آيا از ما پذيرايي نمي كني


مرحوم نراقي در خزائن نقل مي كند كه گفت: من در سن جواني با پدرم و جمعي از رفقا هنگام عيد نوروز در اصفهان ديد و بازديد مي كرديم و روز سه شنبه اي براي بازديد يكي از رفقا كه منزلش نزديك قبرستان بود رفتيم گفتند منزل نيست راه درازي آمده بوديم براي رفع خستگي و زيارت اهل قبور به قبرستان رفتيم و آنجا نشستيم.

يكي از رفقا به مزاح رو به قبر نزديكمان كرد و گفت: اي صاحب قبر ايام عيد است آيا از ما پذيرايي نمي كني؟

ناگهان صدايي از قبر بلند شد كه هفته ي ديگر روز سه شنبه همين جا



[ صفحه 111]



همه مهمان من هستيد. همه ي ما وحشت كرديم و گمان كرديم تا روز سه شنبه ي ديگر بيشتر زنده نيستيم. مشغول اصلاح كارهايمان و وصيت و غيره شديم اما از مرگ خبري نشد روز سه شنبه مقداري كه از روز گذشت با هم جمع شديم و گفتيم بر سر همان قبر برويم شايد منظور مردن نبود. وقتي كه سر قبر حاضر شديم يكي از ما گفت: اي صاحب قبر به وعده خود وفا كن صدايي بلند شد كه بفرماييد: (اينجا متوجه باشيد كه حاجب و مانع چشم برزخي را خداي متعال گاهي عقب مي زند تا عبرتي باشد). جلو چشممان عوض شد چشم ملكوتي باز شد ديديم باغي در نهايت طراوت و صفا ظاهر شد و در آن نهرهاي آب صاف جاري و درختان مشتمل بر انواع ميوه هاي جميع فصول و بر آن درختان انواع مرغان خوش الحان و در ميان آن به عمارتي رسيديم ساخته و پرداخته در نهايت زينت و اطراف آن باغ گشوده پس داخل آن عمارت شديم.

شخصي در نهايت جمال و صفا نشسته و جمعي ماهرو كمر به خدمت او بسته بودند.

چون ما را ديد از جا برخاست عذرخواهي كرد بعد دستور داد انواع و اقسام شيريني ها و ميوه ها و آنچه را كه در دنيا نديده بوديم و تصورش را هم نمي كرديم مشاهده كرديم. مي فرمايد: وقتي كه خورديم چنان لذيذ بود كه هيچ وقت چنين لذتي را نچشيده بوديم و هرچه هم كه مي خورديم سير نمي شديم يعني باز اشتها داشتيم انواع ديگر از ميوه ها و شيريني ها آوردند غذاهاي گوناگون با طعم هاي مختلف پس از ساعتي برخاستيم كه ببينيم چه روي خواهد داد آن شخص ما را مشايعت كرد تا به بيرون باغ آمديم.



[ صفحه 112]



از او سؤال كردم كه شما كيستيد كه خداي متعال چنين دستگاه وسيعي به شما عنايت فرموده كه اگر تمام عالم را بخواهيد مهماني كنيد مي توانيد و اينجا كجاست؟

فرمود: من هموطن شمايم. من همان قصاب فلان محل هستم. گفتند: علت اين درجات و مقامات چيست؟

فرمود: دو سبب داشت يكي اينكه هرگز در كسبم كم فروشي نكردم و ديگر اينكه در عمرم نماز اول وقت را ترك نكردم، گوشت را در ترازو گذارده بودم صداي الله أكبر مؤذن كه بلند مي شد وزن نمي كردم و براي نماز به مسجد مي رفتم و بعد از مردن اين موضع را به من دادند و در هفته گذشته كه شما اين سخن را به من گفتيد مأذون به راه دادن نبودم و اذن اين هفته را گرفتم.

بعد هر يك از ما از مدت عمر خود سؤال كرديم و او جواب مي گفت: از آن جمله شخص مكتب داري را گفت تو بيش از نود سال عمر خواهي كرد و او هنوز زنده است و مرا گفت تو فلان قدر، و حال ده پانزده سال ديگر باقي است خداحافظي كرديم ما را مشايعت كرد. خواستيم برگرديم ناگهان ديديم در همان جاي اولي سر قبر نشسته ايم. [1] .

علي عليه السلام از قول پيامبر صلي الله عليه و آله نقل كردند كه آن حضرت فرمود:

«ما من عبد اهتم بمواقيت الصلاة و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عندالموت و انقطاع الهموم و الأحزان و النجاة من



[ صفحه 113]



النار...» [2] .

«بنده اي نيست كه اهتمام به وقت هاي نماز و جايگاه هاي خورشيد (به منظور نماز) داشته باشد جز آنكه من (سه چيز را) براي او ضمانت مي كنم. راحتي در هنگام مرگ، برطرف شدن غم و اندوه ها، نجات يافتن از آتش دوزخ...»

و امام صادق عليه السلام فرمودند:

«ان العبد اذا صلي الصلاة في وقتها و حافظ عليها ارتفعت بيضاء نقية تقول حفظتني حفظك الله و اذا لم يصلها لوقتها و لم يحافظ عليها ارتفعت سوداء مظلمة تقول ضيعتني ضيعك الله». [3] .

«بنده ي خدا چون نماز را به وقت بخواند و بدان مواظبت كند، آن نماز سفيد و پاكيزه بالا رود و گويد: مرا حفظ كردي خدا تو را حفظ كند و چون در وقت آن نخواند و بدان محافظت نداشته باشد سياه و تاريك بازگردد و گويد: مرا ضايع كردي خدا تو را ضايع كند.»

و از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمودند:

«لا يزال الشيطان هائبا لابن آدم ذعرا منه ما صلي الصلوات الخمس لوقتهن فاذا ضيعهن اجترأ ضيعهن اجترأ عليه فأدخله في العظائم». [4] .

«هميشه شيطان از آدميزاد بيمناك است تا وقتي كه نماز پنجگانه را به دقت برگزار كند و چون آن را ضايع گذارد (به تأخير بياندازد)



[ صفحه 114]



بر او جرأت ورزد و او را به گناهان بزرگ وادار مي سازد.»

امام صادق عليه السلام فرمود: رسول اكرم صلي الله عليه و آله در بيماري كه منجر به وفات حضرت شد، غش كردند و وقتي به هوش آمدند فرمودند:

«لا ينال شفاعتي من أخر الصلاة بعد وقتها». [5] .

«كسي كه نماز را بعد از وقتش تأخير افكند به شفاعت من نمي رسد.»

و در ذيل آيه شريفه «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلاة...» [6] .

«پس از ايشان بازماندگاني آمدند كه نماز را ضايع كردند.»

در تفسيري از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند: «أضاعوها بتأخيرها عن مواقيتها» [7] .

«با تأخير از وقت نماز آن را ضايع و تباه كردند.»

و در تفسير آيه ي شريفه ي: «فويل للمصلين - الذين هم عن صلاتهم ساهون»؛ [8] از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند: «تأخير الصلاة عن أول وقتها لغير عذر». [9] «يعني تأخير نماز از اول آن وقت بدون عذر.»

و امام صادق عليه السلام فرمودند:

«خصلتان من كانتا فيه و الا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب قيل و ما



[ صفحه 115]



هما قال الصلاة في مواقيتها و المحافظة عليها و المواساة». [10] .

«دو چيز است كه اگر در كسي نبود از او كناره گيري كن، پس كناره گيري كن، پس كناره گيري كن. عرض شد آن دو چيست؟ فرمود: نماز در وقت هاي آن و محافظت و مواظبت بر آن و ديگري مواسات و همدردي با برادران ديني.»

اينكه امام صادق عليه السلام سه بار تأكيد بر دوري از اين گونه انسانها نمودند، نشانه شدت تأثيرپذيري صفات اخلاقي آنها بر روي انسان است.


پاورقي

[1] زبدةالقصص، ص 194.

[2] امالي مفيد، ص 88.

[3] بحارالانوار، ج 83، ص 9.

[4] بحارالانوار، ج 80، ص 11.

[5] محاسن برقي، ص 79.

[6] مريم: 59.

[7] مجمع البيان، ج 6، ص 519.

[8] ماعون: 4.

[9] بحارالانوار، ج 83، ص 6.

[10] بحارالانوار، ج 10، ص 100.


بازگشت