نماز اول وقت


خداوند در قرآن مي فرمايد:

(... و الذين يؤمنون بالآخرة يؤمنون به و هم علي صلاتهم يحافظون) [1] .

«كساني كه به آخرت ايمان آورده اند به او ايمان آورده و آنها نسبت به نماز خود محافظت دارند.»

و در آيه اي ديگر درباره نشانه هاي افراد باايمان فرمودند:

(و الذين هم علي صلواتهم يحافظون). [2] .

«و آنانكه بر نمازهاي خود محافظت دارند.»

و در سوره مباركه نور فرموده اند:

(رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلاة...». [3] .

«مرداني كه سرگرم نمي كند ايشان را سوداگري و خريداري از ياد خدا و برپا داشتن نماز.»

در تفسير نورالثقلين ذيل آيه از معصوم عليهم السلام نقل نموده:

«هم التجار الذين لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله عزوجل اذا دخل مواقيت الصلاة أدوا الي الله حقه فيها». [4] .

«آنها سوداگراني هستند كه سرگرمشان نسازد تجارت و نه



[ صفحه 90]



خريداري از ياد نماز، هنگامي كه وقتهاي نماز داخل شود حق خدا را درباره نماز به درگاه او ادا كنند.»

از امام رضا عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:

«اذا دخل الوقت عليك فصلهما فانك لا تدري ما يكون» [5] .

«وقتي موقع نماز شد، اول وقت نمازت را به جاي آور، زيرا نمي داني كه چه اتفاقي خواهد افتاد.»

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند:

«اذا دخل وقت الصلاة فتحت أبواب السماء لصعود الأعمال فما أحب أن يصعد عمل أول من عملي و لا يكتب في الصحيفة أحد أول مني». [6] .

«وقتي اول وقت نماز شد، خداوند درهاي آسمان را براي صعود اعمال به نزد خود مي گشايد، اين عمل صالح است كه در اول وقت به سمت خدا صعود مي كند، من دوست ندارم كه هيچ عملي زودتر از عمل من صعود كند و نام هيچ كس قبل از من در صحيفه انجام دهندگان وظيفه ثبت و ضبط شود.»

از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله سؤال كردند:

«أي الأعمال أفضل فقال: الصلاة لأول وقتها» [7] .

«محبوب ترين اعمال نزد خدا چيست؟ فرمودند: نماز در وقت آن.»



[ صفحه 91]



و حضرتش صلي الله عليه و آله فرمودند: [8] .

«قال الله - عزوجل - ان لعبدي علي عهدا ان أقام الصلاة لوقتها أن لا أعذبه و أن أدخله الجنة بغير الحساب.»

«خداوند تبارك و تعالي فرمود: من تعهدي نسبت به بنده ام دارم، اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بي حساب وي را به بهشت ببرم.»

عن عبدالله بن مسعود، قال: قلت يا نبي الله، أي الأعمال أقرب الي الجنة؟ قال: «الصلاة علي مواقيتها». قلت و ماذا يا نبي الله؟ قال: «بر الوالدين». قلت و ماذا يا نبي الله؟ قال: «الجهاد في سبيل الله» [9] .

عبدالله بن مسعود گفت: به رسول خدا صلي الله عليه و آله عرض كردم: كدام يك از اعمال نزديك تر به بهشت است؟ فرمودند: «به جاي آوردن نمازها در اوقات معين.» عرض كردم: پس از آن چيست؟ فرمودند: «نيكي به پدر و مادر.» پرسيدم: پس از آن، فرمودند: «جهاد در راه خدا.»

امام كاظم عليه السلام فرمودند:

«الصلوات المفروضات في أول وقتها اذا أقيم حدودها أطيب ريحا من قضيب الآس حين يؤخذ من شجره في طيبه و ريحه و طراوته فعليكم بالوقت الأول» [10] .



[ صفحه 92]



«نمازهاي پنجگانه ي واجب اگر با رعايت حدودش در اول وقت خوانده شود، خوشبوتر از شاخه گل ريحان است كه از درخت گرفته شود كه بو و طراوت آن خيلي دل انگيز است بر شما باد كه نماز را در اول وقت به جاي آوريد.»

از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمودند:

«ستكون أمراء تشغلهم أشياء يؤخرون الصلاة عن وقتها، فصلوا الصلاة لوقتها» [11] .

«در آينده امر و فرمانرواياني خواهند بود كه: كارها و رسيدگي به امور چنان مشغولشان مي كند كه موجب مي شود تا نماز را از وقت لازم تأخير اندازند، پس شما نماز را در وقت مقرر آن بگزاريد.»

و علي عليه السلام فرمودند:

«ليس من عمل أحب الي الله من الصلاة لا تشغلنكم عن أوقاتها أمور الدنيا فان الله ذم أقواما استهانوا بأوقاتها فقال «الذين هم عن صلاتهم ساهون» [12] و [13] .

«هيچ عملي در پيشگاه خدا محبوب تر از نماز نيست و امور دنيا نبايد شما را از به جا آوردنش در اوقات آن باز دارد، زيرا خدا مردمي را نكوهش و مذمت فرموده كه به رعايت وقت نماز اهميت نداده اند، چنانچه فرمود: (پس واي بر آن نمازگزاراني كه دل از ياد خدا غافل دارند).»



[ صفحه 93]



علي عليه السلام در ضمن نامه شان به محمد بن ابي بكر نوشته اند:

«صل الصلاة لوقتها المؤقت لها و لا تعجل وقتها لفراغ و لا تؤخرها عن وقتها لاشتغال و اعلم أن كل شي ء من عملك تبع لصلاتك». [14] .

«نماز را در وقت معينش به جاي آور و از جهت بيكاري آن را پيش از وقت به جاي مياور و به خاطر كار داشتن آن را از وقتش مگذران و بدان كه تمام كارت در گرو نمازت است.»

از عايشه نقل شده كه گفته: رسول خدا صلي الله عليه و آله مانند يك فرد عادي با ما سخن مي گفت و ما با حضرتش سخن مي گفتيم.

«فاذا حضرت الصلاة فكأنه لم يعرفنا و لم نعرفه اشتغالا بعظمة الله...». [15] .

«هنگامي كه وقت نماز مي شد، مثل اين كه رسول خدا ما را نمي شناسد و ما نيز او را نمي شناسيم، زيرا عظمت خداوند، رسول خدا را به خدا مشغول مي ساخت.»

و نيز در حالات پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده:

«كان رسول الله صلي الله عليه و آله لا يؤثر علي الصلاة عشاء و لا غيره و كان اذا دخل وقتها كأنه لا يعرف أهلا و لا حميما». [16] .

«رسول خدا صلي الله عليه و آله هيچ چيزي را بر نماز ترجيح نمي دادند نه غذا را و نه غير آن را و هنگامي كه وقت نماز مي شد، نه اهل خانه را



[ صفحه 94]



مي شناختند و نه دوست و رفيق را.»

و حضرت صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام فرمودند:

«الاذان نور فمن اجاب نجي و من عجز خسف» [17] .

اذان نور است، هر كس اجابت كند - و در نماز حضور يابد- نجات يافته و هر كس پاسخ مثبت نگويد غروب خواهد كرد.

و فرمودند:

«اجابة المؤذن كفارة الذنوب» [18] .

دعوت مؤدن را پاسخ دادن باعث ريختن گناهان مي شود.

و فرمودند:

»اجابة الموذن رحمة و ثوابه جنة« [19] .

دعوت موذن را پاسخ دادن زمينه نزول رحمت خداست و پاداش آن بهشت است.

و فرمودند:

كسي كه اذان گو را اجابت كند شفاعت من براي او نوشته مي شود و من در پيشگاه خدا شفيع او خواهم بود و خداوند گناهان آشكار و پنهان او را مي بخشد. [20] .

امام صادق عليه السلام فرمودند:



[ صفحه 95]



«لفضل الوقت الأول علي الاخر كفضل الاخرة علي الدنيا». [21] .

«برتري نماز اول وقت بر نماز آخر وقت مانند برتري آخرت است بر دنيا.»

و فرمود: «امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها». [22] .

«شيعيان ما را در اوقات نماز آزمايش كنيد كه چگونه بر خواندن نماز خود در موعد مقرر محافظت مي كنند.»

يعني شيعه كسي است كه نگران ورود وقت نماز است، به محض آن كه اطلاع يافت كه وقت نماز شده كارهاي خود را بلادرنگ تعطيل كرده و در پي انجام و برگزاري نماز برمي آيد. شيعه نماز را بر كارهاي ديگر مقدم مي دارد و تا آن را برگزار نكند فكرش آسوده نمي شود.

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:

ما روزگاري نگهبان شتران بوديم و اكنون نگهبان خورشيد گشته ايم. [23] .

و فرمودند:

بندگان برگزيده خدا كساني هستند كه خورشيد و ماه و ستاره ها و سايه ها را براي ذكر خدا - نماز - نگاهباني مي كنند. [24] .

وقتي مجلس مناظره ي امام رضا، و عمران صابي كه از فحول



[ صفحه 96]



دانشمندان بود، در حضور مأمون درباره توحيد به اوج رسيد و كاملا داغ شده بود و او هر سؤالي مطرح مي كرد، امام عليه السلام با استدلال محكم، جواب او را مي دادند. در همين هنگام وقت ظهر فرارسيد. امام رضا عليه السلام به ياد نماز افتاد و به مأمون گفت: «الصلاة قد حضرت» وقت نماز فرارسيد.

عمران صابي گفت: «يا سيدي لا تقطع علي مسألتي فقد رق قلبي».

«اي آقاي من! دنباله بحث و بررسي و پاسخ به سؤال مرا قطع نكن (بنشين بعد از پايان بحث، براي نماز برو) همانا دلم سوخت و فروريخت.»

امام رضا عليه السلام (تحت تأثير احساسات عمران صابي قرار نگرفت و نماز اول وقت را فداي بحث و بررسي نكرد) با كمال قاطعيت فرمودند: «نصلي و نعود»؛ «نماز را انجام مي دهيم و بازمي گرديم.»

امام رضا عليه السلام با همراهان برخاستند و نماز را خواندند و پس از نماز به همان مجلس بازگشته و به بحث و بررسي ادامه دادند. [25] .

با اينكه هدايت انسان، آن هم مثل عمران صابي كه دانشمند و بزرگ عده اي است كه با هدايت او عده زيادي هدايت مي شوند، در عين حال حضرت امام رضا عليه السلام براي نماز اول وقت ارزش بيشتر قائل هستند.

در مورد اهميت هدايت انسان داستان جنگ خيبر بسيار گويا است، زيرا وضع بسيار فوق العاده و حساس بود، چرا كه روز اول و دوم و سوم مسلمانها شكست خورده بودند، روحيه آنها بسيار ضعيف شده بود و برعكس روحيه دشمن بسيار قوي گرديده و اسلام در محاصره عجيبي بود.

شب روز چهارم پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: فردا علم را به دست كسي مي دهم كه خدا و رسول او را دوست دارند و او هم خدا و رسول را دوست دارد.



[ صفحه 97]



وقتي صبح فردا شد، اصحاب حاضر بودند فقط علي عليه السلام به خاطر چشم درد شديد، حاضر نبودند، پيامبر صلي الله عليه و آله از علي عليه السلام پرسيدند: جريان را به عرض رساندند. وقتي علي عليه السلام حاضر شدند، پيامبر با دست كشيدند بر چشم هايشان، چشم او را شفا دادند. آنگاه علم را به دست علي عليه السلام دادند، وضع فوق العاده حساس است و علي عليه السلام سوار بر مركب و مهياي حركت براي جنگ بودند، در اين هنگام بود كه پيامبر صلي الله عليه و آله آن جمله حساس را فرمودند:

«يا علي ألا أن يهدي الله بك رجلا خير لك من الدنيا و ما فيها». [26] .

«يا علي اگر خداوند به وسيله تو شخصي را هدايت كند، براي تو از دنيا و آنچه در دنياست بهتر است.»

و وقتي از امام صادق عليه السلام در مورد آيه: «... من قتل نفسا بغير نفس أو فساد في الأرض فكأنما قتل الناس جميعا و من أحياها فكأنما أحيا الناس جميعا». [27] پرسيدند، حضرت فرمودند: «من حرق أو غرق ثم سكت ثم قال تأويلها الأعظم أن دعاها فاستجابت له». [28] .

«منظور از «كشتن» و «نجات از مرگ» كه در آيه آمده نجات از آتش سوزي و غرق شدن و مانند آن است، سپس امام عليه السلام سكوت كردند و بعد فرمودند: تأويل اعظم و مفهوم بزرگتر آيه اين است كه ديگري را دعوت به سوي راه حق يا باطل كند و او دعوتش را



[ صفحه 98]



بپذيرد.»


پاورقي

[1] انعام: 92.

[2] مؤمنون: 8.

[3] نور: 37.

[4] تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 609.

[5] وسائل الشيعه، ج 4، ص 119، ح 4674.

[6] همان مصدر، ح 4673.

[7] محجةالبيضاء، ج 1، ص 350 و بحارالانوار، ج 84، ص 258.

[8] مجموعه ي ورام، ج 2، ص 78.

[9] صحيح مسلم، ج 1، ص 90.

[10] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 123.

[11] آثارالصادقين، ج 11، ص 87، ح 15.

[12] ماعون، 5.

[13] تحف العقول، ص 114.

[14] نهج البلاغه، نامه 27.

[15] محجةالبيضاء، ج 1، ص 350.

[16] مجموعه ي ورام، ج 2، ص 78.

[17] مستدرك ج 4 ص 55.

[18] مستدرك ج 4 ص 56.

[19] مستدرك ج 4 ص 57.

[20] همان مصدر.

[21] بحارالانوار، ج 82، ص 395.

[22] سفينةالبحار، ج 2، ص 44 و قرب الاسناد، ص 52.

[23] امالي مفيد ص 136.

[24] احياءالعلوم ج 1 ص 495.

[25] عيون اخبارالرضا، ج 1، ص 172.

[26] سفينةالبحار، ج 2، ص 700.

[27] مائده: 32، «هر كس انساني را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روي زمين بكشد چنان است كه گويي همه ي انسان ها را كشته و هر كس انساني را از مرگ رهايي بخشد چنان است كه گويي همه مردم را زنده كرده است.».

[28] تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 620.


بازگشت