو دل (براي نماز) به سوي خدا كند، از نماز خارج نشود كه تمام



[ صفحه 123]



گناهانش بريزد همانگونه كه از مادر زاده شد و اگر در ميان دو نماز دچار گناهي شد به همانگونه پاك شود تا هر پنج نماز را شمرد.»

سپس فرمود: «اي علي حكايت نمازهاي پنجگانه براي امت من، همانند نهري جاري بر در خانه شما است، پس چه گمان داريد درباره ي كسي كه در بدنش چركي باشد و هر روز پنج بار در چنين نهري شست و شو كند، آيا با چنين وضعي در بدن او آلودگي و چركي بماند؟ به خدا سوگند نمازهاي پنجگانه براي امت من اينگونه است.»

شايد آيه ي شريفه از آن جهت، اميدوار كننده ترين آيات باشد كه چون موكول به چيزي از قبيل توبه و يا مشيت حق تعالي نشده است از آن جهتي كه انسان مسلمان، به صورت وظيفه و به طور مستمر هر روز چند بار نماز مي خواند، آن نماز اثر وضعي خود را روي انسان مي گذارد و بدي هاي او را كه همان گناهان است از بين مي برد.


پاورقي

[1] ميزان الحكمة.

[2] فروغ كافي، ج 3، ص 266.

[3] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 20، ص 313.

[4] بحارالانوار، ج 79، ص 207.

[5] فروغ كافي، ج 3، ص 266.

[6] كنزالعمال، ج 7، ص 300.

[7] بحارالانوار، ج 82، ص 204.

[8] امالي طوسي، ج 1، ص 170.

[9] ترجمه تفسيرالميزان، ج 11، ص 89.

[10] تفسير منهاج الصادقين، ج 4، ص 460.

[11] تفسير نمونه ج 9 ص 268.

[12] وسائل الشيعه، ج 3، ص 7.

[13] بحارالانوار، ج 82، ص 220.


بازگشت