نماز شب بزرگان


آقاي نجفي قوچاني در زندگينامه اش مي نويسد:.... در اين حجره ي تازه (در اصفهان) كه حجره هامان به هم وصل بود، از ميان طاقچه سوراخ كرديم و ريسماني در آن كشيديم كه يك سر ريسمان در حجره ي رفيق بود و يك سر آن در حجره ي من. وقت خواب آن سر را رفيق به پا و يا دست خود مي بست و اين سر ريسمان را من به دست خود



[ صفحه 48]



مي بستم، كه سحرها هر كدام زودتر بيدار شويم ديگري را بدون اين كه صدايي بزنيم، توسط همان ريسماني (براي نماز شب) بيدار كنيم كه مبادا طلبه اي از صداي ما بيدار شود و راضي نباشد.


بازگشت